English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English Persian
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
Other Matches
supersensible ماوراء محسوسات
affective نفسانی
egoideal ایده ال نفسانی
passion اغراض نفسانی
carnal نفسانی شهوانی
sensual خوش گذران نفسانی
sensualization نفسانی یاشهوانی کردن
sequela پیرو
sequent پیرو
henchmen پیرو
henchman پیرو
sequacious پیرو
satellite پیرو
satellites پیرو
secondary planet پیرو
pursuant پیرو
follwer پیرو
succedaneous پیرو
cohorts پیرو
slaving پیرو
slaves پیرو
slaved پیرو
followers پیرو
cohort پیرو
thereinafter پیرو ان
to heel پیرو
slave پیرو
follower پیرو
disciples پیرو هواخواه
faddish پیرو مد زودگذر
shiite پیرو شیعه
leninist پیرو لنین
obedient to the law پیرو قانون
platonist پیرو افلاطون
rightteous پیرو شریعت
satellite processor پردازشگر پیرو
true-blue پیرو متعصب
succedent پیرو متعاقب
disciple پیرو هواخواه
sidekicks ادم پیرو
law-abiding پیرو قانون
sidekick ادم پیرو
adherents تابع پیرو
adherent تابع پیرو
vassals تابع پیرو
vassal تابع پیرو
platonic پیرو افلاطون
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
shia پیرو مذهب شیعه
classical پیرو سبکهای باستانی
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
stoic پیرو فلسفه رواقیون
religionist پیرو متعصب دین
shiite پیرو مذهب شیعه
slave mode حالت پیرو یا برده
socratic پیرو حکمت سقراط
epicures پیرو عقیده اپیکور
conservatives پیرو سنت قدیم
sunnite پیرو مذهب سنت
conservative پیرو سنت قدیم
wesleyan پیرو جان وسلی
epicure پیرو عقیده اپیکور
dialectician پیرو منطق استدلالی
realist پیرو مکتب realism
partisan حامی پیرو متعصب
realists پیرو مکتب realism
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
partisans حامی پیرو متعصب
master slave system سیستم راهبر پیرو
pragmatist پیرو فلسفه عملی
stoical پیرو فلسفه رواقیون
partizan حامی پیرو متعصب
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com