Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 208 (18 milliseconds)
English	Persian
seer	پیش بینی کننده
seers	پیش بینی کننده
anticipant	پیش بینی کننده
anticipator	پیش بینی کننده
foreseer	پیش بینی کننده
second guesser	پیش بینی کننده
prognosticative or ticatory	پیش بینی کننده
Search result with all words
look ahead	جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
Other Matches
snub-nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum	حفرههای بینی پره بینی
guided propagation	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecasts	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anaglyph	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
corrector	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
predicting interval	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
altitude/height hold	متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder	ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller	هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor	کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor	گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer	وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers	وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network	یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer	دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors	هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter	نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator	منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive	گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi	نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators	منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor	اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere	وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor	هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing	مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur	تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding	پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator	سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive	خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge	خرج چال کننده یا گود کننده
double vision	دو بینی
noses	بینی
graphology	خط بینی
pecker	بینی
sniveling	اب بینی
sniveled	اب بینی
snivel	اب بینی
snot	اب بینی
palmistry	کف بینی
rheum	اب بینی
rhinologist	بینی
nose	بینی
snivelled	اب بینی
nasally	از بینی
the handle of the face	بینی
cross eye	کج بینی
chiromancy	کف بینی
mucus of the nose	اب بینی
cross eye	دو بینی
snoot	بینی
night bilndness	شب بینی
snivels	اب بینی
hand reading	کف بینی
nozzle	بینی
nozzles	بینی
neb	بینی
snivelling	اب بینی
prospectiveness	پیش بینی
priggism	اندک بینی
prevision	پیش بینی
priggery	خود بینی
preparations	پیش بینی
pregiurement	پیش بینی
preparation	پیش بینی
perspicuity	روشن بینی
perdict	پیش بینی
ozena	قرحه بینی
outsight	فاهر بینی
outsight	برون بینی
otoscopy	گوش بینی
introspection	باطن بینی
ornithoscopy	مرغ بینی
finesse	نکته بینی
night bilndness	روز بینی
nearsightedness	نزدیک بینی
inferiority complex	خود کم بینی
inferiority complexes	خود کم بینی
realism	واقع بینی
objectivity	واقع بینی
subtlety	باریک بینی
subtleties	باریک بینی
polyopia	چند بینی
platyrrhine	پهن بینی
insolence	خود بینی
caution	پیش بینی
nassal	وابسته به بینی
cautioned	پیش بینی
cautioning	پیش بینی
cautions	پیش بینی
perspicuity	تیز بینی
nasute	گنده بینی
nostril	سوراخ بینی
nostrils	سوراخ بینی
stereoscopic	برجسته بینی
spectroscopy	طیف بینی
spectroscope	طیف بینی
soothsaying	فال بینی
soothsayer	فال بینی
snuffer	سوراخ بینی
prognostication	پیش بینی
projections	پیش بینی
prognostications	پیش بینی
strology	زایجه بینی
subtility	باریک بینی
telegnosis	غیب بینی
weltanschauung	جهان بینی
vibrissa	موی بینی
world view	جهان بینی
insight	درون بینی
insights	درون بینی
xanthopsia	زرد بینی
to read people's hands	کف بینی کردن
to blow nose	گرفتن بینی
the two nostrils	دو سوراخ بینی
anticipation	پیش بینی
projection	پیش بینی
self imprtance	خود بینی
precaution	پیش بینی
quillet	باریک بینی
sniff	بینی گرفتن
sniffed	بینی گرفتن
sniffing	بینی گرفتن
sniffs	بینی گرفتن
forecast	پیش بینی
forecasted	پیش بینی
forecasts	پیش بینی
second sight	دور بینی
the tip of the nose	نوک بینی
second sight	روشن بینی
precautions	پیش بینی
scintillating scotoma	اخگر بینی
nose leather	چرم بینی
My nose is running.	از بینی ام آب می آید
astrology	طالع بینی
astrology	اختر بینی
rhiopharyngeal	بینی حلقی
rhinoscope	بینی نگر
megalopsia	درشت بینی
rhinology	بینی شناسی
rhinal	وابسته به بینی
retinoscopy	شبکیه بینی
megalopsis	درشت بینی
clairvoyance	غیب بینی
false pride	خود بینی
pessimistically	ازروی بد بینی
fastidiousness	باریک بینی
flat nosed	پهن بینی
forcasting	پیش بینی
optimism	خوش بینی
fortune telling	طالع بینی
clairvoyance	روشن بینی
erythropsia	سرخ بینی
laryngoscopy	حنجره بینی
macropsia	درشت بینی
abdominos'copy	شکم بینی
crystal gazing	بلور بینی
optimism	نیک بینی
lookahead	پیش بینی
long siht	دور بینی
localism	کوته بینی
astronomy	طالع بینی
lenticular	ذره بینی
genethlilogy	طالع بینی
foresight	پیش بینی
genethlilogy	زایچه بینی
megalomania	خودبزرگ بینی
myopia	نزدیک بینی
nasal	وابسته به بینی
isomorphism	هم ریخت بینی
strictures	باریک بینی
stricture	باریک بینی
worldview	جهان بینی
nasal	مربوط به بینی
auguries	پیش بینی
predictions	پیش بینی
haemoscopy	خون بینی
hawk nose	بینی قوشی
keenness of sight	تیز بینی
forecasting	پیش بینی
prediction	پیش بینی
arrangements	پیش بینی
arrangement	پیش بینی
augury	پیش بینی
bridge	برامدگی بینی
microscopy	ریز بینی
nares	مجراهای بینی
microscopy	ذره بینی
paranasal	نزدیک بینی
nose	بینی اسب
revision	باز بینی
revisions	باز بینی
nasality	وابستگی به بینی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com