English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
preemptor پیشدستی کننده
Other Matches
circumvention پیشدستی
overtaking lane خط پیشدستی
preemption پیشدستی
side plate پیشدستی
preemptive وابسته به پیشدستی
to gain a over پیشدستی کردن بر
outsmart پیشدستی کردن
outsmarted پیشدستی کردن
outsmarting پیشدستی کردن
outsmarts پیشدستی کردن
to be beforehand with پیشدستی کردن بر
overtaking sight distance فاصله دیدبرای پیشدستی
anticipating پیشدستی کردن جلوانداختن
to get round باحیله پیشدستی کردن بر
overtaking پیشدستی پیش افتی
anticipates پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipate پیشدستی کردن جلوانداختن
anticipated پیشدستی کردن جلوانداختن
to steal a march on any one بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
anticipation سبقت وقوع قبل از موعد مقرر پیشدستی
preempt پیشدستی کردن قبضه کردن
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
percutient دق کننده
jaberer پچ پچ کننده
hopper لی لی کننده
mitigative کم کننده
mumbler من من کننده
catterer پچ پچ کننده
ear-splitting کر کننده
sensor حس کننده
mauler له کننده
whisperer پچ پچ کننده
commulator یک سو کننده
doers کننده
refutative رد کننده
solver حل کننده
spurner رد کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
filler پر کننده
fillers پر کننده
fluxing oil اب کننده
puffer پف کننده
skittish رم کننده
refuser رد کننده
renunciant کننده
renunciant رد کننده
repudiationist رد کننده
rebutter رد کننده
attacking تک کننده
noncommittal رد کننده
deletive حک کننده
bender خم کننده
hoppers لی لی کننده
mitigatory کم کننده
solvent اب کننده
solvents اب کننده
filleted پر کننده
tracker پی کننده
trackers پی کننده
fillet پر کننده
refutatory رد کننده
syncopator غش کننده
swooner غش کننده
benders خم کننده
deflective کج کننده
crusher له کننده
fillets پر کننده
prattfall پچ پچ کننده
prater پچ پچ کننده
filleting پر کننده
crepitant خش خش کننده
doer کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
surfy کف کننده
attenuant اب کننده
bidders کننده
abjurer or abjuror کننده
bidder کننده
thinner کم کننده
fizzy کف کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
bandwidth یچ کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
absorptive جذب کننده
finisher تمام کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com