English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
shia پیرو مذهب شیعه
shiite پیرو مذهب شیعه
Search result with all words
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
Other Matches
shiite پیرو شیعه
sunnite پیرو مذهب سنت
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
under the veil of religion درلفافه مذهب بعنوان مذهب ببهانه دین
shia شیعه
group شیعه
groups شیعه
shiah شیعه
shiite مسلمان شیعه
religions مذهب
rubricator مذهب
religion مذهب
coreligionist هم مذهب
Buddhism مذهب بودا
pyrrhonism مذهب فیرونی
free thought وارستگی از مذهب
illuminator نورافکن مذهب
state religion مذهب رسمی
principles of religion اصول مذهب
theocracy حکومت مذهب
conversions تغییر مذهب
conversion تغییر مذهب
sunnism مذهب تسنن
Methodism مذهب " متدیست "
religiousness پیروی مذهب
theocracies حکومت مذهب
specticism مذهب شکاکیون
denomination مذهب واحد جنس
denominations مذهب واحد جنس
revivalism اصالت احیا مذهب
Catholicism اصول مذهب کاتولیکی
evangelicalism فلسفهء مذهب اوانجلی
zen buddhism فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم
free thinking ازادی از قیود مذهب
one of the two major sects among muslims مذهب اهل تسنن
ecumenism هم پیوند گرایی مذهب
shinto مذهب ارواح پرستی درژاپن
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
patristic وابسته به اولیاء وبزرگان مذهب
puritaism سخت گیری در تصفیه مذهب
Judaic وابسته به جهودان و مذهب یهود
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
naturalism فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
heterodox دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
Methodist فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
Methodists فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
religionize دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
thereinafter پیرو ان
to heel پیرو
slaving پیرو
satellite پیرو
satellites پیرو
follwer پیرو
henchmen پیرو
henchman پیرو
followers پیرو
succedaneous پیرو
follower پیرو
cohorts پیرو
secondary planet پیرو
sequacious پیرو
slave پیرو
slaved پیرو
pursuant پیرو
slaves پیرو
sequela پیرو
sequent پیرو
cohort پیرو
satellite processor پردازشگر پیرو
obedient to the law پیرو قانون
rightteous پیرو شریعت
platonic پیرو افلاطون
platonist پیرو افلاطون
adherents تابع پیرو
adherent تابع پیرو
disciples پیرو هواخواه
vassal تابع پیرو
disciple پیرو هواخواه
true-blue پیرو متعصب
law-abiding پیرو قانون
sidekicks ادم پیرو
faddish پیرو مد زودگذر
sidekick ادم پیرو
vassals تابع پیرو
succedent پیرو متعاقب
leninist پیرو لنین
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
wesleyan پیرو جان وسلی
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
epicures پیرو عقیده اپیکور
slave mode حالت پیرو یا برده
partizan حامی پیرو متعصب
epicure پیرو عقیده اپیکور
socratic پیرو حکمت سقراط
conservative پیرو سنت قدیم
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
stoical پیرو فلسفه رواقیون
master slave system سیستم راهبر پیرو
partisan حامی پیرو متعصب
dialectician پیرو منطق استدلالی
pragmatist پیرو فلسفه عملی
stoic پیرو فلسفه رواقیون
realist پیرو مکتب realism
classical پیرو سبکهای باستانی
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
realists پیرو مکتب realism
religionist پیرو متعصب دین
conservatives پیرو سنت قدیم
partisans حامی پیرو متعصب
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
lotus [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
naturalism فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com