Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
mis
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis-
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
Other Matches
actino
پیشوندی بمعنی
micro
پیشوندی بمعنی
micros
پیشوندی بمعنی
hept
پیشوندی بمعنی هفت
hepta
پیشوندی بمعنی هفت
semis
پیشوندی بمعنی : نیم
semi
پیشوندی بمعنی : نیم
mal
پیشوندی بمعنی بد و مضر
macs
پیشوندی بمعنی " فرزند"
mac
پیشوندی بمعنی " فرزند"
igni
پیشوندی است بمعنی اتش
aces
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
picto
پیشوندی بمعنی عکس وتصویر
ace
پیشوندی ازکلمه acetic بمعنی
pans
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
icosi
پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
pan-
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
demi
پیشوندی است بمعنی " نیم " و"نصف "
arches
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
arch-
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
arch
: پیشوندی بمعنی "رئیس " و " کبیر " و" بزرگ "
cardi
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardia
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
cardio
کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
supra
پیشوندی بمعنی بالا و روی ومافوق
pan
قاب پیشوندی بمعنی همه وسرتاسر
over-
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
poly
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
polys
پیشوندی بمعنی چند و بسیار وبس
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
infra
پیشوندی بمعنی زیر و پایین وپست
over
پیشوندی بمعنی زیادو زیاده و بیش
non
پیشوندی است بمعنی >منفی <یا >خیر< و غیر
ante
: پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
acantho
کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
somnambul
کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
hemi
پیشوندی است بمعنی نیم ونصف مانند hemisphereیعنی نیمکره
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
super
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
range error
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitch
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
out of place
<idiom>
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
feuds
دشمنی
hate
دشمنی
enemity
دشمنی
hating
دشمنی
enmity
دشمنی
ill will
دشمنی
hatred
دشمنی
hated
دشمنی
repulsion
دشمنی
feud
دشمنی
feuded
دشمنی
odium
دشمنی
feuding
دشمنی
hostility
دشمنی
opposition
دشمنی
animosity
دشمنی
hates
دشمنی
hostilities
دشمنی
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
to bear enmity
دشمنی داشتن
disarming
دشمنی زدا
slick enmity
دشمنی صرف
wars
دشمنی کردن
antagonise
دشمنی کردن
war
دشمنی کردن
to bear enmity
دشمنی ورزیدن
hostilely
از روی دشمنی
despiteful
دارای حس دشمنی مغرض
vendettas
دشمنی خونی خانوادگی
vendetta
دشمنی خونی خانوادگی
adversarial
وابسته به مخالفت یا دشمنی
animus
روح دشمنی و غرض
antagonistically
از روی مخالفت یا دشمنی
prefixes
پیشوندی
prefix
پیشوندی
rancorous
دارای عداوت و دشمنی دیرین
vandalism
دشمنی با علم و هنر وحشیگری
contrarious
از روی دشمنی عناد امیز
to locate the enemy
جای دشمنی را معین کردن
mal
پیشوندی که معنی بد
anti-Semitic
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
blood feud
کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
He hates my gusts. He detests me . He loathes the sight of me .
سایه ام را با تیر می زند ( دشمنی وعداوت )
atto
پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
hecto
پیشوندی معادل 01 به توان 2
prefix notation
نشان گذاری پیشوندی
hecto
پیشوندی به معنای یکصد
nano
پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
tera
پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
acoustico
پیشوندی است به معنی
tera
پیشوندی برای 01 به توان 21
t
پیشوندی برای یک تریلیون
giga
پیشوندی معادل 01بتوان 9
nano
پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
misoneism
دشمنی وعداوت باهر چیز نو وجدید یاتغییریافته
adeni
کلمهء پیشوندی است که به معنی
pico
پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
ad
پیشوندی است لاتین به معنی
counter-
پیشوندی به معنای مخالف یاضد
ads
پیشوندی است لاتین به معنی
aden
کلمهء پیشوندی است که به معنی
adreno
کلمهء پیشوندی است به معنی
adren
کلمهء پیشوندی است به معنی
adeno
کلمهء پیشوندی است که به معنی
snake in the grass
<idiom>
دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
all
: بمعنی
all-
: بمعنی
allo
بمعنی
amphi
[پیشوندی به معنی هر دو طرف یا جلو عقب مثل هم]
acaro
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
Co
پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
co-
پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
agro
: پیشوند بمعنی
amph
پیشوندیست بمعنی
amphi
پیشوندیست بمعنی
aceto
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
femto
پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
in the p sense of the word
بمعنی واقعی کلمه
uni
پیشوندیست بمعنی "یک " و"واحد" و "تک "
mono
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
acephalo
پیشوندیست یونانی بمعنی
neo
پیشوند بمعنی جدید
neo-
پیشوند بمعنی جدید
co-
پیشوندیست بمعنی با و باهم
phage
پسوندی بمعنی خورنده
Co
پیشوندیست بمعنی با و باهم
ad
مانندad-hoc که بمعنی
ads
مانندad-hoc که بمعنی
Mon
پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
UN
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
hydr
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
greco
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
helminth
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
acousis
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
un-
پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
acousia
پسوندیست در زبان لاتین بمعنی
ad
حرف اضافه لاتینی بمعنی
sophy
پسوندی بمعنی " دانش "و " شناسی "
ads
حرف اضافه لاتینی بمعنی
genesis
پسوند بمعنی ایجاد کننده
hydro
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
helmintho
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
AC
پیشوندی است برابرad- لاتین که قبل ازc و q به اینصورت در می اید مثل
datum error
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
zoo
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
pseud
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo
پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
zoos
:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
ado
مصدرحال فعل do toمثل ado have to بمعنی
diabol
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
pseuds
پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
diabolo
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
grapho
پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
abs
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
ants
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
intra
پیشوند بمعنی در داخل ودرتوی و در درون و درمیان
ant
: پیشوندیست بمعنی >ضد< و >مخالف < و>درعوض < و >بجای < وغیره
aut
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و" خودکار"
accept as true
گاهی پس از accept بمعنی پذیرفتن لفظ of می اورند
acro
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
autos
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
auto
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
acr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
unfair
نادرست
trumped-up
نادرست
trumped up
نادرست
phonies
نادرست
imprecise
نادرست
phoneys
نادرست
wrongful
نادرست
spurious
نادرست
crooked
نادرست
phoney
نادرست
sinister
کج نادرست
unfairly
نادرست
impure
نادرست
inconsequent
نادرست
inconsecutive
نادرست
out of order
نادرست
false
نادرست
dishonest
نادرست
unsafe
نادرست
in error
<adj.>
نادرست
out of a
نادرست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com