Total search result: 235 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
ready money |
پول فراهم شده |
|
|
Search result with all words |
|
induce |
فراهم کردن تحمیل کردن |
induced |
فراهم کردن تحمیل کردن |
induces |
فراهم کردن تحمیل کردن |
inducing |
فراهم کردن تحمیل کردن |
enable |
قادر ساختن وسیله فراهم کردن |
enabled |
قادر ساختن وسیله فراهم کردن |
enables |
قادر ساختن وسیله فراهم کردن |
enabling |
قادر ساختن وسیله فراهم کردن |
queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
enhance |
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا |
enhanced |
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا |
enhances |
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا |
enhancing |
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا |
menu |
لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر |
menus |
لیست برنامه ها و انتخابهای فراهم برای کاربر |
global |
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز |
globally |
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز |
logical |
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند |
logical |
LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است |
test |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
tested |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
tests |
داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند |
allocation |
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند |
allocations |
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند |
language |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
languages |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
advanced |
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند |
background |
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود |
backgrounds |
فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود |
power |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powered |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powering |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powers |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
provider |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
providers |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
get |
بدست اوردن فراهم کردن |
gets |
بدست اوردن فراهم کردن |
getting |
بدست اوردن فراهم کردن |
usable |
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است |
universal |
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند |
reference |
دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند |
references |
دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند |
extend |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
extending |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
extends |
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند |
peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
available |
دردسترس فراهم |
pool |
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود |
pooled |
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود |
pools |
سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود |
assemble |
فراهم اوردن |
assembled |
فراهم اوردن |
assembles |
فراهم اوردن |
congestion |
فراهم امدگی |
optical |
اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند. |
explorer |
برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند |
explorers |
برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند |
mime |
استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند |
mimed |
استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند |
mimes |
استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند |
miming |
استانداردی که یک روش ارسال فایل ها با نرم افزار پست الکترونیکی فراهم میکند |
framework |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
frameworks |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
parallel |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
paralleled |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
paralleling |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
parallelled |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
parallelling |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
parallels |
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند |
jockey |
با حیله فراهم کردن |
jockeys |
با حیله فراهم کردن |
grid |
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند |
grids |
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند |
troop |
فراهم امدن |
trooped |
فراهم امدن |
trooping |
فراهم امدن |
software |
که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند |
sort |
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند |
sorted |
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند |
sorts |
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند |
intermediate |
پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند |
option |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
options |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
arm |
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال |
provision |
شرط کردن فراهم کردن |
dictionaries |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
dictionary |
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند |
text |
نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند |
text |
انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند |
text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
texts |
نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند |
texts |
انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند |
texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
entail |
شامل بودن فراهم کردن |
entailed |
شامل بودن فراهم کردن |
entailing |
شامل بودن فراهم کردن |
entails |
شامل بودن فراهم کردن |
Other Matches |
|
whorls |
فراهم |
whorl |
فراهم |
to the fore |
فراهم |
forgather |
فراهم امدن |
procured |
فراهم کردن |
ingathering |
فراهم اوری |
procure |
فراهم کردن |
procurance |
فراهم سازی |
get-togethers |
فراهم اوردن |
to bring a bout |
فراهم کردن |
foregather |
فراهم امدن |
exterminatory |
فراهم کننده |
collectors |
فراهم اورنده |
accrete |
فراهم کردن |
accrete |
فراهم شدن |
procuring |
فراهم کردن |
avaiiability |
فراهم بودن |
procures |
فراهم کردن |
effecturate |
فراهم کردن |
to bring about |
فراهم کردن |
to call together |
فراهم اوردن |
caters |
فراهم نمودن |
catering |
فراهم نمودن |
catered |
فراهم نمودن |
cater |
فراهم نمودن |
collector |
فراهم اورنده |
to d. on |
فراهم اوردن |
get together |
فراهم اوردن |
get-together |
فراهم اوردن |
work up |
کم کم فراهم کردن |
unaccommodated |
فراهم نشده |
to get together |
فراهم اوردن |
to find in |
فراهم کردن |
to come about |
فراهم شدن |
provides |
وسیله فراهم کردن |
obtain |
فراهم کردن گرفتن |
obtained |
فراهم کردن گرفتن |
obtains |
فراهم کردن گرفتن |
provide |
وسیله فراهم کردن |
raise money |
فراهم کردن پول |
procurer |
فراهم سازنده جاکش |
To raise money. |
پول فراهم کردن |
to obtain something |
فراهم کردن چیزی |
means are not a |
وسایل فراهم نیست |
accru |
اجتماع فراهم شدگی |
to get [hold of] something |
فراهم کردن چیزی |
to bring something |
فراهم کردن چیزی |
occasioned |
موجب شدن فراهم کردن |
to gather together |
جمع کردن فراهم اوردن |
gagged |
مانع فراهم کردن برای |
gagging |
مانع فراهم کردن برای |
gags |
مانع فراهم کردن برای |
capacitor |
تا دو هفته نیرو فراهم کند. |
i provided for his safety |
وسائل سلامت او را فراهم کردم |
occasions |
موجب شدن فراهم کردن |
occasioning |
موجب شدن فراهم کردن |
obstructively |
با قصد فراهم کردن مانع |
occasion |
موجب شدن فراهم کردن |
gag |
مانع فراهم کردن برای |
capacity |
فضای فراهم برای ذخیره سازی |
to mediate a result |
وسیله گرفتن نتیجهای فراهم کردن |
to raise the wind |
پول برای مقصودی فراهم کردن |
capacities |
فضای فراهم برای ذخیره سازی |
to bring a bout by intrigue |
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن |
off balance <idiom> |
فراهم نکردن ،قادربه ملاقات غیرمنتظره نبودن |
give (someone) a hard time <idiom> |
لحظات سختی برای کسی فراهم کردن |
to reseat a theatre |
صندلیهای تازه برای تماشاخانهای فراهم کردن |
This would provide an obvious solution [to the problem] . |
این می تواند یک راه حل واضح [به مشکل] فراهم می کند. |
Everything worked out well. |
همه چیز جور در آمد ( وسایل کار فراهم شد ) |
capacity |
حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم |
in a pinch <idiom> |
بسیار خوب است وقتی چیزی فراهم نیست |
knight of the post |
کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد |
eudemonism |
اخلاقیاتی که منظوران فراهم کردن خوشی وسعادت است |
capacities |
حجم فضای ذخیره سازی فراهم در دیسک یا سیستم |
to turn the tables on any one |
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن |
rose gall |
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد |
Please supply the facts relevant to the case. |
لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید |
user |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
users |
سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند |
demands of providing healthy living and working conditions |
خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم |
magnetic |
و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند |
transmissions |
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند. |
eudaimonism |
اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو |
eudaemonism |
اخلاقیاتی که منظور ان فراهم کردن خوشی و سعادت است اخلاقیات ارسطو |
newsgroup |
خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند |
random access |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند |
random access |
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند |
transmission |
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند. |
routine |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
routinely |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
routines |
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند |
i/o |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
input/output |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
opens |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
lu |
مجموعه پروتکلهای IBM که امکان ارتباط روی شبکه SNA را فراهم میکند. LU |
open |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
interference |
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف |
opened |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
users |
بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست |
user |
بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست |
sideways ROM |
نرم افزاری که امکان انتخاب یک بانک حافظه مشخص یا قطعه ROM را فراهم میکند |
user |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند |
users |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند |
programmer |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
MIDI interface card |
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند |
IE |
جستجوگر وب ساخت ماکروساخت که در حال حاضر فراهم است و به کاربر امکان دیدن صفحات وب میدهد |
programmers |
وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند |
telecommuting |
که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند |
ethernet |
نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد |
patches |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
patch |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
hand-held |
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست |
port |
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند |
Perl |
برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید |
personal |
محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند |
desqview |
نرم افزاری که برای سیستم DOS-MS امکان چند منظوره بودن را فراهم میکند و به بیش از یک برنامه اجازه اجرا همزمان میدهد |
standards |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
port |
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند |
standard |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
multidrop circuit |
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها |
systems network architecture |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند |
toolkit software |
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد |
PCI |
مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند |
dma |
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود |
procedure |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند |
to make up |
جبران کردن فراهم کردن |
recreating |
تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن |
recreate |
تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن |
recreates |
تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن |
recreated |
تفریح دادن وسیله تفریح را فراهم کردن تمدد اعصاب کردن |
Internet |
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP |
voice answer back |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد |
modem |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |