English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
sketch پیش نویس ازمایشی
sketched پیش نویس ازمایشی
sketches پیش نویس ازمایشی
Other Matches
addersser or or نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
tentative ازمایشی
thrust تک ازمایشی
experimental ازمایشی
thrusts تک ازمایشی
thrusting تک ازمایشی
experimental variable متغیر ازمایشی
test data دادههای ازمایشی
tentative plan طرح ازمایشی
prototype نمونه ازمایشی
prototypes نمونه ازمایشی
test run رانش ازمایشی
check problem مسئله ازمایشی
empiric ازمایشی تجربی
trial offer عرضه ازمایشی
test pattern طرح ازمایشی
test piece نمونه ازمایشی
trial elevation درجه ازمایشی
trial balance تراز ازمایشی
trial balance ترازنامه ازمایشی
trail run رانش ازمایشی
test specimen نمونه ازمایشی
test run اجرای ازمایشی
test point سوزن ازمایشی
test pit گودال ازمایشی
sampling offer عرضه ازمایشی
experimental control کنترل ازمایشی
experimental extinction خاموشی ازمایشی
experimental group گروه ازمایشی
pilot راندن ازمایشی
measuring well چاه ازمایشی
verification fire تیراندازی ازمایشی
experimental method روش ازمایشی
experimental probability احتمال ازمایشی
experimental psychology روانشناسی ازمایشی
bore hole چاه ازمایشی
pilot model نمونه ازمایشی
experimental data دادههای ازمایشی
proof load بار ازمایشی
experimental error خطای ازمایشی
probatory ازمایشی اکتشافی
probative ازمایشی اکتشافی
probationary period دوره ازمایشی
prep مسابقه ازمایشی
pilot model مدل ازمایشی
trial function تابع ازمایشی
trial hole چاه ازمایشی
on probation در دوره ازمایشی
studies طرح ازمایشی
study طرح ازمایشی
tentative به طور ازمایشی
tentative ازمایشی موقت
piloted راندن ازمایشی
pilots راندن ازمایشی
dry run اجرای ازمایشی
tentatively بطور ازمایشی
Test matches مسابقه ازمایشی
trial order سفارش ازمایشی
trial shot گلوله ازمایشی
trial shot تیر ازمایشی
probation دوره ازمایشی
trial run استفاده ازمایشی
trial runs استفاده ازمایشی
dead load بار ازمایشی
Test match مسابقه ازمایشی
studying طرح ازمایشی
trial ازمایش کردن ازمایشی
trials ازمایش کردن ازمایشی
quasi experimental designs طرحهای شبه ازمایشی
check sweeping مین روبی ازمایشی
search sweeping مین روبی ازمایشی
experimental neurosis روان رنجوری ازمایشی
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
wind sprint مسابقه ازمایشی دو سرعت
testable امتحان پذیر ازمایشی
trial trip مسافرت ازمایشی یا امتحانی
shakedown دوره ازمایشی عملیات ناو
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
tamp دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
downrange دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
damp land pit curing نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
waggling چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggle چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
chirographer خط نویس
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
fictionist افسانه نویس
chronicler وقایع نویس
fabulist افسانه نویس
fictionist داستان نویس
fabler افسانه نویس
conveyancer قباله نویس
epistler رساله نویس
elegiast قصیده نویس
editorialist سرمقاله نویس
dramaturge درام نویس
deponent گواهی نویس
endorser پشت نویس
emblematist مثل نویس
epistoler نامه نویس
elegist مرثیه نویس
calligraphist خوش نویس
cryptographer رمز نویس
calligrapher خوش نویس
dialogist مکالمه نویس
elegiast مرثیه نویس
copyreader سرمقاله نویس
endorser فهر نویس
endorseer فهر نویس
foul copy چرک نویس
ballpoint pens روان نویس ها
ballpoints روان نویس ها
ball pens روان نویس ها
ballpens روان نویس ها
typewritter ماشین نویس
write once read many یکبار نویس
tractarian مقاله نویس
the psalmist زبور نویس
tabulator جدول نویس
songwriter ترانه نویس
tabulating machine جدول نویس
stenograph تند نویس
songwriter سرود نویس
mythographer اسطوره نویس
magniloquent قلنبه نویس
magazinist مقاله نویس
magazinist مجله نویس
magazin مجله نویس
letter writer کاغذ نویس
letter writer نامه نویس
lapicide سنگ نویس
inker مرکب نویس
odist قصیده نویس
idyllist قصیده نویس
head liner سرصفحه نویس
gnomical کوتاه لب نویس
geneologist شجره نویس
gazetteer روزنامه نویس
natural historian تاریخ نویس
orthographer درست نویس
sign writer لوحه نویس
sign writer تابلو نویس
scrabbler مسوده نویس
scholiast حاشیه نویس
rough or foul copy چرک نویس
rewriter دوباره نویس
proverbialist مثل نویس
proser نثر نویس
prosateur نثر نویس
prosaist نثر نویس
story teller افسانه نویس
proforma پیش نویس
phonographer صدا نویس
paragrapher عبارت نویس
paper stainer کتاب نویس
gazetteer مجله نویس
bookmaker کتاب نویس
bookmakers کتاب نویس
minute پیش نویس
lexicographer لغت نویس
captions زیر نویس
lexicographers لغت نویس
caption زیر نویس
polygraphs بسیار نویس
pamphleteers رساله نویس
programmer برنامه نویس
drafts پیش نویس
grandiloquent قلنبه نویس
historians تاریخ نویس
historian تاریخ نویس
drafts چرک نویس
polygraph بسیار نویس
biographers تذکره نویس
playwright پیس نویس
scriptwriters نمایشنامه نویس
typists ماشین نویس
columnist مقاله نویس
scriptwriter نمایشنامه نویس
dramatists نمایشنامه نویس
dramatist نمایشنامه نویس
columnists مقاله نویس
essayists مقاله نویس
typist ماشین نویس
romancer رمان نویس
draftsmen طرح نویس
draughtsman طرح نویس
draughtsmen طرح نویس
biographer تذکره نویس
satirist هجو نویس
satirists هجو نویس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com