| Total search result: 204 (17 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| queried     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| queries     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| query     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		
		| querying     | 
		پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| InBox     | 
		خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه   | 
		
	
		
		| result code     | 
		پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم   | 
		
	
		
		| piggybacking     | 
		استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است   | 
		
	
		
		| cues     | 
		پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی   | 
		
	
		
		| cue     | 
		پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی   | 
		
	
		
		| texts     | 
		کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام   | 
		
	
		
		| text     | 
		کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام   | 
		
	
		
		| invites     | 
		حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است   | 
		
	
		
		| invited     | 
		حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است   | 
		
	
		
		| invite     | 
		حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است   | 
		
	
		
		| InBox     | 
		پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است   | 
		
	
		
		| signalling     | 
		1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده   | 
		
	
		
		| alert     | 
		پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند   | 
		
	
		
		| alerts     | 
		پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند   | 
		
	
		
		| alerted     | 
		پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند   | 
		
	
		
		| acknowledging     | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		acknowledge       | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledges     | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| authentication     | 
		استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند   | 
		
	
		
		| prompts     | 
		پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است   | 
		
	
		
		| prompted     | 
		پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است   | 
		
	
		
		| prompt     | 
		پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است   | 
		
	
		
		| trafficking     | 
		تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی   | 
		
	
		
		| trafficked     | 
		تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی   | 
		
	
		
		| traffics     | 
		تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی   | 
		
	
		
		| mail     | 
		پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین   | 
		
	
		
		| traffic     | 
		تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی   | 
		
	
		
		| mails     | 
		پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین   | 
		
	
		
		| formula     | 
		الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول   | 
		
	
		
		| formulae     | 
		الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول   | 
		
	
		
		| formulas     | 
		الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول   | 
		
	
		
		| receipt notification     | 
		خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است   | 
		
	
		
		| devices     | 
		کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است   | 
		
	
		
		| device     | 
		کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است   | 
		
	
		
		| rates     | 
		مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه   | 
		
	
		
		| rate     | 
		مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه   | 
		
	
		
		| toggle     | 
		تغییر یافتن بین دو وضعیت   | 
		
	
		
		| toggles     | 
		تغییر یافتن بین دو وضعیت   | 
		
	
		
		| tabled     | 
		استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است   | 
		
	
		
		| tables     | 
		استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است   | 
		
	
		
		| table     | 
		استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است   | 
		
	
		
		| tabling     | 
		استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است   | 
		
	
		
		| to increase [to, by]     | 
		افزایش یافتن [به مقدار]   | 
		
	
		
		| anagram     | 
		استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب   | 
		
	
		
		| anagrams     | 
		استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب   | 
		
	
		
		| flag     | 
		یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله   | 
		
	
		
		| flags     | 
		یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله   | 
		
	
		
		| flying status     | 
		وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		سیستم ذخیره سازی پیام ارسالی توسط پست الکترونیکی تا وقتی که فرد مورد نظر بتواند آن را بخواند   | 
		
	
		
		| define     | 
		1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی   | 
		
	
		
		| defining     | 
		1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی   | 
		
	
		
		| defines     | 
		1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی   | 
		
	
		
		| defined     | 
		1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی   | 
		
	
		
		| devices     | 
		یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله   | 
		
	
		
		| device     | 
		یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله   | 
		
	
		
		| acknowledging     | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		| ack     | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		acknowledge       | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		| acknowledges     | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		| invitation     | 
		عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام   | 
		
	
		
		| invitations     | 
		عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام   | 
		
	
		
		| diagnostics     | 
		اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن   | 
		
	
		
		| MTA     | 
		نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .   | 
		
	
		
		| trial and error <idiom>     | 
		یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب   | 
		
	
		
		| warm up     | 
		اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد   | 
		
	
		
		| cats     | 
		استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود   | 
		
	
		
		cat       | 
		استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود   | 
		
	
		
		| keystroke     | 
		برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است   | 
		
	
		
		| check     | 
		حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد   | 
		
	
		
		| checks     | 
		حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد   | 
		
	
		
		| checked     | 
		حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد   | 
		
	
		
		| silicon     | 
		عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC   | 
		
	
		
		| law of demand     | 
		براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران   | 
		
	
		
		| particularity     | 
		دارای خصوصیات معینی خصوصیات برجسته   | 
		
	
		
		| signal     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| multifunction     | 
		صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد   | 
		
	
		
		| horizontal     | 
		روش تشخیص خطا برای داده ارسالی   | 
		
	
		
		| sync     | 
		حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل   | 
		
	
		
		service       | 
		بیت ارسالی برای کنترل ونه داده   | 
		
	
		
		| modulate     | 
		تغییر موج ارسالی برای حمل داده   | 
		
	
		
		| serviced     | 
		بیت ارسالی برای کنترل ونه داده   | 
		
	
		
		| modulating     | 
		تغییر موج ارسالی برای حمل داده   | 
		
	
		
		| modulating     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| sync     | 
		بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل   | 
		
	
		
		| modulates     | 
		تغییر موج ارسالی برای حمل داده   | 
		
	
		
		| modulates     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| modulate     | 
		سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده   | 
		
	
		
		| differential compression check     | 
		ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود   | 
		
	
		
		| bandwidth     | 
		در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| exception     | 
		ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر   | 
		
	
		
		| exceptions     | 
		ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر   | 
		
	
		
		| check     | 
		رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| checked     | 
		رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| synchronization     | 
		باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است   | 
		
	
		
		| cancels     | 
		کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود   | 
		
	
		
		| stopped     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| inquiry     | 
		کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ   | 
		
	
		
		| cancelling     | 
		کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود   | 
		
	
		
		| cancel     | 
		کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود   | 
		
	
		
		| parity     | 
		برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است   | 
		
	
		
		| stop     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| signal     | 
		پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه   | 
		
	
		
		| stopping     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| stops     | 
		بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف   | 
		
	
		
		| inquiries     | 
		کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ   | 
		
	
		
		| sync     | 
		باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه   | 
		
	
		
		| digit     | 
		عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| checks     | 
		رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه   | 
		
	
		
		| digits     | 
		عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها   | 
		
	
		
		| to reach for knowledge     | 
		برای یافتن   | 
		
	
		
		| carrier     | 
		سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی   | 
		
	
		
		| carriers     | 
		سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی   | 
		
	
		
		| privacy     | 
		جداسازی مبادله پیام برای تامین   | 
		
	
		
		| seeks     | 
		جستجو برای یافتن   | 
		
	
		
		| seeking     | 
		جستجو برای یافتن   | 
		
	
		
		| seek     | 
		جستجو برای یافتن   | 
		
	
		
		| prints     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| print     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| printed     | 
		حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل   | 
		
	
		
		| tails     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| tail     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| tailed     | 
		کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام   | 
		
	
		
		| fine tune     | 
		تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی   | 
		
	
		
		| negatives     | 
		سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است   | 
		
	
		
		| handshakes     | 
		سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت   | 
		
	
		
		handshake       | 
		سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت   | 
		
	
		
		| negative     | 
		سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است   | 
		
	
		
		| problem     | 
		یافتن پاسخ برای مشکلی   | 
		
	
		
		| problems     | 
		یافتن پاسخ برای مشکلی   | 
		
	
		
		| ASIC     | 
		ICهای خاص برای یک کار خاص یا خصوصیات مشخص   | 
		
	
		
		| undoes     | 
		برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش   | 
		
	
		
		| connect     | 
		وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی   | 
		
	
		
		| control vane     | 
		تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز   | 
		
	
		
		| connects     | 
		وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی   | 
		
	
		
		| status     | 
		سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال   | 
		
	
		
		| undo     | 
		برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش   | 
		
	
		
		| macs     | 
		کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن   | 
		
	
		
		| rules     | 
		روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص   | 
		
	
		
		| mac     | 
		کد مخصوص که همزمان با پیام ارسال میشود برای صحت آن   | 
		
	
		
		| minus     | 
		برای تفریق یا مقدار منفی   | 
		
	
		
		| minus signs     | 
		برای تفریق یا مقدار منفی   | 
		
	
		
		| minus sign     | 
		برای تفریق یا مقدار منفی   | 
		
	
		
		| frame     | 
		1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر   | 
		
	
		
		| henpeck     | 
		سعی کردن برای تفوق یافتن   | 
		
	
		
		| hydrostat     | 
		الت الکتریکی برای یافتن یادیدن اب   | 
		
	
		
		| MMX     | 
		قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود   | 
		
	
		
		| transients     | 
		وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود   | 
		
	
		
		| transient     | 
		وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود   | 
		
	
		
		| post offices     | 
		محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی   | 
		
	
		
		| post office     | 
		محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی   | 
		
	
		
		| scratchpad     | 
		حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.   | 
		
	
		
		| measure     | 
		عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی   | 
		
	
		
		| mode     | 
		وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند   | 
		
	
		
		| enquiry     | 
		کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است   | 
		
	
		
		| indicator     | 
		نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود   | 
		
	
		
		| assembler     | 
		پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد   | 
		
	
		
		| CBMS     | 
		استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران   | 
		
	
		
		| seeds     | 
		مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی   | 
		
	
		
		| seed     | 
		مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی   | 
		
	
		
		| head-hunting <idiom>     | 
		جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق   | 
		
	
		
		| cipher     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| cyphers     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| ciphers     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| condition     | 
		1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل   | 
		
	
		
		| attitude motor     | 
		موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت   | 
		
	
		
		| mos     | 
		حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| center of gravity limits     | 
		محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان   | 
		
	
		
		| wrming message     | 
		پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود   | 
		
	
		
		| routing     | 
		لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router   | 
		
	
		
		| waiting game     | 
		صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب   | 
		
	
		
		| waiting games     | 
		صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب   | 
		
	
		
		| diagnostic     | 
		تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری   | 
		
	
		
		| letters     | 
		نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..   | 
		
	
		
		| letter     | 
		نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..   | 
		
	
		
		| resets     | 
		برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند   | 
		
	
		
		| reset     | 
		برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند   | 
		
	
		
		| references     | 
		مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر   | 
		
	
		
		| reference     | 
		مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر   | 
		
	
		
		| get a word in <idiom>     | 
		یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند   | 
		
	
		
		| blind carbon copy     | 
		در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست   | 
		
	
		
		| blind copy receipt     | 
		در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست   | 
		
	
		
		| brake specific fuel consumption     | 
		مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت   | 
		
	
		
		| synchronous     | 
		حرف ارسالی با DTE برای اطمینان از همانی صحیح وقتی هیچ حرف دیگر ارسال نشده است   | 
		
	
		
		| challenge and reply     | 
		ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام   | 
		
	
		
		| inverse     | 
		تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن   | 
		
	
		
		| serviceability criteria     | 
		وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل   | 
		
	
		
		| IRQ     | 
		سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه   | 
		
	
		
		| frequency shift keying     | 
		روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود   | 
		
	
		
		| notification message     | 
		پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود   |