Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (13 milliseconds)
English	Persian
orange peel	پوست یا خلال نارنج
Other Matches
squashing	شربت نارنج افشره نارنج
squash	شربت نارنج افشره نارنج
squashed	شربت نارنج افشره نارنج
squashes	شربت نارنج افشره نارنج
orange	نارنج
sour orange	نارنج
oranges	نارنج
orange flower	بهار نارنج
orangeade	شربت نارنج
curacao	لیکورخلال نارنج
orange flower	گل نارنج یاپرتغال
sour orange	درخت نارنج
marmalade	مربای نارنج
essential oil of orange flower	عطر بهار نارنج
neroli	عطر بهار نارنج
orange flower water	عرق بهار نارنج
bergamot	نوعی میوه ازخانواده نارنج
orgeat	شربت بهار نارنج با شیره بادام
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
now <adv.>	در خلال
interval	خلال
meanwhile	در خلال
meantime	در خلال
by now <adv.>	در خلال
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
toothpick	خلال دندان
toothpicks	خلال دندان
lacunose	خلال دار
French	:خلال کردن
within three months	در خلال سه ماه
intrim	در خلال مدت
pickers	خلال دندان
pick	خلال دندان
pick	خلال گوش
picks	خلال دندان
whilst	در خلال مدتی که
interim	خلال مدت
picks	خلال گوش
picker	خلال دندان
picks	خلال دندان بکاربردن
pick	خلال دندان بکاربردن
peels	خلال نرده چوبی
peel	خلال نرده چوبی
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
tranillumination	انقال نور از خلال عضوی بعضو دیگری
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
hydrofoils	سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
hydrofoil	سطح صاف یا موربی که دراثر حرکت اب از خلال ان بحرکت وعکس العمل دراید وغالبابشکل پرده یا باله ای ست
peel	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peels	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
tooth pick	خلال دندان دندان کاو
shells	پوست
cortices	پوست
flayer	پوست کن
peel	پوست
skins	پوست
parer	پوست کن
neurilemma or lema	پوست پی
peltry	پوست
peels	پوست
shelling	پوست
skinning	پوست
skinned	پوست
shale	پوست
goat	پوست بز
goats	پوست بز
shell	پوست
crustal	پوست
rind	پوست
integument	پوست
peeling	پوست
glume	پوست
husk	پوست
husks	پوست
hide	پوست
hides	پوست
dermis	پوست
rinds	پوست
dermatalgia	پوست
cuticle	پوست
skin	پوست
encrustation	پوست
skinner	پوست کن
barking	پوست
swanskin	پوست قو
tegmen	پوست
tegmentum	پوست
goatskin	پوست بز
barks	پوست
strippers	پوست کن
stripper	پوست کن
tunc	پوست
barked	پوست
encrustations	پوست
bark	پوست
goatskins	پوست بز
scalp	پوست سر
hulls	پوست
hull	پوست
skinless	بی پوست
cortex	پوست
dermotropic	پوست گرای
cuticular	پوست مانند
cuticular	وابسته به پوست
desquamate	پوست انداختن
dermatozoa	انگلهای پوست
desquamate	پوست ریختن
calfskin	پوست گوساله
derm	زیر پوست
debark	پوست کندن از
dermotropic	متمایل به پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatology	پوست شناسی
dermoid	شبیه پوست
parchmenty	پوست مانند
dermatoid	پوست مانند
dermoid	پوست مانند
dermoidal	شبیه پوست
dermatography	شرح پوست
dermatographia	پوست نگاری
dermoidal	پوست مانند
dermatopathy	ناخوشی پوست
sheep skin	پوست گوسفند
decorticate	پوست کندن از
cutis	پوست زیرین
broadtail	پوست بره
chap	شکاف [در پوست]
skins	پوست پوستی
chap	ترک [در پوست]
chafe	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
skinning	پوست پوستی
chap	خشگی پوست
skin	پوست پوستی
onion skin	پوست پیاز
skinned	پوست پوستی
to strip something off	کندن [پوست]
chafing	پوست رفتگی
negress	زن سیاه پوست
corticated	پوست دار
bast	پوست درخت
blach hulled	سیاه پوست
corticate	پوست دار
barky	پوست دار
taxidermy	پوست ارایی
picked	پوست کنده
aboveboard	پوست کنده
albinism	سفیدی پوست
alphosis	بیرنگی پوست
apple peel	پوست سیب
calf skin	پوست گوساله
drum head	پوست طبل
rhytidome	پوست درخت
molt	پوست اندازی
thick skinned	پوست کلفت
tegmentum	پوست طبیعی
onionskin	پوست پیاز
taxidermist	پوست ارا
slipe	پوست کندن از
skiver	پوست تراش
oxhide	پوست گاو
thin skinned	پوست نازک
moleskin	پوست کورموش
whity	سفید پوست
malacodermous	نرم پوست
malicorium	پوست انار
whitey	سفید پوست
melanic	سیاه پوست
transcutaneal	عبورکننده از پوست
melanotic	سیاه پوست
mesoderm	میان پوست
pachydermatous	ستبر پوست
skinner	پوست فروش
scalable	پوست کندنی
ross	پوست کندن
peltmonger	پوست فروش
ross	پوست درخت
percutaneous	از راه پوست
periderm	پوست برونی
periderm	پوست اطراف
phyma	برامدگی پوست
scarf skin	پوست برونی
scscalable	پوست کندنی
pachydermatous	پوست کلفت
pachydrmatous	پوست کلفت
papillose	مانندبرامدگی پوست
parachroma	بیرنگی پوست
parer	پوست تراش
skin effect	اثر پوست
skin and bone	پوست واستخوان
shuck	پوست نخودوغیره
kipskin	دسته پوست
Afrikaner	سفید پوست
Afrikaners	سفید پوست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com