Dictiornary-Farsi | پژوهش خواسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 94 (6 milliseconds)

English	Persian
object of appeal	پژوهش خواسته


Other Matches

wishing	خواسته
desideration	خواسته
object of claim	خواسته
would	خواسته
claim	خواسته
claimed	خواسته
wants	خواسته ها
claims	خواسته
wanted	خواسته
want	خواسته
wishes	خواسته
wished	خواسته
wish	خواسته
desirous	خواسته
desire	خواسته
claiming	خواسته
desires	خواسته
desiring	خواسته
requesting	تقاضا خواسته
requested	تقاضا خواسته
request	تقاضا خواسته
wishful thinking	خواسته اندیشی
bill of particulars	شرح خواسته
claimed <adj.> <past-p.>	خواسته شده
remedy sought by plaintiff	خواسته دعوی
asked <adj.> <past-p.>	خواسته شده
demanded <adj.> <past-p.>	خواسته شده
object of claim in respect of which	فرجام خواسته
object of claim	خواسته دعوی
object of appeal	فرجام خواسته
requests	تقاضا خواسته
levy a sum on a person's property	تامین خواسته کردن
He expressly asked for you to ...	او صریحا از شما خواسته که ...
by request	بنا بر خواسته [میل]
investigation	پژوهش
investigations	پژوهش
appeals	پژوهش
appealed	پژوهش
appeal	پژوهش
researches	پژوهش
researching	پژوهش
researched	پژوهش
monographs	تک پژوهش
experiments	پژوهش
experimenting	پژوهش
experimented	پژوهش
experiment	پژوهش
research	پژوهش
monograph	تک پژوهش
garnisher	تامین کننده خواسته یامدعابه
research	پژوهش کردن
pure research	پژوهش محض
researched	پژوهش کردن
research design	طرح پژوهش
researches	پژوهش کردن
research method	شیوه پژوهش
unappealabe	پژوهش ناپذیر
research method	روش پژوهش
courts of appeal	دادگاه پژوهش
psychical research	پژوهش فراروانی
field work	پژوهش میدانی
herborization	پژوهش درگیاهان
boarding parties	گروه پژوهش
chemical research	پژوهش شیمیایی
boarding party	گروه پژوهش
appellee	پژوهش خوانده
inappealable	پژوهش ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
researching	پژوهش کردن
operation research	پژوهش عملیاتی
appellant	پژوهش خواه
court of appeal	دادگاه پژوهش
what is your will?	خواهش یا میل یا خواسته شما چیست
appealable	قابل پژوهش خواهی
action research	پژوهش عمل نگر
herborize	پژوهش درگیاهان کردن
survey research	پژوهش زمینه یاب
Where theres will theres a way . <proverb>	تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
respondent	پژوهش خواه مستانف علیه
psychognosy	تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis	تحقیقات روانی روان پژوهش
respondents	پژوهش خواه مستانف علیه
Scientific research.	تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
demands of providing healthy living and working conditions	خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
distresses	توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
distress	توقیف مال متخلف و دادن ان به قبض طرف زیان دیده تامین خواسته یا محکوم به اضطرار
tout temps prist	تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
live up to <idiom>	طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
turnaround time	زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
garnishment	تامین خواسته حکم تامین مدعابه
psychologize	پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده