Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
sugar daddy
<idiom>
پیرمردی که پولدار است به خانمهای جوان درقبال مصاحبت پول پرداخت میکند
Other Matches
chaperons
نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperones
نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone
نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperon
نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperone
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperon
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperons
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
along side of
درقبال
yonker
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
younker
نجیب زاده جوان جوان سلحشور
accompanied
مصاحبت کردن
accompanies
مصاحبت کردن
companies
مصاحبت کردن با
company
مصاحبت کردن با
accompany
مصاحبت کردن
princock
جوان ژیگولو جوان جلف
princox
جوان ژیگولو جوان جلف
companionship
مصاحبت پهلو نشینی
bond
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
well fixed
پولدار
well-heeled
پولدار
well heeled
پولدار
nabob
پولدار
plutocrat
پولدار
plutocrats
پولدار
multi-millionaires
بسیار پولدار
multi-millionaire
بسیار پولدار
look like a million dollars
<idiom>
پولدار به نظر رسیدن
loaded
پولدار دارای پول زیاد
I'm not made of money!
<idiom>
من که پولدار نیستم!
[اصطلاح روزمره]
I wish I were rich .
کاش ( کاشکی ) پولدار بودم
He is said to be very rich .
می گویند خیلی پولدار است
His only aim and object is to make afortune .
تنها قصدش پولدار شدن است
sugar daddy
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddies
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
retour sans protet
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
He is rich but is lacking in personality .
پولدار است ولی بی شخصیت است
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
younger
جوان
moll
زن جوان
lass
زن جوان
molls
زن جوان
lasses
زن جوان
adolescents
جوان
fries
جوان
dell
زن جوان
beardless
جوان
young
جوان
young persons
جوان
adolescent
جوان
dells
زن جوان
frying
جوان
youths
جوان
callant
جوان
callan
جوان
juvenescent
نو جوان
fry
جوان
youth
جوان
yoth
جوان
ephebophilia
جوان خواهی
rejuvenation
جوان سازی
yong lion
شیر جوان
to die young
جوان مردن
insenescible
همیشه جوان
punk
جوان ولگرد
playboy
جوان دخترباز
young and old
پیر و جوان
playboys
جوان عیاش
young population
جمعیت جوان
young smith
اسمیت جوان
juvenescent
تازه جوان
playboy
جوان عیاش
playboys
جوان دخترباز
lionet
شیر جوان
puss
دخترک زن جوان
punks
جوان ولگرد
snot
جوان گستاخ
immature soil
خاک جوان
floozy
زن جوان بوالهوس
swain
جوان روستایی
youngish
نسبتا جوان
youngish
جوان وار
nags
اسب جوان
gigolos
جوان جلف
nagged
اسب جوان
boyo
پسربچه جوان
youthful
جوان باطراوت
peachick
جوان خودفروش
beau
جوان شیک
nag
اسب جوان
gigolo
جوان جلف
juvenescent
جوان شونده
trull
دختر جوان
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
rejuvenation
دوباره جوان سازی
juvenescence
حالت جوان شدن
rejuvenesce
دوباره جوان شدن
skipjack
جوان ژیگولووخود نما
youths
شباب شخص جوان
young turk
افسر جوان افراطی
sows
ماده خوک جوان
rejuvenate
دوباره جوان کردن
sowed
ماده خوک جوان
sow
ماده خوک جوان
rejuvenated
دوباره جوان کردن
youth
شباب شخص جوان
rejuvenates
دوباره جوان کردن
rejuveoize
دوباره جوان کردن
rejuvenating
دوباره جوان کردن
rejuveoize
دوباره جوان شدن
[be]
no chicken
دیگر جوان نبودن
to wear one's years well
خوب ماندن جوان
cora
[سر ستونی در شکل زن جوان]
fillies
دختر شوخ و جوان
filly
دختر شوخ و جوان
yoth
شخص جوان جوانمرد
agerasia
پیر جوان نما
hooligan
جوان اوباش صفت
hooligans
جوان اوباش صفت
kitties
دختر جوان زن سبک و جلف
chaperone
همراه دختران جوان رفتن
sweetbread
تیموس حیوانات جوان دنبلان
sylphid
زن جوان وزیبا وباریک اندام
chaperons
همراه دختران جوان رفتن
macaroni
ماکارونی جوان خارج رفته
You are 5 years younger than me.
شما ۵ سال جوان تر از من هستید.
kitty
دختر جوان زن سبک و جلف
chaperones
همراه دختران جوان رفتن
narcissus
جوان رعنایی که عاشق تصویرخودشد
junker
جوان نجیب زاده المانی
cocotte
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
She doesnt like that young man.
از آن جوان خوشش نمی آید
maid
دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
yuppie
جوان تحصیل کرده و پر - درآمد
yuppies
جوان تحصیل کرده و پر - درآمد
johnny
جوان ژیگولو و خوشگذران پاسبان
He is not young anymore.
او
[مرد]
دیگر جوان ن
[یست]
.
chaperon
همراه دختران جوان رفتن
gill flirt
زن جوان سبک وهرزه دخترول
maids
دوشیزه یا زن جوان پیشخدمت مونث
spring chicken
<idiom>
شخص جوان (بصورت منفی)
an unlicked cub
جوان زمخت- ادم نتراشیده ونخراشیده
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
adonic
جوان زیبایی که معشوق ونوس بود
YWCA
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
fuzz
ریش تازه جوان کرکی شدن
YWCAs
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
oaks
مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
have an old head on young shoulders
<idiom>
جوان ولی عقل بزرگترها را داشتن
hidden momentum of population growth
به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
greensick
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
adonis
جوان زیبایی که مورد علاقه افرودیت بود
interplant
کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
hope chest
جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
passanger
شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
duenna
زن سالمندی که مراقب دختران وزنان جوان است
reformatory schools
کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
destructive cursor
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
critical error
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controllers
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
faulted
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
scsi
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
fault
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edit
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
slaving
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
Intel
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
Intel
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slave
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaved
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
jugend stil
[ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com