Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (13 milliseconds)
English
Persian
to go on foot
پیاده رفتن
to pad aroad
پیاده رفتن
to pad it
پیاده رفتن
to pad the hoof
پیاده رفتن
to ride shanks's mare
پیاده رفتن
to walk . To go on foot.
پیاده رفتن
Search result with all words
walk
گردش کردن پیاده رفتن
walked
گردش کردن پیاده رفتن
walks
گردش کردن پیاده رفتن
shin
پیاده وباسرعت رفتن
shins
پیاده وباسرعت رفتن
tramp
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramped
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramps
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
Other Matches
disembarkation
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
overhauled
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
interim overhaul
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
pedestrian
پیاده
infantry
پیاده
pignorate
پیاده
peripatetic
پیاده رو
infantry man
پیاده
dismounted
پیاده
foot slogger
پیاده
paths
پیاده رو
path
پیاده رو
impledge
پیاده
footpath
پیاده رو
sidewalk
پیاده رو
footpaths
پیاده رو
pavements
پیاده رو
walkways
پیاده رو
on of
پیاده
walkway
پیاده رو
sidewalks
پیاده رو
side walk
پیاده رو
footway
پیاده رو
pedestrian bridge
پل پیاده رو
pavement
پیاده رو
foot bank
پیاده رو
ganway
پل پیاده رو
foot bridge
پل پیاده رو
afoot
پیاده
walk
پیاده رو
walked
پیاده رو
footer
پیاده رو
foot infantry
پیاده
pedestrians
پیاده
walks
پیاده رو
parading
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
سان رفتن رژه رفتن محل سان
hiking
پیاده روی
footpad
راهزن پیاده
hikes
پیاده روی
knight of the road
راهزن پیاده
hiked
پیاده روی
footbridges
پل پیاده روی
dismantled
پیاده کردن
pads
دزد پیاده
foot passenger
مسافر پیاده
dismantle
پیاده کردن
foot passenger
پیاده پا رهسپار
foot slugger
سرباز پیاده
promotion
ترفیع پیاده
promotions
ترفیع پیاده
mechanized
پیاده زرهی
hike
پیاده روی
footsoldier
سرباز پیاده
dismantles
پیاده کردن
demodulation
پیاده کردن
armored infantry
پیاده زرهی
disassemble
پیاده کردن
banquette
نیمکت پیاده رو
grabby
سرباز پیاده
demodulator
پیاده کننده
ganger
مسافر پیاده
dismantlement
پیاده کردن
dismantling
پیاده کردن
armored infantry
پیاده مکانیزه
infantry man
سرباز پیاده
infantry
پیاده نظام
impledge
پیاده شطرنج
get down
پیاده شدن
pad
دزد پیاده
infantry
سرباز پیاده
foot infantry
پیاده نظام
disembarkation
پیاده شدن
pedestrian crossing
گذرگاه پیاده
pedestrian crossings
گذرگاه پیاده
counterpawn
پیاده متقابل
footbridges
پل پیاده روها
unset
پیاده کردن
walkabouts
گردش پیاده
zebra crossing
خط عابر پیاده
zebra crossings
خط عابر پیاده
to get off
پیاده شدن از
alight
پیاده شدن
take down
پیاده کردن
dismount
پیاده کردن
skirmisher
پیاده نظام
set down
پیاده کردن
dismounting
پیاده کردن
rifle man
سرباز پیاده
regiment of f.
هنگ پیاده
walkabouts
مسافرت پیاده
torero
گاوباز پیاده
disembark
پیاده کردن
disembark
پیاده شدن
walkabout
مسافرت پیاده
disembarked
پیاده کردن
turnable foot bridge
پل پیاده رو گردان
disembarked
پیاده شدن
disembarking
پیاده کردن
walkabout
گردش پیاده
disembarking
پیاده شدن
disembarks
پیاده کردن
disembarks
پیاده شدن
humps
پیاده روی
humping
پیاده روی
hump
پیاده روی
dismounts
پیاده کردن
alights
پیاده شدن
implementation
پیاده سازی
kerb
حاشیه پیاده رو
kerb
جدول پیاده رو
wayfaring
پیاده روی
wayfarer
مسافر پیاده
pawns
پیاده شطرنج
pawning
پیاده شطرنج
pawned
پیاده شطرنج
pawn
پیاده شطرنج
kerbs
حاشیه پیاده رو
on foot
پای پیاده
on foot
به صورت پیاده
pignorate
پیاده شطرنج
kerbs
جدول پیاده رو
alighted
پیاده شدن
alighting
پیاده شدن
pedestrianism
پیاده روی
footbridge
پل پیاده روی
footbridge
پل پیاده روها
wayfarers
مسافر پیاده
pedestrianized
پیاده روی کردن
curbed
جلوگیری لبه پیاده رو
dismantle
پیاده کردن موتور
curbing
جلوگیری لبه پیاده رو
staking
پیاده کردن مسیر
disassembly
پیاده کردن موتور
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
deplane
از هواپیما پیاده شدن
curbs
جلوگیری لبه پیاده رو
infantryman
سرباز پیاده نظام
beaching party
گروه پیاده شونده
dismount
از اسب پیاده شدن
dismount
پیاده کردن یا شدن
infantryman
جمعی پیاده نظام
infantry
رسته پیاده نظام
infantrymen
جمعی پیاده نظام
dismounting
از اسب پیاده شدن
dismounting
پیاده کردن یا شدن
advanced pawn
پیاده پیش رفته
administrative landing
پیاده شدن اداری
pedestrianizing
پیاده روی کردن
curb
جلوگیری لبه پیاده رو
dismantling
پیاده کردن موتور
pathway
خط سیر جاده پیاده رو
pathways
خط سیر جاده پیاده رو
dismounts
پیاده کردن یا شدن
pedestrianised
پیاده روی کردن
pedestrianises
پیاده روی کردن
dismantled
پیاده کردن موتور
mush
پیاده در برف سفرکردن
dismantles
پیاده کردن موتور
pedestrianising
پیاده روی کردن
pedestrianize
پیاده روی کردن
pedestrianizes
پیاده روی کردن
dismounts
از اسب پیاده شدن
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
setting out
پیاده کردن نقشه
setting out
پیاده کردن مسیر
shoring
پیاده شدن در ساحل
system implementation
پیاده سازی سیستم
pads
پیاده سفر کردن
janizary
سرباز پیاده نظام
arcade
پیاده روی سرپوشیده
land vi
پیاده شدن رسیدن
mechanized infantry
یکان پیاده مکانیزه
light infantry
پیاده سبک اسلحه
pawn promotion
ترفیع پیاده شطرنج
isolani
پیاده ایزوله شطرنج
night landing
پیاده شدن درساحل در شب
pawn push
پیاده رانی شطرنج
poisoned pawn
پیاده زهراگین یا مسموم
infantrymen
سرباز پیاده نظام
panel formwork
قالببندی پیاده شونده
grabby
نفر پیاده نظام
in step
با سرعت پیاده روی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com