Dictiornary-Farsi | پیشوند برابر با ex- | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
EC	پیشوند برابر با ex-


Other Matches

howitzer	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
prefixes	پیشوند ها
prefix	پیشوند
prefix	پیشوند
prefixes	پیشوند
label prefix	پیشوند مطلب
de-	پیشوند سوا از
dis-	پیشوند دور
label prefix	پیشوند برچسب
agro	: پیشوند بمعنی
Anglo-	پیشوند به معنی
trans-	پیشوند فرا -
prosign	علامت پیشوند
anglo	پیشوند به معنی
physio	پیشوند طبیعی
Indo-	پیشوند هندوستان
prepositive	پیشوند دار
socio-	پیشوند هامه
physios	پیشوند طبیعی
eco-	پیشوند محیط پرگیر
neo-	پیشوند بمعنی جدید
Mon	پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
com	پیشوند بمعانی با و باهم
bi-	پیشوند معادل با bio-
mono	پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
neo	پیشوند بمعنی جدید
sensitive to corrosion	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
cons	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
col	پیشوند بمعانی باو باهم
un-	پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
UN	پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
conning	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
conned	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
con	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
bio-	پیشوند وابسته به زیست یا زیستشناسی
greco	پیشوند بمعنی یونان و یونانی
triplicate	سه برابر سه برابر کردن
pseudo	پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
prifix	پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
zoos	:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
zoo	:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
prifixal	پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
pseuds	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseud	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
abs	پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
grapho	پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
intra	پیشوند بمعنی در داخل ودرتوی و در درون و درمیان
turbos	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
forth	این کلمه بصورت پیشوند نیزبامعانی فوق بکارمیرود
turbo	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
without recourse	عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
abdomino	این کلمه بصورت پیشوند بکاررفته و بمعنی شکم میباشد
ab	پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
multimult	پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
kil	مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
splash proof enclosure	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
anthropo	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
versus	در برابر
euqal	برابر
sixfold	شش برابر
equaled	برابر
sextuple	شش برابر
equaling	برابر
equalled	برابر
equalling	برابر
equals	برابر
homological	برابر
symmetric	برابر
for	در برابر
triple	سه برابر
tripled	سه برابر
triples	سه برابر
tripling	سه برابر
threefold	سه برابر
three fold	سه برابر
tenfold	ده برابر
equipollent	برابر
as much a	دو برابر
doubled up	دو برابر
bracketed	برابر
ninefold	نه برابر
he is twice the man he was	دو برابر
paripassu	برابر
one hundred times as many	صد برابر
doubled	دو برابر
eq	برابر با
level with each other	برابر
equal	برابر
identical	برابر
tantamount	برابر
double	دو برابر
one fold	یک برابر
vs	در برابر
squares	برابر
squaring	برابر
two fold	دو برابر
breast	برابر
even <adj.>	برابر
opposites	برابر
abreast	برابر
square	برابر
opposite	برابر
squared	برابر
breasts	برابر
decuple	ده برابر
ties	برابر شدن
doubled up	: دو برابر دوتا
tie	برابر شدن
doubled up	دو برابر بزرگتر
doubled up	اندازه دو برابر
manifold	چند برابر
equalizers	برابر کننده
antitheses	برابر نهاده
antithesis	برابر نهاده
fair play	شرایط برابر
doubled	اندازه دو برابر
doubled	دو برابر بزرگتر
levels	سطح برابر
equalizer	برابر کننده
identical	کاملا" برابر
equalization	برابر کردن
double	: دو برابر دوتا
double	دو برابر کردن
eight fold	هشت برابر
peer to each other	برابر با یکدیگر
double	دو برابر بزرگتر
double	اندازه دو برابر
doubled	: دو برابر دوتا
doubled	دو برابر کردن
levelled	سطح برابر
counterweights	وزنه برابر
leveler	برابر کننده
parallelled	برابر خط موازی
equilateral	دو پهلو برابر
level out	برابر کردن
doubler	دو برابر کننده
under the same conditions	شرایطی برابر
equality gate	برابر سازی
equalze	برابر کننده
paralleling	برابر خط موازی
fivefold	پنج برابر
humbled to the dust	باخاک برابر
ge	بزرگتر از یا برابر با
paralleled	برابر خط موازی
dead even	دقیقا برابر
leveller	برابر کننده
life long	برابر با یک عمر
counterweight	وزنه برابر
parallelize	برابر کردن
peer	برابر بودن با
against payment	در برابر پول
octuple	هشت برابر
nip and tuck	تقریبا برابر
parallels	برابر خط موازی
eualize	برابر کردن
anti thesis	برابر نهاد
parallelling	برابر خط موازی
parallel	برابر خط موازی
money worth	برابر پول
millionfold	یک میلون برابر
doubled up	دو برابر کردن
leveled	سطح برابر
counterbalance	نیروی برابر
peering	برابر بودن با
equivalent	برابر مشابه
equivalents	برابر مشابه
equal	برابر مساوی
treble	سه برابر کردن
plainest	صاف برابر
equaled	برابر مساوی
sextuple	شش برابر کردن
lifelong	برابر یک عمر
equaling	برابر مساوی
deuce	برابر درامتیاز 04
equalled	برابر مساوی
sevenfold	هفت برابر
equalling	برابر مساوی
peered	برابر بودن با
trebled	سه برابر کردن
counterbalanced	نیروی برابر
counterbalances	نیروی برابر
triplex	سه برابر کردن
triply	بطور سه برابر
triple precision	دقت سه برابر
plains	صاف برابر
triple precision	با دقت سه برابر
trebly	بطور سه برابر
treble our casualties	سه برابر تلفات ما
trebling	سه برابر کردن
trebles	سه برابر کردن
water resistant	مقاوم در برابر اب
par	برابر کردن

EC