English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
English Persian
disciple پیرو هواخواه
disciples پیرو هواخواه
Other Matches
aficionado هواخواه
enthusiast هواخواه
adherent هواخواه
adherents هواخواه
philhellenic هواخواه
enthusiasts هواخواه
philhellene هواخواه
protagonist هواخواه
protagonists هواخواه
francophile هواخواه فرانسه
parliamentary هواخواه مجلس
zealous باغیرت هواخواه
francophil هواخواه فرانسه
devotee زاهد هواخواه
partizan etc هواخواه حامی
devotees زاهد هواخواه
stand for هواخواه بودن
phihellenic هواخواه یونانیان
compatriot هم وطن هم میهن هواخواه
compatriots هم وطن هم میهن هواخواه
notionalist هواخواه استدلال نظری
unionists هواخواه اتحاد و یگانگی
unionist هواخواه اتحاد و یگانگی
adhered وفادار ماندن هواخواه بودن
adhering وفادار ماندن هواخواه بودن
collectivist هواخواه سیستم اقتصادی مشترک
adequateness وفادار ماندن هواخواه بودن
collectivist هواخواه اصول اجتماعی درزندگی
country party حزب هواخواه پیشرفت فلاحتی
adhere وفادار ماندن هواخواه بودن
legitimism هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
adheres وفادار ماندن هواخواه بودن
pentecostal [pentecostalist] هواخواه عید پنجاهه [دین]
herodian یهودی ای که هواخواه هیرودیس وطرفدارسلطنت اودریهودیه
suffragist هواخواه دادن حق رای یا حق انتخاب به نسوان
fusionist هواخواه اصول پیوستگی وسازش در سیاست
legitimist هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
culturist فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
militarists ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
militarist ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
reunionist کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
secondary planet پیرو
pursuant پیرو
follwer پیرو
to heel پیرو
thereinafter پیرو ان
slave پیرو
succedaneous پیرو
sequacious پیرو
sequela پیرو
sequent پیرو
satellite پیرو
henchmen پیرو
henchman پیرو
follower پیرو
cohort پیرو
cohorts پیرو
slaving پیرو
slaves پیرو
satellites پیرو
slaved پیرو
followers پیرو
vassals تابع پیرو
sidekick ادم پیرو
vassal تابع پیرو
obedient to the law پیرو قانون
platonist پیرو افلاطون
shiite پیرو شیعه
platonic پیرو افلاطون
adherents تابع پیرو
satellite processor پردازشگر پیرو
rightteous پیرو شریعت
leninist پیرو لنین
sidekicks ادم پیرو
true-blue پیرو متعصب
faddish پیرو مد زودگذر
law-abiding پیرو قانون
adherent تابع پیرو
succedent پیرو متعاقب
epicure پیرو عقیده اپیکور
epicures پیرو عقیده اپیکور
conservatives پیرو سنت قدیم
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
conservative پیرو سنت قدیم
wesleyan پیرو جان وسلی
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
shia پیرو مذهب شیعه
classical پیرو سبکهای باستانی
shiite پیرو مذهب شیعه
slave mode حالت پیرو یا برده
socratic پیرو حکمت سقراط
sunnite پیرو مذهب سنت
stoical پیرو فلسفه رواقیون
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
partisan حامی پیرو متعصب
realists پیرو مکتب realism
realist پیرو مکتب realism
dialectician پیرو منطق استدلالی
stoic پیرو فلسفه رواقیون
partisans حامی پیرو متعصب
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
partizan حامی پیرو متعصب
pragmatist پیرو فلسفه عملی
religionist پیرو متعصب دین
master slave system سیستم راهبر پیرو
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
mediaevalist کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
to stand for نامزد بودن هواخواه بودن
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com