Dictiornary-Farsi | پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
anodization	پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم


Other Matches

aluminium	فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminum	فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
nickel clad sheet	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
screens	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
alaminum	الومینیوم
aluminium	الومینیوم
aluminiferous	الومینیوم دار
alumina	اکسید الومینیوم
aluminous	مربوط به الومینیوم
aluminous	محتوی الومینیوم
aluminous	الومینیوم دار
aluminum alloy	الیاژ الومینیوم
aluminum coat	روکش الومینیوم
aluminum oxide	اکسید الومینیوم
aluminium foil	کاغذ الومینیوم
alumina	گل پاک یا اکسید الومینیوم
sapphire	سیلیکات الومینیوم و منیزیم
sapphires	سیلیکات الومینیوم و منیزیم
bauxite	هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
artificial aging	افزایش استحکام الومینیوم
aluminize	روکش ساختن از الومینیوم
turquoises	فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquois	فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
kyanite	سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
aluminum coating by spraying amalgamate	روکش الومینیوم کردن امیختن
alclad	نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
aluminize	روکش بااب الومینیوم دادن
turquoise	فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
alum	سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
comparative cover	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
thallium	عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
euclase	بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
bandolite	ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
alodine	نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
beryl	سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
cuticle	پوشش مو پوشش شاخی
alumetize	الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
anodize	روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
guidance	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
aluminum pigmented dope	لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
icebox rivet	میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
harmotome	سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
aluminum paste	تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
nitralloy	قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
torpex	نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
antisubmarine screen	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
roof	پوشش
disguising	پوشش
robe	پوشش
robes	پوشش
coat	پوشش
coated	پوشش
coatings	پوشش
coats	پوشش
coating	پوشش
surfaced	پوشش
surfaces	پوشش
revetment	پوشش
disguises	پوشش
disguised	پوشش
roofs	پوشش
sheathing	پوشش
facing	پوشش
head gear	پوشش سر
mulches	پوشش
encrustation	پوشش
mulch	پوشش
encrustations	پوشش
facings	پوشش
surface	پوشش
hypethral	بی پوشش
sconce	پوشش
packing	پوشش
disguise	پوشش
coverings	پوشش
integument	پوشش
involucre	پوشش
covers	پوشش
involucrum	پوشش
camouflage	پوشش
camouflaged	پوشش
camouflages	پوشش
camouflaging	پوشش
cladding	پوشش
shroud	پوشش
shrouded	پوشش
overlay	پوشش
overlaying	پوشش
perianth	پوشش گل
overlays	پوشش
capping	پوشش
concealment	پوشش
cover	پوشش
sheaths	پوشش
envelopment	پوشش
linings	پوشش
reimbursement	پوشش
reimbursements	پوشش
cowl	پوشش
cowls	پوشش
encrustment	پوشش
casing	پوشش
mask	پوشش
casings	پوشش
sheath	پوشش
tunc	پوشش
lining	پوشش
covering	پوشش
tunic	پوشش
tunics	پوشش
masking	پوشش
encasing	پوشش
envelopes	پوشش
envelope	پوشش
masks	پوشش
crustification	پوشش
capsule	پوشش
capsules	پوشش
coverage	پوشش
cowling	پوشش
roofing	پوشش
shield	پوشش
shields	پوشش
coverture	پوشش
cases	پوشش
jackets	پوشش
jacket	پوشش
case	پوشش
screen	پرده پوشش
involucre	پوشش غشایی
lime pocket	پوشش اهک
curtains	پرده پوشش
screens	پرده پوشش
achlamydeous	بدون پوشش
filter packing	پوشش صافی
air curtain	پوشش هوایی
explosion proof	پوشش ضد انفجار
screened	پرده پوشش
screening, screenings	پرده پوشش
it is good for spring wear	برای پوشش
air cover	پوشش هوایی
cladding	پوشش کاری
depleted cover	پوشش کاهسته
coverage rate	نرخ پوشش
dolomite lining	پوشش دولومیت
cover and concealment	پوشش و اختفاء
comparative cover	پوشش نسبی
forward lap	پوشش جلو
built up lining	پوشش مرکب
asphalt revetment	پوشش اسفالتی
cladding process	فرایند پوشش
bank revetment	پوشش ساحل
cement mortar coating	پوشش سیمانی
portland cement concrete lining	پوشش بتنی
cement concrete lining	پوشش بتنی
black finish	پوشش سیاه
hiding power	قدرت پوشش
reimbursed	پوشش دادن
gaberdine	لباس پوشش
hearth jacket	پوشش کوره
brick lining	پوشش اجری
case ment	پنجره پوشش
brush matting	پوشش حصیری
impervious blanket	پوشش نفوذناپذیر
block lining	پوشش بلوکی
copper sheath	پوشش مسی
insurance cover	پوشش بیمه
copper cladding	پوشش مسی
anodic coating	پوشش اندی
fire cover	پوشش اتش
aponeurosis	پوشش وتری
incrustment	قشر پوشش
armature	جوشن پوشش
incrustation	قشر پوشش
communication cover	پوشش مخابراتی
column cover	پوشش ستون
colling water jacket	پوشش اب سرد
gravel pack	پوشش شنی
backing	پشتیبان پوشش
roofing=roofcovering	پوشش بام
husk	بی پوشش کردن
exposed	بدون پوشش
rock wash	پوشش سنگی
riprap	پوشش سنگچین
reimburse	پوشش دادن
build up lining	پوشش مرکب
reimburses	پوشش دادن
reimbursing	پوشش دادن
riprap	پوشش سنگریز
revetment	پوشش بدنه
refractory coating	پوشش نسوز
protective cover	پوشش حفافتی
shell	زرهی پوشش
shelling	زرهی پوشش
shells	زرهی پوشش