Dictiornary-Farsi | پیشوند مطلب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 150 (8 milliseconds)

English	Persian
label prefix	پیشوند مطلب


Other Matches

prefix	پیشوند
prefix	پیشوند
prefixes	پیشوند ها
prefixes	پیشوند
prepositive	پیشوند دار
physio	پیشوند طبیعی
Anglo-	پیشوند به معنی
physios	پیشوند طبیعی
socio-	پیشوند هامه
trans-	پیشوند فرا -
anglo	پیشوند به معنی
Indo-	پیشوند هندوستان
agro	: پیشوند بمعنی
de-	پیشوند سوا از
dis-	پیشوند دور
EC	پیشوند برابر با ex-
prosign	علامت پیشوند
label prefix	پیشوند برچسب
neo-	پیشوند بمعنی جدید
com	پیشوند بمعانی با و باهم
neo	پیشوند بمعنی جدید
Mon	پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
mono	پیشوند بمعنی " یک "و " تک " و " واحد"
eco-	پیشوند محیط پرگیر
bi-	پیشوند معادل با bio-
conned	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
conning	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
cons	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
greco	پیشوند بمعنی یونان و یونانی
bio-	پیشوند وابسته به زیست یا زیستشناسی
col	پیشوند بمعانی باو باهم
con	مخالف پیشوند بمعانی با و باهم
UN	پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
un-	پیشوند بمعنی "لا" و " نه " وغیر و "عدم " و "نا"
zoos	:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
prifixal	پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
zoo	:پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
prifix	پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
pseuds	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseudo	پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseud	پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
abs	پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
grapho	پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
intra	پیشوند بمعنی در داخل ودرتوی و در درون و درمیان
turbo	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
forth	این کلمه بصورت پیشوند نیزبامعانی فوق بکارمیرود
turbos	پیشوند برای وسایلی که توسط توربین گاز میچرخند
topics	مطلب
afair	مطلب
thought	سر مطلب
topic	مطلب
criteria	مطلب
thoughts	سر مطلب
punch-lines	لب مطلب
punch-line	لب مطلب
punch line	لب مطلب
subjected	مطلب
subjecting	مطلب
labels	مطلب
subject	مطلب
theme	مطلب
subjects	مطلب
labelled	مطلب
label	مطلب
themes	مطلب
labeling	مطلب
abdomino	این کلمه بصورت پیشوند بکاررفته و بمعنی شکم میباشد
ab	پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
label alignment	هم ترازی مطلب
principals	مطلب مهم
subject	مطلب زیرموضوع
issued	صدور مطلب
gist	مطلب عمده
issues	صدور مطلب
press releases	مطلب مطبوعاتی
subjecting	مطلب زیرموضوع
subject matter	مطلب موضوع
press release	مطلب مطبوعاتی
precis	چکیده مطلب
subjects	مطلب زیرموضوع
principal	مطلب مهم
the salient point <idiom>	اصل مطلب
the point [of the matter]	اصل مطلب
mattering	مطلب چیز
root of the matter	اصل مطلب
issue	صدور مطلب
mattered	مطلب چیز
clipped speech	حذف مطلب
enjambment	ادامهء مطلب
matter	مطلب چیز
subjected	مطلب زیرموضوع
matters	مطلب چیز
multimult	پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
Lets get to the point.	بپردازیم به اصل مطلب
The crux of the matter . The quintessence.	جان کلام ( مطلب )
lowdown <idiom>	لپ مطلب ،حقیقت موضوع
hit the bull's-eye <idiom>	به اصل مطلب رسیدن
Lets pass on (proceed) to the main issue.	برویم سر مطلب اصلی
under pledge of secrecy	با قول کتمان مطلب
to overleap oneself	از مطلب پرت شدن
that is not the case	مطلب چنین نیست
hugger mugger	تنهایی مطلب محرمانه
comprehension test	ازمون فهم مطلب
repeating label	برچسب یا مطلب مکرر
round about	دور سر گرداندن مطلب
cliff-hangers	مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger	مطلب یا داستان جالب
the matter is perplexed	مطلب پیچیده است
cliff hanger	مطلب یا داستان جالب
there was no secrecy about it	مطلب پوشیده ای نبود
To wonder from the main topic.	از مطلب اصلی دور افتادن
for brevity's sake	از بهر کوتاه کردن مطلب
the matter itself [the situation itself ] [ the thing itself]	این مطلب بخودی خود
the point is	اصل مطلب این است
contraposition	قلب مطلب بطریق منفی
overtype mode	حالت تایپ روی مطلب
point of the agenda	اصل مطلب فهرست برنامه
circumgyration	دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
to go into the matter	به این مطلب رسیدگی کردن
item of the agenda	اصل مطلب فهرست برنامه
typeover mode	حالت تایپ روی مطلب
the matter was kept private	مطلب را پوشیده نگاه داشتند
you must have know this	حتما` این مطلب را شمامیدانستید
kil	مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
the face remains	مطلب همانست که هست فرق نمیکند
you must know this	شما باید این مطلب را بدانید
plate proof	نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
doodad	مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slurs	لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring	لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred	لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur	لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
diction	عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
doodads	مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
We shall look into the matter in due ( good ) time .	درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom>	فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
I wI'll not comment on this issue.	درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
paragraphist	کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
May be I can interest you in this issue .	شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
catastasis	بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
he rode me off on a side issue	نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
anthropo	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
palinode	قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ...	اصل مطلب [چیزی که مهم است] این است که ...
learning curve	منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
demarche	بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
typeover	توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب