Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
lateral gain |
پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی |
|
|
Other Matches |
|
side overlap |
پوشش جانبی عکس هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
ground nadir |
نقطه سمت القدم هواپیما درعکاسی هوایی |
sidelap |
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم |
pancakes |
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید |
pancake |
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید |
air cover |
پوشش هوایی |
air curtain |
پوشش هوایی |
close aboard |
پوشش هوایی نزدیک |
covertrace |
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی |
advisory area |
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی |
cover search |
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی |
smoke blanket |
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
air defense action area |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
air contographic photography |
عکسبرداری هوایی از عوارض زمین |
surface to air missile |
موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی |
graticule |
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی |
muddy weather |
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا] |
hottest |
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد |
hotter |
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد |
hot |
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد |
canadian , grid |
سیستم شبکه بندی که درعکاسی مثلثاتی به کار می رود |
expansion interface |
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند |
bells and whistles |
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی |
nickel clad sheet |
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل |
bezel |
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
screens |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
screened |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
screen |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
screening, screenings |
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش |
peripheral |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
communication |
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت |
channel |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channels |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channelled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channeling |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
channeled |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
side effect |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
comparative cover |
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
by-effect |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
fall-out [side effect] |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
adverse reaction |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
secondary effect |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
spillover effect |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
byeffect |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
external |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
externals |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
half tone screen |
صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن |
cuticle |
پوشش مو پوشش شاخی |
side spray |
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
guidance |
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت |
roof covering material |
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
clown |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clowns |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clowned |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
clowning |
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند |
touch judge |
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین |
ground return |
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین |
center field |
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال |
geotaxis |
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی |
hercules |
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس |
inductive earthing |
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین |
frost heave |
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین |
regulus |
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
nap of the earth |
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال |
honest john |
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه |
off side |
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
to break up |
از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی] |
geognosy |
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین |
tellurian |
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین |
perelotok |
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین |
flank observation |
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
styx |
نوعی موشک زمین به زمین دریایی |
sergeants |
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت |
sergeant |
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت |
rolling terrain |
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار |
antisubmarine screen |
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
covenant runing with land |
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست |
no man's land |
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
contour flying |
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال |
lacrosse |
نوعی موشک زمین به زمین |
redstone |
موشک زمین به زمین رداستون |
pershing |
موشک زمین به زمین پرشینگ |
pervious ground |
زمین تراوا زمین نفوذپذیر |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
biosphere |
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین |
little john |
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه |
contour flight |
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین |
talik |
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
dropping |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
drops |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
dropped |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
drop |
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن |
compass rose |
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود |
critical point |
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین |
permafrost |
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین |
geomagnetism |
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین |
topography |
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین |
chalk commander |
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی |
chalk number |
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی |
tactical air control center |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
air position |
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما |
hydrographer |
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است |
surface to surface missile |
موشک زمین به زمین |
spillover effect |
اثر جانبی |
fall-out [side effect] |
اثر جانبی |
laterad |
جانبی |
accessory |
جانبی |
secondary effect |
اثر جانبی |
byeffect |
اثر جانبی |
sidelong |
جانبی |
lateral |
جانبی |
bilateral |
دو جانبی |
by-effect |
اثر جانبی |
adverse reaction |
اثر جانبی |
contour line |
خط جانبی |
side-effect |
اثر جانبی |
byeffect |
نتیجه جانبی |
peripheral |
دستگاه جانبی |
adverse reaction |
نتیجه جانبی |
auxiliary equipment |
تجهیزات جانبی |
byeffects |
آثار جانبی |
by-effect |
نتیجه جانبی |
fall-out [side effect] |
نتیجه جانبی |
unit |
وسیله جانبی |
spillover effects |
اثرهای جانبی |
side effect |
اثر جانبی |
adverse reactions |
آثار جانبی |
by-effects |
آثار جانبی |
secondary effects |
آثار جانبی |
input/output |
وسیله جانبی |
side effects |
آثار جانبی |
peripherals |
دستگاههای جانبی |
spillover effects |
آثار جانبی |
side-effects |
نتیجه جانبی |