English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (1 milliseconds)
English Persian
carbureted steel پولاد کربن دار
Other Matches
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
turner's tool پولاد
steel پولاد
steeled پولاد
steeling پولاد
steels پولاد
sidero graphy کنده کاری روی پولاد
poor prospects for the steel industry دورنمای ضعیف برای صنعت پولاد
invar کربن
radiocarbon کربن 41
carbon کربن
decarburize کربن گرفتن
carbon free کربن ازاد
tertiary carbon کربن 3 درجه
carbon holder پایه کربن
carbonaceous کربن دار
primary carbon کربن 1 درجه
carbonize کربن سازی
carburization ترکیب با کربن
recarburizer کربن دهنده
decarburization کربن گیری
carbon fixed کربن ثابت
carbon deposite لایه کربن
carbon cycle سیکل کربن
acetylenic carbon کربن استیلنی
active carbon کربن فعال
anomeric carbon کربن انومری
asymmetric carbon کربن بی تقارن
carbon monoxide منواکسید کربن
cabonic حاصل از کربن
carbon dioxide دی اکسید کربن
carbinol carbon کربن کربینول
secondary carbon کربن 2 درجه
radiocarbon کربن پرتوزا
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
recarburize کربن گیری مجدد
primary carbon کربن نوع اول
CFCs مخفف کلروفلورو کربن
surface decarburization کربن گیری سطحی
tertiary carbon کربن نوع سوم
arc lamp carbon کربن لامپ قوسی
ultra high carbon steels فولادهای فرا- پر- کربن
CFC مخفف کلروفلورو کربن
secondary carbon کربن نوع دوم
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
carboning a lamp کربن گذاری لامپ
cored carbon کربن هسته دار
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
activated charcoal کربن فعال شده
high carbon steel فولاد با کربن زیاد
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
hydro carbon ترکیب هیدروژن و کربن
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
activated carbon کربن فعال شده
carbonate بصورت کربن دراوردن
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ingot iron o.steel فولاد کربن گیری شده
ethylene هیدرو کربن اشباع نشده
hypercapnia افزایش کربن اکسید در خون
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
carbohydrate ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
anthracite زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
carbon steel فولاد کربن یا فولاد سخت
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com