Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
united pressed pawns
پیادههای رونده متصل شطرنج
Other Matches
connected passes pawns
پیادههای رونده متصل
united pawns
پیادههای متصل شطرنج
hanging pawns
پیادههای اویزان شطرنج
centre pawns
پیادههای مرکزی شطرنج
passer
رونده شطرنج
passed pawn
پیاده رونده یا پاسه شطرنج
decoy
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoys
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoyed
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
doubled pawns
پیادههای دوبله
sicilian attack
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
passengers
رونده
scrounger
کش رونده
passenger
رونده
scroungers
کش رونده
input
در رونده
agoing
رونده
abstracter
کش رونده
inputted
در رونده
goer
رونده
gressorial
راه رونده
outgoing
بیرون رونده
oncoming
جلو رونده
ascendent
بالا رونده
slides
پس وپیش رونده
slide
پس وپیش رونده
ascending
بالا رونده
walking
راه رونده
marcher
رژه رونده
habitue
رونده همیشگی
upriser
بالا رونده
prevenient
پیش رونده
escalators
پله رونده
escalator
پله رونده
vacationist
مرخصی رونده
vacationer
مرخصی رونده
galloping
چهارنعل رونده
ascensive
بالا رونده
moving staircase
پله رونده
moving stairway
پله رونده
running part
قسمت رونده
go ahead
پیش رونده
scandent
بالا رونده
inward
داخل رونده
jerky
نامنظم رونده
sleepers
خواب رونده
sleeper
خواب رونده
progressive
پیش رونده
escalator
پله رونده
on the down grade
پایین رونده
crossing
رژه رونده
ascensive
پیش رونده
peripatetic
راه رونده
mountant
بالا رونده
live load
بار رونده
retreating blade
تیغه پس رونده
traveling wave
موج رونده
conveyor belts
بند رونده
conveyor belt
بند رونده
wader
راه رونده در اب
saltigrade
با جست راه رونده
mortals
از بین رونده مردنی
slouchy
دولا دولاراه رونده
belt conveyor
نوار یا بند رونده
headlong
بی پروا شیرجه رونده
reptiles
سینه مال رونده
plantigrade
راه رونده روی کف پا
excursionist
گردش رونده سیاح
gray
روبه سفیدی رونده
moving stairs
{pl}
پله های رونده
moving stairways
پله های رونده
moving staircases
پله های رونده
groveling
سینه مال رونده
escalators
پله های رونده
encyclic
بدست چندنفر رونده
reptile
سینه مال رونده
yo-yo
بالا و پایین رونده
yo-yos
بالا و پایین رونده
progressive
تصاعدی جلو رونده
mortal
از بین رونده مردنی
grovelling
سینه مال رونده
retreating blade stall
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
travelling crane
جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
gradual
قدم بقدم پیش رونده
protected passed pawn
پیاده رونده محافظت شده
walked
گردش کننده راه رونده
naeryo jireugi
ضربه دست پایین رونده
walks
گردش کننده راه رونده
digitigrade
باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
somnambulant
خوابگرد در خواب راه رونده
walk
گردش کننده راه رونده
somnambular
خوابگرد در خواب راه رونده
orthograde
راه رونده با بدنی راست وعمودی
land sick
کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
intrusive
بزور داخل شونده فرو رونده
sarmentose
دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
al fil
شطرنج
chess
شطرنج
rooks
رخ شطرنج
rook
رخ شطرنج
chequer
شطرنج
anchored
متصل به
on line
متصل
contiguous
متصل
connected
متصل
continuous
متصل
joint
متصل
clung
متصل
conjunct
متصل
rules of chess
قوانین شطرنج
pawns
پیاده شطرنج
queens
وزیر شطرنج
queen
وزیر شطرنج
piece
مهره شطرنج
pieces
مهره شطرنج
bishop pairs
دو فیل شطرنج
chessboards
تخته شطرنج
chessophrenetic
متعصب شطرنج
chessomania
شیفتگی شطرنج
chessist
شطرنج دوست
crampet game
بازی شطرنج
pawning
پیاده شطرنج
checker
خانه شطرنج
rapid transit
شطرنج سریع
master
استاد شطرنج
chessboard
تخته شطرنج
progressive chess
شطرنج سریع
squaring
خانه شطرنج
squares
خانه شطرنج
squared
خانه شطرنج
square
خانه شطرنج
mastered
استاد شطرنج
pawn
پیاده شطرنج
bad bishop
فیل بد شطرنج
masters
استاد شطرنج
lightning chess
شطرنج سریع
traditional chess
شطرنج استاندارد
chessist
شطرنج باز
bishop
فیل شطرنج
bishops
فیل شطرنج
postal chess
شطرنج مکاتبهای
pignorate
پیاده شطرنج
man
مهره شطرنج
chess man
مهره شطرنج
chess olympiad
المپیاد شطرنج
chess machine
ماشین شطرنج
chequer
خانه شطرنج
chess clock
ساعت شطرنج
chequer wise
شطرنج وار
chess board
صفحه شطرنج
chessmen
مهره شطرنج
chess master
استاد شطرنج
chessman
مهره شطرنج
chess problem
مسئله شطرنج
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
mans
مهره شطرنج
pawned
پیاده شطرنج
chess oscar
اسکار شطرنج
impledge
پیاده شطرنج
connect
متصل کردن
adjacent span
دهانه متصل
connector
متصل کننده
interurban
متصل بشهر ها
fixed shell
گلوله متصل
connective
متصل کننده
connecting arrangement
ترتیب متصل
interlocks
متصل شدن
adjoin
متصل کردن
engagedness
متصل بهم
link
متصل کردن
interlock
متصل شدن
interlocked
متصل شدن
interlocking
متصل شدن
adjoined
متصل کردن
off line
غیر متصل
coupler
متصل کننده
attachments
نمائات متصل
coherently
بطور متصل
adjoins
متصل کردن
adjacent span
دهانه متصل
joins
متصل کردن
ligature
دخشههای متصل
pan-
متصل کردن
lacer
متصل کننده
pans
متصل کردن
join
متصل کردن
syndetic
متصل شده
applies
متصل کردن
splicer
متصل کننده
joggle
متصل کردن
joggled
متصل کردن
joggles
متصل کردن
pan
متصل کردن
cartridge
بخش متصل
cartridges
بخش متصل
connects
متصل کردن
male connector
متصل کننده نر
connectedly
بطور متصل
joggling
متصل کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com