Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (3 milliseconds)
English
Persian
rabbinist
پیرو خاخام هایاعلمای یهود
Other Matches
rabbinism
تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
the rabbins
خاخام ها
rabbi
خاخام
rabbis
خاخام
chief rabbi
خاخام باشی
rabbinism
احادیثی که خاخام هاجمع کرده اند
anti-Semite
ضد یهود
anti semite
ضد یهود
anti-Semites
ضد یهود
the jewish nation
قوم یهود
antisemitic
یهود ستیزانه
hebraism
دین یهود
antisemitism
یهود ستیزی
rabbin
دکتردرفقه یهود
lapides judaicus
سنگ یهود
antisemitic
یهود ستیز
the rabbins
علمای یهود
Judaism
ایین یهود
synagogues
کنیسه پرستشگاه یهود
jahweh
یهو خدای یهود
synagogue
کنیسه پرستشگاه یهود
synagog
کنیسه پرستشگاه یهود
synagogal
وابسته به پرستشگاه یهود
jacob
یعقوب نبی قوم یهود
jhvh
یهوه خدای قوم یهود
Judaic
وابسته به جهودان و مذهب یهود
midrash
تفسیر کتاب مقدس یهود
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
maccabees
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
kosher
تهیه شده برطبق شریعت یهود
zechariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah
یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
essenism
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
ephod
جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
petalon
صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
Zionist
طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
menorah
شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
proselte of the gate
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
preexilian
وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
preexilic
وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic
وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
methuselah
" متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
thereinafter
پیرو ان
to heel
پیرو
follwer
پیرو
sequent
پیرو
succedaneous
پیرو
sequela
پیرو
sequacious
پیرو
secondary planet
پیرو
pursuant
پیرو
henchman
پیرو
follower
پیرو
followers
پیرو
slaving
پیرو
cohort
پیرو
slaves
پیرو
henchmen
پیرو
cohorts
پیرو
slaved
پیرو
slave
پیرو
satellites
پیرو
satellite
پیرو
rightteous
پیرو شریعت
sidekick
ادم پیرو
obedient to the law
پیرو قانون
sidekicks
ادم پیرو
platonist
پیرو افلاطون
law-abiding
پیرو قانون
satellite processor
پردازشگر پیرو
leninist
پیرو لنین
true-blue
پیرو متعصب
platonic
پیرو افلاطون
faddish
پیرو مد زودگذر
succedent
پیرو متعاقب
vassals
تابع پیرو
disciple
پیرو هواخواه
shiite
پیرو شیعه
adherent
تابع پیرو
vassal
تابع پیرو
disciples
پیرو هواخواه
adherents
تابع پیرو
sunnite
پیرو مذهب سنت
shiite
پیرو مذهب شیعه
conservative
پیرو سنت قدیم
socratic
پیرو حکمت سقراط
slave mode
حالت پیرو یا برده
religionist
پیرو متعصب دین
conservatives
پیرو سنت قدیم
shia
پیرو مذهب شیعه
classical
پیرو سبکهای باستانی
stoical
پیرو فلسفه رواقیون
wagnerian
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
partisan
حامی پیرو متعصب
partisans
حامی پیرو متعصب
pragmatist
پیرو فلسفه عملی
episcopalian
پیرو کلیسای اسقفی
dialectician
پیرو منطق استدلالی
episcopalians
پیرو کلیسای اسقفی
realists
پیرو مکتب realism
realist
پیرو مکتب realism
epicure
پیرو عقیده اپیکور
epicures
پیرو عقیده اپیکور
wagnerite
پیرو واگنرموسیقیدان المانی
master slave system
سیستم راهبر پیرو
stoic
پیرو فلسفه رواقیون
wesleyan
پیرو جان وسلی
partizan
حامی پیرو متعصب
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
followers
پیرو مذهب شیعه مقلد
to lead away
پیرو خود کردن کشیدن
follower
پیرو مذهب شیعه مقلد
sensuously
پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuous
پیرو محسوسات ولذات نفسانی
kantian
وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
major party
حزب سیاسی پیرو درانتخابات
malthusian
پیرو عقیده توماس مالتوس
manichaean
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichee
پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
atistotelian
وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
sensualist
پیرو هوای نفس واحساس
governmentalize
پیرو و تابع قانون کردن
pythagorean
پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
traditionalists
پیرو روایات وسنن سنت گرای
platonize
پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynics
بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic
بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalist
پیرو روایات وسنن سنت گرای
stalinize
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
shavian
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
schoolman
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
drum majorette
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
pindaric
پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sunni
اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com