Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
English
Persian
operator console
پیشانه اپراتور
Other Matches
display console
پیشانه نمایشگر
duplex console
پیشانه مضاعف
systems console
پیشانه سیستم ها
control console
پیشانه کنترل
operator console
پیشانه متصدی
remote consol
پیشانه دور دست
operators
اپراتور
operators
اپراتور ها
users
اپراتور ها
user
اپراتور
operator
اپراتور
operator
اپراتور
computer operator
اپراتور کامپیوتر
arithmetic operator
اپراتور محاسباتی
impedance operator
اپراتور مقاومت
exclusive or
اپراتور بولی
console operator
اپراتور کنسول
logic operator
اپراتور منطقی
machine operator
اپراتور ماشین
wireless operator
اپراتور بی سیم
operator console
کنسول اپراتور
monadic boolean operator
اپراتور بولی با یک اپراند
monadic operator
اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
automatic lathe operator
اپراتور ماشین تراش خودکار
operator of light machinery
اپراتور ماشین الات سبک
operator of heavy machinery
اپراتور ماشین الات سنگین
control line
ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
one address computer
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
work
فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
worked
فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
menu
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
inclusive or
اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند
menus
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
automatics
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
automatic
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
alternates
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
manual
انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین
panels
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
internal
زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
panel
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
front panel
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
objected
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
window
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
operators
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
direct objects
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
object
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects
داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
operator
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
unattended operation
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
manual
عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
operator
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operators
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
workspace
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
key
قطعه ای کاغذ بالای کلیدهای مخصوص برای یادآوری به اپراتور تابع های خاص
tilt and swivel
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
defaulted
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
conscious error
خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
default
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaults
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
control line aircraft
نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
key
صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
errors
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
wraparound
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
worded
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com