Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
English
Persian
field work
پژوهش میدانی
Other Matches
athletics
دو و میدانی
track and field
دو و میدانی
field effect
با تاثیر میدانی
field emission
صدور میدانی
field worker
پژوهشگر میدانی
streetwise
چاله میدانی
field theory
نظریه میدانی
field study
بررسی میدانی
field force
نیروی میدانی
field games
بازیهای میدانی
high field emission arc
قوس میدانی
field dependence
وابستگی میدانی
athlete
دو و میدانی کار
Track and field events .
مسابقات دو میدانی
Do you know who you are dealing with?
میدانی با کی طرفی ؟
field strcture
ساخت میدانی
trackman
دو و میدانی کار
athletes
دو و میدانی کار
track
زمین بازیهای میدانی
tracked
زمین بازیهای میدانی
free field format
در قالب ازاد میدانی
freed
ترخیص کردن میدانی
frees
ترخیص کردن میدانی
langlauf
مسابقه اسکی میدانی
freeing
ترخیص کردن میدانی
tracks
زمین بازیهای میدانی
free
ترخیص کردن میدانی
track and field
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
cross country
درسرتاسرمزرعه ورزشهای میدانی وصحرایی
triangular meet
مسابقه دو و میدانی بین سه تیم
pentathlete
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
deathlete
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
field events
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field event
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
battle clout
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
investigations
پژوهش
investigation
پژوهش
monograph
تک پژوهش
experiments
پژوهش
experimenting
پژوهش
experimented
پژوهش
experiment
پژوهش
researches
پژوهش
researching
پژوهش
monographs
تک پژوهش
research
پژوهش
researched
پژوهش
appeals
پژوهش
appeal
پژوهش
appealed
پژوهش
pure research
پژوهش محض
psychical research
پژوهش فراروانی
researches
پژوهش کردن
research
پژوهش کردن
research design
طرح پژوهش
research method
روش پژوهش
research method
شیوه پژوهش
researched
پژوهش کردن
operation research
پژوهش عملیاتی
object of appeal
پژوهش خواسته
court of appeal
دادگاه پژوهش
courts of appeal
دادگاه پژوهش
appellant
پژوهش خواه
appellee
پژوهش خوانده
chemical research
پژوهش شیمیایی
boarding party
گروه پژوهش
boarding parties
گروه پژوهش
researching
پژوهش کردن
herborization
پژوهش درگیاهان
inappealable
پژوهش ناپذیر
unappealabe
پژوهش ناپذیر
inappellable
پژوهش ناپذیر
mosfet
ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
herborize
پژوهش درگیاهان کردن
action research
پژوهش عمل نگر
appealable
قابل پژوهش خواهی
survey research
پژوهش زمینه یاب
track
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks
پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
respondents
پژوهش خواه مستانف علیه
psychognosy
تحقیقات روانی روان پژوهش
respondent
پژوهش خواه مستانف علیه
Scientific research.
تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
psychognosis
تحقیقات روانی روان پژوهش
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions
این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
psychologize
پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com