Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
grand piano
پیانوی بزرگ و افقی
grand pianos
پیانوی بزرگ و افقی
Other Matches
pan
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan-
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
spinet
پیانوی کوچک
pianette
پیانوی کوچک بم
pianino
پیانوی کوچک راست
planes
افقی سطح افق افقی کردن
planing
افقی سطح افق افقی کردن
level
تراز سطح افقی افقی کردن
leveled
تراز سطح افقی افقی کردن
levelled
تراز سطح افقی افقی کردن
levels
تراز سطح افقی افقی کردن
plane
افقی سطح افق افقی کردن
planed
افقی سطح افق افقی کردن
sliding wedge
گاوه افقی یاکولاس افقی
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
grandam
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
lateral
افقی
horizontal
افقی
laterad
افقی
horizontal boring
سوراخکاری افقی
cross hatch
هاشور افقی
straightest
افقی بطورسرراست
horizontal disparity
ناهمخوانی افقی
straighter
افقی بطورسرراست
horizontal crossbar
میله افقی
horizontal wedge
گاوه افقی
crosscut saw
اره افقی بر
horizontal combination
ترکیب افقی
cross level
افقی کردن
yardarm
بازوی افقی
horizontal candlepower
شمع افقی
horizontal
سطح افقی
horizontal polarization
قطبش افقی
horizontal pump
پمپ افقی
horizontal section
برش افقی
horizontal taping
مساحی افقی
horizontal wedge
کولاس افقی
jack arch
طاق افقی
landscape orientation
تمایل افقی
rhumb
دایره افقی
putlog or lock
تیر افقی
ordinate
حور افقی
transverse plane
صفحه افقی
horizontal plane
صفحه افقی
horizontal mobility
تحرک افقی
horizontal scrolling
حرکت افقی
horizontal growth
رشد افقی
horizontal hook
قلاب افقی
trunnion
پاشنه افقی
trunnion
مفصل افقی
horizontal integration
ادغام افقی
horizontal integration
تمرکز افقی
horizontal integration
انضمام افقی
transom
الت افقی
horizontal loading
کولاس افقی
plain coordinates
مختصات افقی
cross head
تیر افقی
tiers
ردیف افقی
horizontal cornice
رخ بام افقی
tier
ردیف افقی
abscissa
بعد افقی
abscissa
محور افقی
transom
وادار افقی
horizontally
بطور افقی
cross-beam
تیر افقی
straight
افقی بطورسرراست
cross beam
تیر افقی
brise-soleil
کرکره افقی
brise-soleil
پرده افقی
transverse abduction
دور کردن افقی
transom
الت افقی کمرکش
surged
حرکات افقی اب دریا
surges
حرکات افقی اب دریا
transverse adduction
نزدیک کردن افقی
bars
میله افقی در پرش
bar
میله افقی در پرش
roof tree
کش دیرک افقی چادر
breastsummer
تیر افقی سردر
dragon-tie
تیر افقی گوشه ها
common roof
تیرچه افقی خرپا
surge
حرکات افقی اب دریا
horizontal labor mobility
تحرک افقی کارگر
horizontal loading
بارگیری افقی کشتیها
boom
ستون افقی
[کشتی]
mean horizontal candlepower
شمع افقی متوسط
lateralrelationship
نسبت در خط افقی از پهلو
ridge pole
کش دیرک افقی چادر
laterad
واقع درخط افقی
advection
جابجایی افقی هوا
horizontal synchronizing
همزمان ساز افقی
horizontal stabilizer
مکان افقی ثابت
horizontal social mobility
تحرک افقی اجتماعی
horizontal shearing stress
تنش برش افقی
lateral
واقع درخط افقی
horizontal phase control
تنظیم فاز افقی
spar
ستون افقی
[کشتی]
vertical loom
دار افقی
[قالی]
x axis
بردار افقی گراف
elevator
مکان افقی متحرک
horizontal arch element
حلقه افقی قوس
X coordinate
مختصات بردار افقی
crossbar
تیرک افقی دروازه
x plates
صفحات انحراف افقی
crossbars
تیرک افقی دروازه
cross level
حباب تراز افقی
horizontal loom
دار افقی
[قالی]
cross grinder
شاه تیر افقی
elevators
مکان افقی متحرک
horizon system of coordinates
دستگاه مختصات افقی
scanned
یکی ازخط وط افقی فسفری
scan
یکی ازخط وط افقی فسفری
booming
تیر افقی وصل به بادبان
axis
برای مختصات افقی در گراف
scans
یکی ازخط وط افقی فسفری
bar
چوب افقی بالای مانع
ledgers
تیر افقی جلو چوبست
yard
بازوی افقی دکل ناو
yards
بازوی افقی دکل ناو
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
ledger
تیر افقی جلو چوبست
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
foward speed
همنه سرعت در صفحه افقی
boom
تیر افقی وصل به بادبان
chitary jireugi
ضربه مشت موازی یا افقی
western roll
غلطیدن افقی از روی میله
windowsill
قسمت افقی لبه پنجره
crossbar
چوب افقی بالای مانع
booms
تیر افقی وصل به بادبان
horizontal event numbering
شماره گذاری افقی وقایع
x axis
محور افقی مختصات یا محورطولها
bars
چوب افقی بالای مانع
crossbars
چوب افقی بالای مانع
crosspiece
قسمت افقی وعرضی هر چیزی
transit compass
الت سنجش گوشههای افقی
wale
تیر افقی انتخاب کردن
horizontal loading
پر کردن مهمات به طور افقی
boomed
تیر افقی وصل به بادبان
mid span
مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
twisting
دوران حول محور افقی پیچش
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
twist
دوران حول محور افقی پیچش
sliding wedge
تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
bail
چوب کوتاه افقی روی پایه
twists
دوران حول محور افقی پیچش
trabeation
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
x axis
محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
warp beam
چوب افقی بالای دار
[قالی]
trabeated
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
x amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
horizontal tab
حرکت مکان نما به صورت افقی
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
chimney-mantle
[قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
horizontal drilling and milling machine
دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
breast
چوب افقی پایین دار
[قالی]
validity
بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
bowled
باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
treadmills
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
treadmill
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
outhaul
طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
advection
حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
planche
وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
side cast
پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
orientation
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
purlin
قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
raster scan graphics
نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
purline
قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
two-dimensional
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
jetstream
باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
spreader
میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
femur
[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
ledger board
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
dish rag
حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
panning
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
scan
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
planimetric
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
scans
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
potter wheel
صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
landscaping
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscape
جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
variations
زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com