Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
inappealable	پژوهش ناپذیر
inappellable	پژوهش ناپذیر
unappealabe	پژوهش ناپذیر
Other Matches
immedicable	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
invulnerable	زخم ناپذیر اسیب ناپذیر
irrevocably	بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
monograph	تک پژوهش
monographs	تک پژوهش
appealed	پژوهش
experiments	پژوهش
investigation	پژوهش
investigations	پژوهش
experiment	پژوهش
experimented	پژوهش
appeal	پژوهش
experimenting	پژوهش
researches	پژوهش
researching	پژوهش
research	پژوهش
researched	پژوهش
appeals	پژوهش
operation research	پژوهش عملیاتی
field work	پژوهش میدانی
research method	شیوه پژوهش
object of appeal	پژوهش خواسته
boarding parties	گروه پژوهش
psychical research	پژوهش فراروانی
boarding party	گروه پژوهش
research design	طرح پژوهش
research method	روش پژوهش
pure research	پژوهش محض
researching	پژوهش کردن
courts of appeal	دادگاه پژوهش
herborization	پژوهش درگیاهان
researches	پژوهش کردن
appellant	پژوهش خواه
researched	پژوهش کردن
research	پژوهش کردن
appellee	پژوهش خوانده
chemical research	پژوهش شیمیایی
court of appeal	دادگاه پژوهش
action research	پژوهش عمل نگر
survey research	پژوهش زمینه یاب
appealable	قابل پژوهش خواهی
herborize	پژوهش درگیاهان کردن
psychognosy	تحقیقات روانی روان پژوهش
respondent	پژوهش خواه مستانف علیه
psychognosis	تحقیقات روانی روان پژوهش
respondents	پژوهش خواه مستانف علیه
Scientific research.	تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
watertight	اب ناپذیر
waterproofs	نم ناپذیر
waterproofed	نم ناپذیر
waterproof	نم ناپذیر
imperviable	نم ناپذیر
unchallenged	بحث ناپذیر
inappeasable	ناپذیر
psychologize	پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
indiminishable	کاهش ناپذیر
incompressible	تراکم ناپذیر
indisciplinable	انظباط ناپذیر
inexcitable	هیجان ناپذیر
ineludible	گریز ناپذیر
incompressible	فشار ناپذیر
indispansably	بطورچاره ناپذیر
indecomposable	فساد ناپذیر
indefeasible	فسخ ناپذیر
indefeasible	بطلان ناپذیر
indisributable	بخش ناپذیر
incorruptibly	بطورفساد ناپذیر
inconvertible	مبادله ناپذیر
indefectible	خلل ناپذیر
indubious	تردید ناپذیر
incommutably	تبدیل ناپذیر
immitigable	تخفیف ناپذیر
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
immiscible	امتزاج ناپذیر
unwearying	خستگی ناپذیر
fatigueless	خستگی ناپذیر
exhautless	خستگی ناپذیر
engrained	چاره ناپذیر
ego alien	خود ناپذیر
impartible	بخش ناپذیر
impenitent	توبه ناپذیر
immiscible	امیزش ناپذیر
incommutable	تخفیف ناپذیر
incommutable	استحاله ناپذیر
incommensurable	مقایسه ناپذیر
incommensurable	سنجش ناپذیر
incoercible	انقباض ناپذیر
incodensable	انقباض ناپذیر
inalterable	تغییر ناپذیر
imperviable	سرایت ناپذیر
drainless	خستگی ناپذیر
inexhaustibly	بطورپایان ناپذیر
impracticable <adj.>	انجام ناپذیر
inexecutable <adj.>	انجام ناپذیر
unfeasible <adj.>	انجام ناپذیر
sure-fire	شکست ناپذیر
waterproof wire	سیم نم ناپذیر
water proof	رطوبت ناپذیر
untouchability	لمس ناپذیر
unsearchable	کاوش ناپذیر
unobjectionable	اعتراض ناپذیر
uninflammable	اشتعال ناپذیر
absolute <adj.>	اجتناب ناپذیر
impossible [colloquial] <adj.>	تحمل ناپذیر
unalterable <adj.>	اجتناب ناپذیر
unalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inevitable <adj.>	اجتناب ناپذیر
indispensable <adj.>	اجتناب ناپذیر
inalienable <adj.>	اجتناب ناپذیر
undecidable	تصمیم ناپذیر
unconquerable	تسخیر ناپذیر
uncomputable	محاسبه ناپذیر
irremissible	اغماض ناپذیر
irrecoverably	بطوراصلاح ناپذیر
irrecoverable	جبران ناپذیر
irrecocilably	بطوروفق ناپذیر
ireversible	تغییر ناپذیر
invariant	تغییر ناپذیر
intangibly	بطورلمس ناپذیر
insusceptible	تایید ناپذیر
insol	انحلال ناپذیر
inscrvtable	تفحص ناپذیر
inirritable	تحریک ناپذیر
infrangible	تجزیه ناپذیر
inextinguishably	بطورتسکین ناپذیر
irresistable	مقاومت ناپذیر
irresolvable	تجزیه ناپذیر
unchangeable	تغییر ناپذیر
unappeasable	استمالت ناپذیر
stainless	زنگ ناپذیر
spanless	پیمایش ناپذیر
sateless	سیری ناپذیر
remediless	درمان ناپذیر
raintight	باران ناپذیر
unchallenged	انکار ناپذیر
non descript	تشریح ناپذیر
non descript	وصف ناپذیر
nanoaddressable	نشانی ناپذیر
joiner door	دربهای اب ناپذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
inexplorable	کاوش ناپذیر
inalienable	بیع ناپذیر
inaccessible	ارتباط ناپذیر
irreconcilable	اشتی ناپذیر
irreconcilable	وفق ناپذیر
voracious	سیری ناپذیر
ineluctable	چاره ناپذیر
incomparable	مقایسه ناپذیر
unbearable	تحمل ناپذیر
uncompromisingly	مصالحه ناپذیر
unbearably	تحمل ناپذیر
inevitable	اجتناب ناپذیر
intangible	لمس ناپذیر
disconsolate	تسلی ناپذیر
unalterable	تغییر ناپذیر
unaccountably	توضیح ناپذیر
invariable	تغییر ناپذیر
immutable	تغییر ناپذیر
unexceptionable	استثناء ناپذیر
inscrutable	نفوذ ناپذیر
irrevocably	بطورفسخ ناپذیر
unavoidable	چاره ناپذیر
unavoidable	اجتناب ناپذیر
interminable	پایان ناپذیر
uncompromising	مصالحه ناپذیر
irreversible	برگشت ناپذیر
undeniable	انکار ناپذیر
overpowering	مقاومت ناپذیر
inflexible	انحناء ناپذیر
adamantly	تزلزل ناپذیر
adamant	تزلزل ناپذیر
inconceivable	تصور ناپذیر
impregnable	رسوخ ناپذیر
irreversible	واگشت ناپذیر
irreversible	بازگشت ناپذیر
incurable	علاج ناپذیر
indeterminable	تعیین ناپذیر
unanswerable	جواب ناپذیر
unceasing	پایان ناپذیر
unanswerable	تکذیب ناپذیر
unceasing	ایست ناپذیر
incurable	درمان ناپذیر
incurable	بهبودی ناپذیر
impermeable	نشت ناپذیر
impermeable	تراوش ناپذیر
impermeable	رطوبت ناپذیر
immobile	جنبش ناپذیر
insoluble	انحلال ناپذیر
inseparable	تفکیک ناپذیر
indestructible	فنا ناپذیر
uncontrollable	کنترل ناپذیر
uncontrollably	کنترل ناپذیر
imperturbable	تزلزل ناپذیر
insupportable	تحمل ناپذیر
intolerable	تحمل ناپذیر
insufferable	تحمل ناپذیر
incorrigible	اصلاح ناپذیر
inconsolable	دلداری ناپذیر
invincible	شکست ناپذیر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com