English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
English Persian
sunnite پیرو مذهب سنت
Search result with all words
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
shia پیرو مذهب شیعه
shiite پیرو مذهب شیعه
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
Other Matches
under the veil of religion درلفافه مذهب بعنوان مذهب ببهانه دین
religion مذهب
religions مذهب
coreligionist هم مذهب
rubricator مذهب
sunnism مذهب تسنن
theocracy حکومت مذهب
theocracies حکومت مذهب
state religion مذهب رسمی
specticism مذهب شکاکیون
free thought وارستگی از مذهب
religiousness پیروی مذهب
illuminator نورافکن مذهب
Methodism مذهب " متدیست "
pyrrhonism مذهب فیرونی
conversion تغییر مذهب
conversions تغییر مذهب
Buddhism مذهب بودا
principles of religion اصول مذهب
Catholicism اصول مذهب کاتولیکی
revivalism اصالت احیا مذهب
denomination مذهب واحد جنس
free thinking ازادی از قیود مذهب
denominations مذهب واحد جنس
one of the two major sects among muslims مذهب اهل تسنن
evangelicalism فلسفهء مذهب اوانجلی
ecumenism هم پیوند گرایی مذهب
zen buddhism فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
patristic وابسته به اولیاء وبزرگان مذهب
puritaism سخت گیری در تصفیه مذهب
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
Judaic وابسته به جهودان و مذهب یهود
shinto مذهب ارواح پرستی درژاپن
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
naturalism فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
heterodox دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
Methodist فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
Methodists فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
religionize دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
follwer پیرو
secondary planet پیرو
sequent پیرو
succedaneous پیرو
thereinafter پیرو ان
sequela پیرو
pursuant پیرو
to heel پیرو
sequacious پیرو
slaving پیرو
cohorts پیرو
followers پیرو
follower پیرو
henchman پیرو
henchmen پیرو
slaves پیرو
slaved پیرو
slave پیرو
satellites پیرو
cohort پیرو
satellite پیرو
vassals تابع پیرو
adherent تابع پیرو
rightteous پیرو شریعت
shiite پیرو شیعه
law-abiding پیرو قانون
platonist پیرو افلاطون
satellite processor پردازشگر پیرو
adherents تابع پیرو
sidekicks ادم پیرو
sidekick ادم پیرو
obedient to the law پیرو قانون
true-blue پیرو متعصب
disciple پیرو هواخواه
succedent پیرو متعاقب
disciples پیرو هواخواه
platonic پیرو افلاطون
vassal تابع پیرو
leninist پیرو لنین
faddish پیرو مد زودگذر
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
epicures پیرو عقیده اپیکور
conservative پیرو سنت قدیم
socratic پیرو حکمت سقراط
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
epicure پیرو عقیده اپیکور
classical پیرو سبکهای باستانی
wesleyan پیرو جان وسلی
conservatives پیرو سنت قدیم
religionist پیرو متعصب دین
realist پیرو مکتب realism
master slave system سیستم راهبر پیرو
realists پیرو مکتب realism
partisan حامی پیرو متعصب
stoical پیرو فلسفه رواقیون
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
partizan حامی پیرو متعصب
stoic پیرو فلسفه رواقیون
partisans حامی پیرو متعصب
pragmatist پیرو فلسفه عملی
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
slave mode حالت پیرو یا برده
dialectician پیرو منطق استدلالی
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
lotus [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
naturalism فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com