English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
Other Matches
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
idle position حالت سکون
stasis حالت سکون
bows قسمت جلوی قایق
bow قسمت جلوی قایق
bowed قسمت جلوی قایق
bowing قسمت جلوی قایق
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
metopon قسمت جلوی زائده جلومغز
forebody بدنه قسمت جلوی ناو
panel قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
panels قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
head down دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head up بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
head off دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
dermis قسمت حساس وعروقی میان پوست
balanced control surfaces سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
detector paper کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
disk unit واحد دیسک
magnetic disk unit واحد دیسک مغناطیسی
moveable head disk unit واحد دیسک با هد جابجاپذیر
disk unit enclosure محفظه واحد دیسک
floppy disk unit واحد فلاپی دیسک
fixed head disk unit واحد دیسک با هد ثابت
keyboard to disk unit واحد صفحه کلید به دیسک
economic unit واحد اقتصادی مانند
digitize سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند
flocculence حالت چیزی که مانند
basic machine unit واحد دستگاه مقدماتی
unit record device دستگاه ضبط واحد
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracked تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
densities تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
density تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
packing تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
manubrium عضو یا قسمت قبضه مانند
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
doubled up دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
hard drive دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
hard disk drive [American E] [HDD] دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
disc [disk] drive دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
hard disc drive [British E] دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
recordings تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recording تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
subassembly قسمت فرعی دستگاه
standards قسمت ساکن دستگاه
major assembly قسمت عمده دستگاه
standard قسمت ساکن دستگاه
solid state device دستگاه حالت جامد
housing چارچوب قسمت ساکن دستگاه
motor unit قسمت موتوروسیله دستگاه موتور
double housing planner دستگاه رنده با دو قسمت ساکن
unit assembly یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
to save [to disk/DVD etc.] حفظ کردن [روی دستگاه دیسک سخت یا دی وی دی] [رایانه شناسی]
all-in-one <adj.> همه چیز در یکی [مانند شامپو و حالت دهنده مو در یک مخزن]
problem program برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
acetolysis تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
operations research تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
head stock قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
eldograph دستگاه تبدیل مقیاس نقشه مانند پانتوگراف
densities دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
density دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
fixes دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
double standard planer دستگاه رنده با دو قسمت ساکن صفحه تراش استاندارددوبل
arithmatic unit قسمت حافظه ماشین حساب دستگاه محاسب کامپیوتر
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
bezel پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
bureaus ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
trey پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
tentacles شاخک حساس ریشه حساس
tentacle شاخک حساس ریشه حساس
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
salachak فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
exchangeable درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
CD WO دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
integumentary پوششی
tegumentary پوششی
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
rhomb design طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.]
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
mirrored کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
lap joint اتصال پوششی
covering troops یکانهای پوششی
sheeting پوششی لفاف
screening effect اثر پوششی
coverage دفاع پوششی
screening force نیروی پوششی
tunica غشاء پوششی
covering letter نامه پوششی
caul غشاء پوششی
full back مدافع پوششی
covering letters نامه پوششی
screening fire اتش پوششی
tegumnentum غشاء پوششی
fullback دفاع پوششی
covering force نیروی پوششی
hedging تبدیل پوششی
tegmentum غشاء پوششی
covering barrier مانع پوششی
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
fascia لایه پوششی فیبری
fascias لایه پوششی فیبری
epithelialize بافت پوششی شدن
epithelize بافت پوششی شدن
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
platter دیسک درون درایو دیسک سخت
platters دیسک درون درایو دیسک سخت
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
rests سکون
quietude سکون
quiescence سکون
slackest سکون
quiescsnce or cency سکون
stayed سکون
inertia سکون
rest سکون
imperturbability سکون
stay سکون
equilibrium سکون
slack سکون
inaction سکون
quies csnce or cency سکون
slacks سکون
quietness سکون
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
slipcover پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
lulls ارامش سکون
stationed جا درحال سکون
lull ارامش سکون
quiet ارامش سکون
stationed سکون پاتوق
lulled ارامش سکون
stations جا درحال سکون
stations سکون پاتوق
station سکون پاتوق
station جا درحال سکون
slack time زمان سکون
rest position موقعیت سکون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com