Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
Search result with all words
fascia
لایه پوششی فیبری
fascias
لایه پوششی فیبری
Other Matches
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
integumentary
پوششی
tegumentary
پوششی
lap joint
اتصال پوششی
screening effect
اثر پوششی
covering letters
نامه پوششی
coverage
دفاع پوششی
sheeting
پوششی لفاف
screening force
نیروی پوششی
hedging
تبدیل پوششی
screening fire
اتش پوششی
tegmentum
غشاء پوششی
tegumnentum
غشاء پوششی
full back
مدافع پوششی
tunica
غشاء پوششی
covering troops
یکانهای پوششی
caul
غشاء پوششی
covering letter
نامه پوششی
fullback
دفاع پوششی
covering force
نیروی پوششی
covering barrier
مانع پوششی
epithelialize
بافت پوششی شدن
epithelize
بافت پوششی شدن
delamination
لایه لایه شدگی
lamination
لایه لایه سازی
argillite
خاک رس لایه لایه
interlayer
لایه بین دو لایه
delaminate
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه کردن
landaulet n
گردونه کوچکی که پوششی دارد
acanthoma
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
slipcover
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
wing covert
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
hydathode
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
antistatic mat
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
rear party
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
sounds
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
screening electrons
الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
coatings
لایه
lamellar
لایه لایه
leaf
لایه
three ply
سه لایه
ribbands
لایه
ribands
لایه
riband
لایه
three-ply
سه لایه
tier
لایه
tiers
لایه
yard
لایه
yards
لایه
coats
لایه
lamellose
لایه لایه
shell
لایه
shelling
لایه
layer line
خط لایه
coated
لایه
shells
لایه
provine
لایه
coat
لایه
ribband
لایه
padding
لایه
substrate
لایه
layers
لایه
strata
لایه ها
layer
لایه
course
لایه
coursed
لایه
courses
لایه
beds
لایه
stratum
لایه
stuffless
بی لایه
bed
لایه
thin film
لایه نازک
filter layer
لایه صافی
depletion layer
تهی لایه
filter layer
لایه پالایش
five ply
پنج لایه
soil horizon
لایه خاک
top layer
لایه فوقانی
traprock
لایه بازالتی
frost blanket course
لایه پاد یخ
reversing layer
لایه واگردان
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
silt layer
لایه لای
selected material
لایه فرم
epilimnion
اب لایه زبرین
concrete layer
لایه بتنی
confining layer
لایه فشارزا
sand layer
لایه ماسه
damp proof course=
لایه نمبند
damp proof course=
لایه نمگیر
zonate
لایه دار
waterproofing course
لایه اب بندی
undercoat
زیر لایه
priming layer
لایه استری
sedimentation
لایه گذاری
drainage course
لایه زهکش
energy shell
لایه انرژی
energy stage
لایه انرژی
epilimnion
اب لایه سطحی
euphotic
اب لایه نورگیر
hard layer
لایه سخت
multilayer
چند لایه
magnetic layer
لایه مغناطیسی
limnetic zone
لایه نورگیر اب
wearing course
لایه رویی
layering
لایه بندی
superstratum
ابر لایه
substratum
زیر لایه
substrate
زیر لایه
stratification
لایه بندی
layer of rock
لایه سنگی
subsell
زیر لایه
sublevel
زیر لایه
subfloor
لایه زیر کف
mylar
لایه پولیستری
outer shell
لایه والانس
hard layer
لایه سفت
in layers
در چند لایه
surface course
لایه رویی
impervious blanket
لایه ناتراوا
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
the inner layer
لایه درونی
porous layer
لایه روزنهای
pervious blanket
لایه زهکش
insulated layer
لایه عایق
oxide film
لایه اکسیدی
intermediate layer
لایه میانی
overburden
لایه سربار
ionosphere
لایه یونسفر
lamella
لایه صفحه
valence shell
لایه والانس
sub grade
لایه زیرین
coat of plastering
لایه اندود
plies
لایه کاغذ
bedding
لایه بندی
ply
لایه کاغذ
plying
لایه کاغذ
plasterboard
لایه گچی
laminated
لاله لایه
basaltic stratum
لایه بازالتی
acid lining
لایه اسیدی
pads
لایه پشتی
barrier layer
لایه سدی
strand
لایه رودخانه
surfacing
لایه پوشش
stratosphere
لایه- سپهر
binder course
لایه استر
plied
لایه کاغذ
pad
لایه پشتی
priming
لایه اول
carbon deposite
لایه کربن
base course
لایه شالوده
boundary layer
لایه مرزی
bottom layer
لایه مشترک
blockstone course
لایه سنگچین
blocking layer
لایه سدی
strands
لایه رودخانه
stripping
تراش لایه رو
stripping
برداشت لایه رو
bedding
لایه زیرین
bioderm
لایه زنده
cushioned
لایه گذاشتن چنبره
cushion
لایه گذاشتن چنبره
outer shell electron
الکترون لایه بیرونی
purlin
لایه یا تیرک اتصال
protective layer
لایه یا روکش محافظ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
cushioning
لایه گذاشتن چنبره
cushions
لایه گذاشتن چنبره
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
layered
دارای لایه یا طبقه
mesocline
لایه فوقانی مزوسفر
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
levelling course
لایه تسطیح کننده
laminar boundary layer
لایه مرزی خطی
stratosphere
لایه استراتوسفر جوی
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
throphogen
لایه خوراک ساز
thropholyt
لایه خوراک کاه
troposphere
لایه تروپوسفر هوا
wadable
قابل لایه گذاری
flat coat
[painting]
لایه صاف رنگ
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com