English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
bid پیشنهاد مناقصه
bids پیشنهاد مناقصه
Search result with all words
tender پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendered پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tendering پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
Other Matches
they rejected his proposition پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
offered پیشنهاد کردن پیشنهاد
offers پیشنهاد کردن پیشنهاد
offer پیشنهاد کردن پیشنهاد
tendered مناقصه
tenderest مناقصه
tendering مناقصه
tenders مناقصه
tender مناقصه
low bids مناقصه
low tender مناقصه
tendering مناقصه مزایده
bid مناقصه مزایده
bid bond ضمانتنامه مناقصه
tender notice مناقصه دهنده
bids مناقصه مزایده
tendered مناقصه مزایده
invitation to tender دعوت به مناقصه
tender مناقصه مزایده
official submission مناقصه عمومی
public submission مناقصه رسمی
tenderest مناقصه مزایده
to invite tenders for something چیزی را به مناقصه گذاشتن
tender notice اگهی دعوت به مناقصه
by tender از طریق مزایده یا مناقصه
tenders conditions شرایط عمومی مناقصه
to advertise for bids چیزی را به مناقصه گذاشتن
bids به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه
earnest money ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid به مناقصه یا مزایده گذاشتن
bid guarantee ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tender bonds ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
bidders شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tender bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
invite to tender دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
tenderer شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bid bond ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
call for tender برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
bid bond ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
recommendation پیشنهاد
recommendations پیشنهاد
overtures پیشنهاد
purpose پیشنهاد
proposal پیشنهاد
proposals پیشنهاد
purposes پیشنهاد
bid پیشنهاد
bids پیشنهاد
proposition پیشنهاد
propositioned پیشنهاد
propositioning پیشنهاد
propositions پیشنهاد
proffers پیشنهاد
proffering پیشنهاد
motion پیشنهاد
motioned پیشنهاد
motioning پیشنهاد
motions پیشنهاد
plea پیشنهاد
pleas پیشنهاد
proffer پیشنهاد
proffered پیشنهاد
bidders پیشنهاد
offers پیشنهاد
motion [politic] پیشنهاد
suggestion پیشنهاد
offered پیشنهاد
overtures پیشنهاد ها
proposals پیشنهاد ها
offers پیشنهاد ها
applications پیشنهاد ها
overture پیشنهاد
offer پیشنهاد
proposal پیشنهاد
suggestions پیشنهاد
bidder پیشنهاد
application پیشنهاد
tender پیشنهاد
overture پیشنهاد
tenderest پیشنهاد
offer پیشنهاد
tendered پیشنهاد
tendering پیشنهاد
recommendation نامه پیشنهاد
projects پیشنهاد کردن
tenderer پیشنهاد دهنده
bids پیشنهاد دادن
projects پیشنهاد پلان
peace offerings پیشنهاد صلح
acceptance of offer قبولی پیشنهاد
tendering پیشنهاد دادن
propositioning گزاره پیشنهاد
advancing پیشنهاد کردن
propositions گزاره پیشنهاد
advance پیشنهاد کردن
acceptance of offer پذیرش پیشنهاد
recommendations نامه پیشنهاد
tendering form ورقه پیشنهاد
peace offering پیشنهاد صلح
propositioned گزاره پیشنهاد
projected پیشنهاد پلان
projected پیشنهاد کردن
offer to purchase پیشنهاد خرید
offerer پیشنهاد دهنده
offeror پیشنهاد دهنده
bidder پیشنهاد دهنده
overbid پیشنهاد زیادتر
suggester پیشنهاد دهنده
bidder پیشنهاد کننده
propounder پیشنهاد دهنده
proposal form فرم پیشنهاد
proposal of marriage پیشنهاد عروسی
bidders پیشنهاد کننده
offer curve منحنی پیشنهاد
project پیشنهاد کردن
counter offer پیشنهاد متقابل
counterbid پیشنهاد متقابل
project پیشنهاد پلان
firm offer پیشنهاد قطعی
firm offer پیشنهاد ثابت
suggesting پیشنهاد کردن
mover پیشنهاد دهنده
bidders پیشنهاد دهنده
proposer پیشنهاد کننده
offer پیشنهاد کردن
suggestion پیشنهاد القاء
recommend پیشنهاد کردن
recommending پیشنهاد کردن
recommends پیشنهاد کردن
suggested پیشنهاد کردن
suggests پیشنهاد کردن
offers پیشنهاد کردن
bid پیشنهاد کردن
tendered پیشنهاد دادن
propounds پیشنهاد کردن
acceptances تصویب یک پیشنهاد
acceptance تصویب یک پیشنهاد
tender پیشنهاد دادن
propose پیشنهاد کردن
proposed پیشنهاد کردن
proposes پیشنهاد کردن
proposing پیشنهاد کردن
suggestions پیشنهاد القاء
propounding پیشنهاد کردن
bid پیشنهاد مزایده
suggest پیشنهاد کردن
bids پیشنهاد حراج
bids پیشنهاد خرید
bids پیشنهاد مزایده
tenderest پیشنهاد دادن
proposition گزاره پیشنهاد
to make overtures پیشنهاد کردن
bids پیشنهاد کردن
suggestible پیشنهاد کردنی
offered پیشنهاد کردن
bid پیشنهاد دادن
bid پیشنهاد خرید
bid پیشنهاد حراج
propound پیشنهاد کردن
My advice is ... پیشنهاد من این است ...
to hold out the olive branch <idiom> [پیشنهاد آشتی کردن]
to make a motion پیشنهاد کردن بر ان شدن
proposal پیشنهاد [برنامه ای یا طرحی]
request for proposal تقاضا برای پیشنهاد
pull one's socks up <idiom> پیشنهاد عالی دادن
Many explanations were proffered. توضیحات بسیاری پیشنهاد شد.
to pop the question پیشنهاد عروسی کردن
proffered تقدیم پیشنهاد کردن
projects طرح یا پیشنهاد کردن
ultimatums اخرین پیشنهاد قطعی
ultimata اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatum اخرین پیشنهاد قطعی
consults پیشنهاد خواستن از یک خبره
suggestion افهار عقیده پیشنهاد
bidden خواندن پیشنهاد دادن
suggestions افهار عقیده پیشنهاد
proffers تقدیم پیشنهاد کردن
proffering تقدیم پیشنهاد کردن
tender تقدیم کردن پیشنهاد
tender پیشنهاد ادای دین
tendered پیشنهاد ادای دین
tenderest تقدیم کردن پیشنهاد
tendering تقدیم کردن پیشنهاد
tendering پیشنهاد ادای دین
proffer تقدیم پیشنهاد کردن
bidding پیشنهاد مزایده کردن
projected طرح یا پیشنهاد کردن
project طرح یا پیشنهاد کردن
proforma پیشنهاد فروش کالا
offer to purchase پیشنهاد جهت خرید
tendered تقدیم کردن پیشنهاد
bid against پیشنهاد بهتری دادن
offer for sale پیشنهاد جهت فروش
tenderest پیشنهاد ادای دین
consulted پیشنهاد خواستن از یک خبره
bidder پیشنهاد دهنده در حراج
bidders پیشنهاد دهنده در حراج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com