English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
English Persian
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
pettifog از مرحله پرت کردن
phasing مرحله بندی کردن عملیات
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
process مرحله
scenes مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
stage مرحله
stages مرحله
stroked مرحله
stroke مرحله
strokes مرحله
stroking مرحله
rung مرحله
scene مرحله
processes مرحله
grade مرحله
step مرحله
grades مرحله
instar مرحله
phased مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
phases مرحله
phase مرحله
stepping مرحله
stepping مرحله رتبه
solidifying process مرحله انجماد
output stage مرحله خروجی
fetch phase مرحله واکشی
genital phase مرحله تناسلی
fission process مرحله انشقاق
buffer stage مرحله میانگیر
training cycle مرحله اموزش
oedipal stage مرحله ادیپی
imprimis در مرحله نخست
nth در مرحله چند
recovery phase مرحله شکوفائی
oral stage مرحله دهانی
point جهت مرحله
exhaust stroke مرحله اگزوز
point مرحله قله
step مرحله پایه
execute phase مرحله اجرا
latency مرحله پنهانی
one step operation عمل تک مرحله
an anxious time مرحله پر اضطراب
home stretch مرحله نهایی
step مرحله رتبه
recovery phase مرحله رونق
exhaust stroke مرحله تخلیه
larval stage مرحله کرمی
phallic stage مرحله التی
stepping مرحله پایه
phases مرحله عملیات
intake stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
developmental stage مرحله تکوینی
induction stroke مرحله تنفس
developmental stage مرحله پیشرفت
differential stage مرحله تفاضلی
drivers مرحله تحریک
driver مرحله تحریک
propagation sequence مرحله انتشار
period نوبت مرحله
intake stroke مرحله مکش
primordium مرحله نخست
milestone مرحله برجسته
milestones مرحله برجسته
anal stage مرحله مقعدی
modulator مرحله تحمیل گر
phased مرحله عملیات
periods نوبت مرحله
grade مرحله گراد
grades مرحله گراد
initiation sequence مرحله اغازی
phase مرحله عملیات
inextremis در اخرین مرحله
in the first instance در مرحله اول
termination stage مرحله پایانی
processes مرحله جریان
power stroke مرحله قدرت
speed level مرحله سرعت
speed stage مرحله سرعت
macro stage مرحله کلان
process مرحله جریان
stages درجه مرحله
stage درجه مرحله
job step مرحله برنامه
in the egg در مرحله نخستین
termination phase مرحله پایانی
assault phase مرحله هجوم
staping مرحله بندی
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
tick سخت ترین مرحله
preverbal phase مرحله پیش کلامی
stages پرده گاه مرحله
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
cladding process مرحله روکش کاری
process جریان عمل مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
ticks سخت ترین مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
qualifying رسیدن به مرحله بعد
processes جریان عمل مرحله
first audio stage مرحله صوتی نخست
novitiate مرحله تازه کاری
noviciate مرحله تازه کاری
fire for effect مرحله تیر موثر
ticked سخت ترین مرحله
stadiums میدان ورزش مرحله
stadium میدان ورزش مرحله
stage پرده گاه مرحله
milestones مرحله مهمی اززندگی
ossification مرحله تشکیل استخوان
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
milestone مرحله مهمی اززندگی
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
assaults مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assault مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaulted مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stage مرحله دار شدن اشکوب
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stages مرحله دار شدن اشکوب
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
puerperium مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
processes نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
decentralized data processing پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
process نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
blisk هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com