English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (2 milliseconds)
English Persian
wagnerian پیرو واگنرموسیقیدان المانی
wagnerite پیرو واگنرموسیقیدان المانی
Other Matches
revisionism روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
jerry المانی
Germanic المانی
germain ) : المانی
high dutch زبان المانی
hans المانی یاهلندی
German measles سرخجه المانی
germanize المانی کردن
germanization المانی شدن
schnauzer سگ " تری یر "المانی نژاد
junker اصیل زاده المانی
land grave کنت قدیم المانی
panzer لشگر زرهی المانی
pfennig مسکوک مسی المانی
fokker یکجورهواپیمای جنگی المانی
gotha یکجورهواپیمای بزرگ المانی
teutonize به المانی ترجمه کردن
alemannic لهجهء مخصوص المانی
germanize المانی ماب کردن
germanity صفات ویژه المانی
hun مخرب تمدن المانی
kummel نوشابه المانی زیره دار
junker جوان نجیب زاده المانی
doberman pinscher سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
germanism اصطلاحات ویژه زبان المانی
Gothic حروف سیاه قلم المانی
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
hegelianism مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
thaler یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
landgravine لقب برخی از شاهزادگان المانی است
lansquenet سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
rhenish شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
Marxism روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
groschen سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
pfenin سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
mauser یکجور تفنگ که ماوزرنام المانی اختراع کرده است
minnesinger شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
landgrave لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
follwer پیرو
to heel پیرو
thereinafter پیرو ان
pursuant پیرو
succedaneous پیرو
sequent پیرو
sequela پیرو
sequacious پیرو
secondary planet پیرو
cohorts پیرو
slave پیرو
follower پیرو
followers پیرو
slaving پیرو
slaves پیرو
slaved پیرو
satellites پیرو
satellite پیرو
henchman پیرو
cohort پیرو
henchmen پیرو
lombards گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
adherent تابع پیرو
sidekicks ادم پیرو
sidekick ادم پیرو
leninist پیرو لنین
disciples پیرو هواخواه
satellite processor پردازشگر پیرو
rightteous پیرو شریعت
vassal تابع پیرو
platonist پیرو افلاطون
obedient to the law پیرو قانون
adherents تابع پیرو
disciple پیرو هواخواه
vassals تابع پیرو
platonic پیرو افلاطون
succedent پیرو متعاقب
true-blue پیرو متعصب
law-abiding پیرو قانون
shiite پیرو شیعه
faddish پیرو مد زودگذر
wesleyan پیرو جان وسلی
pragmatist پیرو فلسفه عملی
sunnite پیرو مذهب سنت
religionist پیرو متعصب دین
conservative پیرو سنت قدیم
socratic پیرو حکمت سقراط
slave mode حالت پیرو یا برده
shiite پیرو مذهب شیعه
shia پیرو مذهب شیعه
conservatives پیرو سنت قدیم
epicures پیرو عقیده اپیکور
partizan حامی پیرو متعصب
stoical پیرو فلسفه رواقیون
realist پیرو مکتب realism
realists پیرو مکتب realism
partisan حامی پیرو متعصب
partisans حامی پیرو متعصب
epicure پیرو عقیده اپیکور
episcopalian پیرو کلیسای اسقفی
episcopalians پیرو کلیسای اسقفی
stoic پیرو فلسفه رواقیون
classical پیرو سبکهای باستانی
master slave system سیستم راهبر پیرو
dialectician پیرو منطق استدلالی
sensuously پیرو محسوسات ولذات نفسانی
sensuous پیرو محسوسات ولذات نفسانی
governmentalize پیرو و تابع قانون کردن
atistotelian وابسته به ارسطوشاگرد یا پیرو ارسطو
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
to lead away پیرو خود کردن کشیدن
sensualist پیرو هوای نفس واحساس
pythagorean پیرو یا وابسته به فلسفه فیثاغورث
major party حزب سیاسی پیرو درانتخابات
manichean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
malthusian پیرو عقیده توماس مالتوس
manichaean پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
manichee پیرو مانی نقاش وپیغمبرایرانی
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
kantian وابسته به یا پیرو فلسفه کانت
platonize پیرو فلسفه ایده الی شدن
cynics بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalists پیرو روایات وسنن سنت گرای
cynic بدبین وعیبجو پیرو مکتب کلبیون
traditionalist پیرو روایات وسنن سنت گرای
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
pindaric پیرو سبک مغلق نویسی شاعریونانی موسوم به
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
ashkenazim عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com