Dictiornary-Farsi | پیش نویس چرکنویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
draft	پیش نویس چرکنویس
drafted	پیش نویس چرکنویس
drafts	پیش نویس چرکنویس


Other Matches

scratched	چرکنویس
scratchpad	چرکنویس
proofs	چرکنویس
proof	چرکنویس
scratches	چرکنویس
scratch	چرکنویس
scratching	چرکنویس
scratch	تراش چرکنویس
scratch file	فایل چرکنویس
scratch tape	نوار چرکنویس
scratching	تراش چرکنویس
scratched	تراش چرکنویس
scratches	تراش چرکنویس
scratchpad memory	حافظه چرکنویس
scratchpad	دفترچه چرکنویس
addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
chirographer	خط نویس
prosateur	نثر نویس
proser	نثر نویس
prosaist	نثر نویس
allegorist	تمثیل نویس
sign writer	تابلو نویس
proforma	پیش نویس
phonographer	صدا نویس
affiant	گواهی نویس
acceptor	قبولی نویس
proverbialist	مثل نویس
historians	تاریخ نویس
historian	تاریخ نویس
scrabbler	مسوده نویس
caption	زیر نویس
pamphleteers	رساله نویس
pamphleteer	رساله نویس
sign writer	لوحه نویس
songwriter	سرود نویس
stenograph	تند نویس
story teller	افسانه نویس
minute	پیش نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
scholiast	حاشیه نویس
programmers	برنامه نویس
programmer	برنامه نویس
rewriter	دوباره نویس
calligraphist	خوش نویس
rough or foul copy	چرک نویس
captions	زیر نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
endorser	فهر نویس
idyllist	قصیده نویس
endorseer	فهر نویس
odist	قصیده نویس
emblematist	مثل نویس
elegist	مرثیه نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
editorialist	سرمقاله نویس
dramaturge	درام نویس
endorser	پشت نویس
epistler	رساله نویس
geneologist	شجره نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
foul copy	چرک نویس
fictionist	داستان نویس
fictionist	افسانه نویس
fabulist	افسانه نویس
fabler	افسانه نویس
head liner	سرصفحه نویس
epistoler	نامه نویس
inker	مرکب نویس
dialogist	مکالمه نویس
natural historian	تاریخ نویس
orthographer	درست نویس
aphorist	پند نویس
aphorist	موجز نویس
paper stainer	کتاب نویس
paragrapher	عبارت نویس
annotator	تفسیر نویس
annotator	حاشیه نویس
annalist	تاریخچه نویس
anecdotist	حکایت نویس
mythographer	اسطوره نویس
chronicler	وقایع نویس
magniloquent	قلنبه نویس
lapicide	سنگ نویس
deponent	گواهی نویس
letter writer	نامه نویس
letter writer	کاغذ نویس
magazin	مجله نویس
cryptographer	رمز نویس
copyreader	سرمقاله نویس
conveyancer	قباله نویس
magazinist	مجله نویس
magazinist	مقاله نویس
calligrapher	خوش نویس
typewritter	ماشین نویس
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
ball pens	روان نویس ها
ballpens	روان نویس ها
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
drafts	چرک نویس
drafts	پیش نویس
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
evangelist	انجیل نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
essayist	مقاله نویس
polygraph	بسیار نویس
columnist	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
romancer	رمان نویس
novelists	رمان نویس
novelist	رمان نویس
satirists	هجو نویس
satirist	هجو نویس
tabulator	جدول نویس
the psalmist	زبور نویس
columnists	مقاله نویس
essayists	مقاله نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
biographers	تذکره نویس
biographer	تذکره نویس
tabulating machine	جدول نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
playwrights	پیس نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
draughtsmen	طرح نویس
draughtsman	طرح نویس
tractarian	مقاله نویس
polygraphs	بسیار نویس
draftsmen	طرح نویس
write once read many	یکبار نویس
lexicographer	لغت نویس
lexicographers	لغت نویس
serialist	داستان نویس سریال
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
write black engine	موتور سیاه نویس
system programmer	برنامه نویس سیستم
penny a line	ارزان نویس بی مایه
story teller	افسانه گو حکایت نویس
subscript	زیر نویس امضاء
write white engine	موتور سفید نویس
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
proforma	پیام پیش نویس
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
relative coding	برنامه نویس نسبی
mythopoet	شاعر افسانه نویس
to make a minute of	پیش نویس کردن
roughs	طرح پیش نویس
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
systems programmer	برنامه نویس سیستم
systems programer	برنامه نویس سیستم
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
gossiper	دری وری نویس
endorses	پشت نویس کردن
fountain pens	قلم خود نویس
fountain pen	قلم خود نویس
protocols	پیش نویس معاهده
abstracter	خلاصه نویس دزد
accepting bank	بانک قبولی نویس
verbose	دراز نویس درازگو
application programmer	برنامه نویس کاربردی
drafts	پیش نویس کردن
protocol	پیش نویس سند
pressman	مخبرروزنامه مقاله نویس
pressmen	مخبرروزنامه مقاله نویس
endorsed	پشت نویس کردن
endorse	پشت نویس کردن
sketch	پیش نویس ازمایشی
minute	پیش نویس کردن
biographers	شرح حال نویس
biographer	شرح حال نویس
endorsing	پشت نویس کردن
holograph	سند دست نویس
holographs	سند دست نویس
applications programmer	برنامه نویس کاربردی
drafted	پیش نویس قرارداد
sketched	پیش نویس ازمایشی
draft plan	پیش نویس برنامه
draft of a treaty	پیش نویس معاهده
drafted	پیش نویس طرح
drafted	پیش نویس کردن
drafts	پیش نویس قرارداد
drafts	پیش نویس طرح