Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
the longs
پیش خرید کنندگان
Other Matches
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request
درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying
خرید کردن در صحرا خرید محلی
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
purchase price variance
سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order
خرید سفارش خرید
ruminantia
نشخوار کنندگان
recipients
دریافت کنندگان
recipient
دریافت کنندگان
tertiary consumers
مصرف کنندگان سومین
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
particular baptists
گروهی از تعمید کنندگان
cheerleader
سر دستهی تشویق کنندگان
cheerleaders
سر دستهی تشویق کنندگان
notonecta
بر پشت شنا کنندگان
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
weŠthe undersigned
ما امضاء کنندگان زیر
we the under signed
امضا کنندگان زیر
electorates
هیئت انتخاب کنندگان
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
electorate
هیئت انتخاب کنندگان
producers association
انجمن تولید کنندگان
secondary consumers
مصرف کنندگان دومین
revel rout
گروه کیف کنندگان
backs
پشتی کنندگان تکیه گاه
drug pushers
توزیع کنندگان مواد مخدر
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
border crosser
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
back
پشتی کنندگان تکیه گاه
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
electoral college
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
electress
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
The demonstrators were waving the flags.
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
sortie
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
sorties
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
guide
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
decus
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
guides
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
sig
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
precedents
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
viewport
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
precedent
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
server
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
exequy
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
bunkcombe
نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
gavels
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
strike pay
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
consumer logistics
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
artspeak
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
general act
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
underwrote
خرید
underwritten
خرید
underwriting
خرید
underwrites
خرید
underwrite
خرید
purchase
خرید
purchased
خرید
buying
خرید
purchases
خرید
buys
خرید
buy
خرید
bondwoman
زن زر خرید
bond servant
زر خرید
purchasing
خرید
shopping
خرید
procurement
خرید
purchasing analyst
تحلیل گر خرید
monopolist
انحصار خرید
blanket buying
خرید کلی
lump sum purchase
خرید یکجا
buying rate
نرخ خرید
monopsony
انحصار خرید
nundination
خرید و فروش
buying and selling
خرید و فروش
buyers market
بازار خرید
buyer's market
بازار خرید
purchasing department
قسمت خرید
purchasing department
دفتر خرید
lump sum purchase
خرید کلی
purchasing office
قسمت خرید
purchase requisition
درخواست خرید
purchase rate
نرخ خرید
futures exchange
خرید اتی
forward purchasing
پیش خرید
forward purchase
پیش خرید
forward purchase
خرید سلف
procurement cycle
دوره خرید
dear bought
گران خرید
credit purchase
خرید نسیه
purchasable
باب خرید
purchase order
سفارش خرید
counter purchase
خرید متقابل
oniomania
جنون خرید
open purchase
خرید ازاد
offer to purchase
پیشنهاد خرید
coemption
خرید کل محصول
local purchase
خرید از محل
buying price
قیمت خرید
purchase notice agreements
پیمان خرید
local purchase
خرید محلی
conditions of purchase
شرایط خرید
local procurement
خرید محلی
purchase order
دستور خرید
purchase notice agreements
قراردادهای خرید
hire purchase
خرید اقساطی
purchasing power
قدرت خرید
purchasing power
توان خرید
bargain
خرید ارزان
business
خرید یا فروش
businesses
خرید یا فروش
shopping cart
گاری خرید
impulse buying
خرید بی مقدمه
real estate
خرید زمین
corner
خرید یکجا
cornering
خرید یکجا
corners
خرید یکجا
shopping basket
سبد خرید
purchasing office
دفتر خرید
redemption yield
بازده خرید
bid
پیشنهاد خرید
bids
پیشنهاد خرید
rebuy
خرید مکرر
redemption
باز خرید
achate
عقیق خرید
advance purchase
خرید سلف
acquisition authority
اجازه خرید
purchasing patterns
الگوی خرید
purchasing officer
مسئول خرید
purchasing officer
مامور خرید
regional purchase
خرید محلی
buy
خرید کردن
bulk buying
خرید فله
dealing
خرید و فروش
buys
خرید کردن
field buying
خرید در صحرا
to make a purchase
خرید کردن
short covering
پیش خرید
offer to purchase
پیشنهاد جهت خرید
purchase ledger
دفتر بزرگ خرید
open purchase
خرید از بازار ازاد
off-market purchases
خرید در بیرون از بورس
purchasing power parity
برابری قدرت خرید
oligopsony
خرید نیمه انحصاری
purchasing power of money
قدرت خرید پول
value for money
قدرت خرید پول
Examine it first before buying.
قبل از خرید امتحانش کن
open indent
سفارش خرید باز
overbuy
در خرید افراط کردن
procuration
تحصیل چیزی خرید
procuance
تحصیل چیزی خرید
salable
قابل خرید معاملهای
saleable
قابل خرید معاملهای
stock trading
خرید و فروش سهام
real account
حساب خرید املاک
on approval
خرید کالا به شرط
real purchasing power
قدرت خرید واقعی
preclusive buying
خرید پیشگیری کننده
purchase journal
دفتر روزنامه خرید
purchasing research
تحقیق در خصوص خرید
procurement lead time
زمان انجام خرید
shopped
کارخانه خرید کردن
collaborative purchase
خرید با تشریک مساعی
handle
خرید و فروش کردن
hedges
خرید و فروش تامینی
hedged
خرید و فروش تامینی
course of dealing
دوره خرید و فروش
course of dealing
دوره مذاکرات خرید
hedge
خرید و فروش تامینی
credits
خرید وفروش اعتباری
current purchasing power
قدرت خرید فعلی
handles
خرید و فروش کردن
call option
خرید به شرط خیار
buy in advance
پیش خرید کردن
shops
کارخانه خرید کردن
hedging
خرید و فروش تامینی
bulk buying
خرید درحجم زیاد
bulk buying
خرید بصورت عمده
shop
کارخانه خرید کردن
irredeemable
باز خرید نشدنی
automated purchasing
خرید بصورت اتوماتیک
blanket buying
خرید بصورت عمده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com