Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
market leader
پیشقدم در بازار
Other Matches
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dumping
فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairer
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
pioneering
پیشقدم
protagonists
پیشقدم
protagonist
پیشقدم
pioneers
پیشقدم
pioneered
پیشقدم
pioneer
پیشقدم
actor
پیشقدم
protagonist
پیشقدم
vans
پیشقدم
van
پیشقدم
initiator
پیشقدم
pace maker
پیشقدم
trailblazer
پیشقدم
trails
پیشقدم پیشرو
trailing
پیشقدم پیشرو
pioneer
پیشقدم شدن
trailed
پیشقدم پیشرو
trail
پیشقدم پیشرو
to take the lead
پیشقدم شدن
pioneered
پیشقدم شدن
to lead the way
پیشقدم شدن
set the pace
پیشقدم شدن
lead the way
پیشقدم شدن
lead off
پیشقدم شدن
pacemakers
راهنما پیشقدم
pacemaker
راهنما پیشقدم
pioneers
پیشقدم شدن
to take the initiative
پیشقدم شدن
market value
در بازار قیمت بازار
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
marketed
بازار
markets
بازار
agora
بازار
market
بازار
bazaar
بازار
shopping center
بازار
the mareet was weak
بازار
trone
بازار
mart
بازار
cloth-hall
بازار
market places
بازار
market place
بازار
bazaars
بازار
market appraisal
سنجش بازار
gold market
بازار طلا
historical cost
قیمت بازار
carpet market
بازار فرش
home market
بازار داخلی
imperfect market
بازار ناقص
labor market
بازار کار
loan market
بازار وام
market forces
نیروهای بازار
marketplace
بازار گاه
dead market
بازار کم فروش
dead market
بازار کساد
credit market
بازار اعتباری
capital market
بازار سرمایه
county fair
بازار روز
county fair
بازار مکاره
domestic market
بازار داخلی
download
بازار کارافتاده
exchange market
بازار اسعار
mart
بازار مالی
foreign market
بازار خارج
foreign exchange market
بازار ارز
financial market
بازار مالی
falling market
بازار رو به زوال
fair market
بازار مکاره
fair market
هفته بازار
commodity market
بازار کالا
market demand
تقاضای بازار
oil market
بازار نفت
market review
بررسی بازار
market prices
قیمتهای بازار
perfect market
بازار کامل
sales area
بازار فروش
seller's market
بازار فروشنده
sharing the market
تقسیم بازار
market price
قیمت بازار
narrow market
بازار محدود
market value
قیمت بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market structure
ساخت بازار
market structure
بنیان بازار
market system
نظام بازار
market trends
روندهای بازار
market risk
خطر بازار
market survey
بررسی بازار
market penetration
نفوذ به بازار
market overt
بازار اشکار
market functions
وفائف بازار
market freedom
ازادی بازار
market trust
بازار انحصاری
market failure
ناتوانی بازار
market equilibrium
تعادل بازار
EEC
بازار مشترک
widening of market
گسترش بازار
market oriented
در جهت بازار
market opportunity
فرصت بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
market leader
پیشرو بازار
spot market
بازار نقدی
market imperfection
نقص بازار
the market is dull
بازار کساداست
wage market
بازار دستمزد
market share
سهم بازار
buyers market
بازار خرید
supermarket
ابر بازار
emporiums
بازار بزرگ
black market
بازار سیاه
black markets
بازار سیاه
free markets
بازار ازاد
free market
بازار ازاد
open market
بازار باز
open market
بازار ازاد
emporium
بازار بزرگ
supermarkets
ابر بازار
money market
بازار پول
market economy
اقتصاد بازار
money markets
بازار پول
market research
بررسی بازار
market economies
اقتصاد بازار
sale
بازار فروش
marketing
بازار یابی
outlets
بازار فروش
outlet
بازار فروش
Common Market
بازار مشترک
emporia
بازار بزرگ
tenors
بازار سلف
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
bourse
بازار سهام
competitions
بازار ازاد
buyer's market
بازار خرید
competition
بازار ازاد
brand leader
پیشرو در بازار
glut
پر کردن بازار
gluts
پر کردن بازار
bullish market
بازار احتکاری
bullion market
بازار شمش
aggregate market supply
عرضه کل بازار
tenor
بازار سلف
slumps
کسادی بازار
bearish market
بازار رو به افول
slumping
کسادی بازار
slumped
کسادی بازار
slump
کسادی بازار
bullish market
بازار رو به رونق
marketability
قابلیت عرضه در بازار
launched
جا انداختن کالا در بازار
market
در بازار دادوستد کردن
launches
جا انداختن کالا در بازار
launch
جا انداختن کالا در بازار
market
به بازار عرضه کردن
marketed
در بازار دادوستد کردن
marketed
به بازار عرضه کردن
markets
در بازار دادوستد کردن
market rate of interest
نرخ بهره بازار
markets
به بازار عرضه کردن
organises
بازار سازمان یافته
launching
جا انداختن کالا در بازار
the market is dull
بازار راکد است
soft market
بازار با تقاضای خوب
market
بازار فروش
[اقتصاد]
security market
بازار اوراق بهادار
securities market
بازار اوراق بهادار
spot market
بازار معاملات نقدی
to put on the market
به بازار عرضه کردن
product launch
جا انداختن محصول در بازار
organized market
بازار سازمان یافته
open purchase
خرید از بازار ازاد
open market rate
نرخ بازار ازاد
open market price
قیمت بازار ازاد
open market operations
عملیات بازار ازاد
to place on the market
به بازار عرضه کردن
To depress the market .
بازار را کساد کردن
organising
بازار سازمان یافته
market leader
دارای رهبریت بازار
cornering the market
قبضه نمودن بازار
market forces
عوامل موثردر بازار
exchange intervention
دخالت در بازار ارز
dual labor market
بازار کار دوگانه
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
bull the market
بازار را گرم کردن
break into the market
در بازار رسوخ کردن
initial campaign
معرفی کالا به بازار
free market system
نظام بازار ازاد
cooling period
زمان بازار خراب کن
exchange market
بازار داد و ستد
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com