Dictiornary-Farsi | پوشش دنده دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
gear	پوشش دنده دار
geared	پوشش دنده دار
gears	پوشش دنده دار


Other Matches

ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
nickel clad sheet	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
screening, screenings	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
rougher	دنده دنده کننده
comparative cover	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
cuticle	پوشش مو پوشش شاخی
guidance	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
antisubmarine screen	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
gear	دنده
spare ribs	سر دنده
hard-nosed	یک دنده
slats	دنده ها
gears	دنده
costa	دنده
drive	دنده
drives	دنده
geared	دنده
slat	دنده ها
rib	دنده
dependum	ته دنده
strictest	یک دنده
stricter	یک دنده
strict	یک دنده
geap	دنده
toothed wheel	چرخ دنده
gears	چرخ دنده
frame	دنده عرضی
stave	دنده بشکه
top radius	گردی سر دنده
steering gear	دنده سکان
geared	جعبه دنده
steering gear	دنده فرمان
transmission	جعبه دنده
gearshift	دنده عوض کن
gearshift	میله دنده
pinioning	جرخ دنده
gearing	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
pinion	جرخ دنده
gearbox	جعبه دنده
gearshifts	دنده عوض کن
gears	جعبه دنده
transmission case	جعبه دنده
pinions	جرخ دنده
gear	چرخ دنده
ribbed	دنده دار
gear	جعبه دنده
spur gear	دنده ملخی
worm gear	دنده مارپیچی
worm gear	دنده مورب
sprocket	دنده زنجیر
thread	دنده پیچ
longitudinal	دنده طولی
transmissions	جعبه دنده
shifting lever	دسته دنده
wheelwork	چرخ دنده
cogs	دنده چرخ
grooved	دنده دار
rib	گوشت دنده
gearshifts	میله دنده
timber	دنده عرضی
chop	گوشت دنده
geared	چرخ دنده
rib	دنده میله
cog	دنده چرخ
threads	دنده پیچ
sheaths	تیزی دنده
french chop	گوشت دنده
gear cutter	دنده تراش
drive mechanism	جعبه دنده
ratchet	دنده جغجغه ای
dependum angle	زاویه ته دنده
gear level	دسته دنده
cramwheel	دنده مخروطی
cramwheel	دنده کرامویل
cogged wheels	چرخ دنده ها
gear wheel	چرخ دنده
high speed	دنده سریع
cogged wheel	چرخ دنده
cog wheel	چرخ دنده
spareribs	گوشت دنده
gear wheels	چرخ دنده ها
gearwheels	چرخ دنده ها
cogwheels	چرخ دنده ها
cog wheels	چرخ دنده ها
external thread	دنده خارجی
gear box	جعبه دنده
gear case	جعبه دنده
gearwheel	چرخ دنده
cog [cogwheel]	چرخ دنده
cogwheel	چرخ دنده
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
reverse gears	دنده معکوس
reverse gear	دنده معکوس
planetary gear	دنده خورشیدی
pinwheel	چرخ دنده
stick shift	دسته دنده
cross-rib	دنده ی قوس
bevel gear	دنده کرامویل
bendix	دنده بندیکس
bevel gear	دنده مورب
bendix	دنده استارت
laticostate	دنده پهن
jackshaft	دنده عقب
low gear	دنده کندکن
sheath	تیزی دنده
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
pair of gears	زوج چرخ دنده
nut	چرخ دنده ساعت
rib	دنده دار کردن
pinioning	دنده هرزه گرد
four gear drive	گیربکس چهار دنده
gear case	پوسته جعبه دنده
pinions	چرخ دنده جناحی
steering gear	جعبه دنده فرمان
precostal	واقع در پیش دنده ها
gear ratio	نسبت چره دنده ها
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
pinions	دنده هرزه گرد
step up gear	چرخ دنده افزاینده
rachet	ضامن چرخ دنده
rib	هرچیز شبیه دنده
gear change box	جعبه تعویض دنده
sawtooth wave	موج دنده ارهای
eight speed gear drive	گیربکس هشت دنده
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
grub screw	میله دنده دار
riblet	انتهای دنده گوسفند
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
helical gear	چرخ دنده حلزونی
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
spiral gear	چرخ دنده حلزونی
compasition gear	چرخ دنده مرکب
high gear	دنده قوی خودرو
it serves him right	دنده اش هم نرم شود
hoisting gear	چرخ دنده بالابر
inside thread	دنده داخلی قلاویز
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
driving gear	چرخ دنده محرک
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
differential gear	دنده عقب اتومبیل
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
gear in	درگیری دو چرخ دنده
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
crown gear	چرخ دنده محدب
gear quadrant	ماهک جعبه دنده
magnetic gear shift	دسته دنده مغناطیسی
short ribs	گوشت با استخوان دنده
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
pull gear	چرخ دنده بالابر
pinioning	چرخ دنده جناحی
worm gear	چرخ دنده حلزونی
racks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
wracks	چرخ دنده دار
gear shift	دسته دنده اتومبیل
gear stick	دسته دنده اتومبیل
ratchet	ضامن چرخ دنده
ratchets	ضامن چرخ دنده
gear box	جعبه دنده گیرباکس
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
worm wheel	دنده کرمی شکل
racked	چرخ دنده دار
rack	چرخ دنده دار
transmission grease	گریس جعبه دنده
transmission gear	چرخ دنده انتقال
pinion	چرخ دنده جناحی
transmission oil	روغن جعبه دنده
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
tumble gear	چرخ دنده واسطه
pinion	دنده هرزه گرد
contact backlash	دنده کور تماس
gear lever	دسته دنده اتومبیل
aircraft arresting gear	جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
crank gear	چرخ دنده سر میل لنگ
worm gear mechanism	مکانیزم چرخ دنده حلزونی
threads	دنده دار کردن مارپیچ
speedometer multiplier	چرخ دنده سرعت سنج
speed reduction gear	جعبه دنده کاهنده سرعت