English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
aeromancy پیش بینی تغییرات هوا
Other Matches
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
variation تغییرات
variations تغییرات
oscilliations تغییرات
transaction code کد تغییرات
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
coefficient of variation ضریب تغییرات
calculus of variations حساب تغییرات
technological changes تغییرات فنی
calculation variation انالیز تغییرات
social changes تغییرات اجتماعی
seasonal variations تغییرات فصلی
chance variations تغییرات تصادفی
taste changes تغییرات سلیقه
transaction file فایل تغییرات
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
ranged دامه تغییرات
range دامه تغییرات
ranges دامه تغییرات
ranges دامنه تغییرات
tolerances دامنه تغییرات
tolerance دامنه تغییرات
physical change تغییرات فیزیکی
output variability تغییرات تولید
qualitative changes تغییرات کیفی
quantitative changes تغییرات کمی
rate of changes نرخ تغییرات
ranged دامنه تغییرات
deflection shift تغییرات انحراف
flux and reflux تغییرات زمانه
isothermal change تغییرات هم دما
range دامنه تغییرات
incrementally تغییرات پلهای
lateral shifts تغییرات جانبی
lateral shifts تغییرات عرضی
f. and reflux تغییرات روزگار
flux تغییرات پی در پی جریان
depth varies عمق تغییرات
calculus of variations حساب تغییرات [ریاضی]
Fundamental ( radical) changes. تغییرات اساسی وعمده
electrodermal changes تغییرات برقی پوست
variational calculus حساب تغییرات [ریاضی]
innovated تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovate تغییرات واصلاحاتی دادن در
revolutionizes تغییرات اساسی دادن
innovating تغییرات واصلاحاتی دادن در
touch up <idiom> اصلاح کردن تغییرات
revolutionized تغییرات اساسی دادن
revolutionize تغییرات اساسی دادن
revolutionising تغییرات اساسی دادن
revolutionises تغییرات اساسی دادن
revolutionizing تغییرات اساسی دادن
aspect change تغییرات منظری هدف
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
innovates تغییرات واصلاحاتی دادن در
go through changes <idiom> گرفتار تغییرات شدن
wind shear تغییرات سمتی باد
revolutionised تغییرات اساسی دادن
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
minimal changes method روش کمترین تغییرات
variational calculus حسابان تغییرات [ریاضی]
calculus of variations حسابان تغییرات [ریاضی]
flux گداز تغییرات پی درپی
modular range دامنه تغییرات مدول
total differential تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
goechemical وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
atmosphere related syndrome [ARS] حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
meteoropathy حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
rates میزان مهارت شدت تغییرات
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
crawling peg تغییرات جزئی در نرخ ارز
apraxic وابسته به تغییرات بافتی مغز
apractic وابسته به تغییرات بافتی مغز
rate میزان مهارت شدت تغییرات
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
cif&e هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
commutator riple تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
journals لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
beats تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
analog ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
beat تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
unilinear دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
journal لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
unprotected که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
landform تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
angular variability تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
sensitive آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
eustatic مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
new broom sweeps clean <idiom> شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
stand pat <idiom> ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
center of gravity envelope تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
dynamic ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
meiosis تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
dynamically ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
set in <idiom> تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
amplidyne ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
What effect do you think the changes will have on you? فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
indirect speech گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
stenotherm موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
baud rate اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
eurytopic دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
induced investment سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
baud اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
How do you think the changes will affect you? فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
cassion discase تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
recompile کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
open برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
opened برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opens برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
In regard to the proposed changes I think we need more information. در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
two phase commit ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
tropopause مرز مشترک بین تروپوسفر واستراتوسفر که تغییرات ناگهانی میزان افت ازخصوصیات بارز ان است
acceleration principle براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
changing نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
update فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
microbarograph هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
clean کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleanest کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleans کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
edlin در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
kymogram گراف ثبت شده توسط دستگاه ثبت تغییرات
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
transaction فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
explained variance واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
neb بینی
graphology خط بینی
chiromancy کف بینی
snot اب بینی
nozzles بینی
cross eye کج بینی
night bilndness شب بینی
snivel اب بینی
snoot بینی
double vision دو بینی
mucus of the nose اب بینی
noses بینی
nasally از بینی
cross eye دو بینی
palmistry کف بینی
pecker بینی
nose بینی
rhinologist بینی
nozzle بینی
sniveling اب بینی
snivels اب بینی
snivelled اب بینی
snivelling اب بینی
hand reading کف بینی
sniveled اب بینی
rheum اب بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com