English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (5 milliseconds)
English Persian
vocation پیشهای حرفهای
vocations پیشهای حرفهای
Search result with all words
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
Other Matches
professional پیشهای
vocational پیشهای
professionals پیشهای
to follow a profession پیشهای را اختیار
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
lifetime حرفهای
pro حرفهای
pro- حرفهای
professionals حرفهای
professional حرفهای
occupational حرفهای
lifetimes حرفهای
gladiators بوکسور حرفهای
professional code ضوابط حرفهای
training school اموزشگاه حرفهای
trade school مدرسه حرفهای
big words حرفهای گنده
bailsman ضامن حرفهای
trade schools مدرسه حرفهای
extra professional خارج حرفهای
malpractice کژکاری حرفهای
prizefighter بوکسور حرفهای
hoofer رقاص حرفهای
occupation disease امراض حرفهای
jargon زبان حرفهای
gladiator بوکسور حرفهای
professionalism ورزش حرفهای
professional misconduct اشتباه حرفهای
sweet nothings حرفهای عاشقانه
pillow talk حرفهای خصوصی
hit man آدم کش حرفهای
vocational school اموزشگاه حرفهای
vocational education اموزش حرفهای
technological حرفهای صنعتی
technologically حرفهای صنعتی
hit men آدم کش حرفهای
semipro نیمه حرفهای
malpractices کژکاری حرفهای
professional status پایگاه حرفهای
old wives' tales حرفهای خاله زنکی
jar ram molding machine دستگاه قالبریزی حرفهای
old wives' tale حرفهای خاله زنکی
miliaman سرباز حرفهای یاپیمانی
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
jockey اسب سوار حرفهای
layman شخص غیر حرفهای
laymen شخص غیر حرفهای
jockeys اسب سوار حرفهای
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
division اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
lays غیر حرفهای عامی
all pro تیم ستارههای حرفهای
lay غیر حرفهای عامی
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words از حرفهای کسی استنباط کردن
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
That is unmitigated nonsense. این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
dilettantism اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
polytechnics چند رشتهای چند حرفهای
polytechnic چند رشتهای چند حرفهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com