Total search result: 301 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
standard cell |
پیل استاندارد |
|
|
Search result with all words |
|
source |
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند |
raunchier |
پست تر از استاندارد یا میزان متداول |
raunchiest |
پست تر از استاندارد یا میزان متداول |
raunchy |
پست تر از استاندارد یا میزان متداول |
fax |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
faxed |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
faxes |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
faxing |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
half |
دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد. |
half |
مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند |
direct objects |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
indirect objects |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
object |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
objected |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
objecting |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
objects |
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند |
din |
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها |
session |
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند |
sessions |
لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند |
enhance |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhance |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhance |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhance |
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC |
enhanced |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhanced |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhanced |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhanced |
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC |
enhances |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhances |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhances |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhances |
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC |
enhancing |
واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک |
enhancing |
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی |
enhancing |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
enhancing |
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC |
part |
قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI |
basic |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
basic |
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص |
basics |
روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند |
basics |
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص |
cable |
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد |
cabled |
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد |
atmosphere |
اتمسفر استاندارد جو |
atmospheres |
اتمسفر استاندارد جو |
logical |
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده |
physical |
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI |
graphics |
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار |
graphics |
پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند |
layer |
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند |
layer |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
layers |
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند |
layers |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
handshake |
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است . |
handshakes |
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است . |
advanced |
یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها |
math |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
maths |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
mathematical |
توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند |
document |
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA |
documented |
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA |
documenting |
روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA |
universal |
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه |
common |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
commoners |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
commonest |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
general |
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی |
generals |
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی |
extend |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
extend |
امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود |
extending |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
extending |
امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود |
extends |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
extends |
امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود |
postscript |
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود |
postscripts |
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود |
sop |
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود |
sops |
رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود |
nibble |
نصف طول بایت استاندارد |
nibbled |
نصف طول بایت استاندارد |
nibbles |
نصف طول بایت استاندارد |
nibbling |
نصف طول بایت استاندارد |
bogey |
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش |
bogey |
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد |
bogeys |
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش |
bogeys |
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد |
bogies |
ضربه بیش از استاندارد درهر بخش |
bogies |
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد |
clout |
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد |
clouted |
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد |
clouting |
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد |
clouts |
هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد |
well behaved |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
well-behaved |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
high level |
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند |
high-level |
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند |
super- |
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد |
edit |
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها |
edited |
ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها |
monochrome |
استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
Other Matches |
|
ieee |
سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده |
international standards organization |
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند |
POSIX |
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود |
PHIGS |
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است |
ODI |
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI |
standard |
استاندارد |
modulus |
استاندارد |
standards |
استاندارد |
high and dry <idiom> |
استاندارد |
canonical |
استاندارد |
standard ohm |
اهم استاندارد |
standards |
استاندارد همگون |
primary standard |
استاندارد اولیه |
standard pitch |
گام استاندارد |
standard price |
قیمت استاندارد |
standard |
استاندارد همگون |
secondary standard |
استاندارد ثانویه |
standard error |
خطای استاندارد |
standard costs |
هزینههای استاندارد |
standard condition |
شرایط استاندارد |
standard bar |
میله استاندارد |
standard atmosphere |
اتمسفر استاندارد |
dialects |
ی در زبان استاندارد |
dialect |
ی در زبان استاندارد |
standard resistor |
مقاومت استاندارد |
standard function |
تابع استاندارد |
resistance standard |
مقاومت استاندارد |
standard candle |
شمع استاندارد |
standardizing |
استاندارد نمودن |
standardizes |
استاندارد نمودن |
standardize |
استاندارد نمودن |
standardising |
استاندارد نمودن |
standardises |
استاندارد نمودن |
standardised |
استاندارد نمودن |
standard measure |
اندازه استاندارد |
standard interface |
رابط استاندارد |
silver standard |
استاندارد نقره |
standards of living |
استاندارد زندگی |
boilerplate |
متن استاندارد |
standardized |
استاندارد شده |
traditional chess |
شطرنج استاندارد |
standard pascal |
پاسکال استاندارد |
magnetic standard |
اهنربای استاندارد |
basic standard |
استاندارد اولیه |
standard temperature and pressure |
شرایط استاندارد |
normal temperature and pressure |
شرایط استاندارد |
nonstandard |
غیر استاندارد |
substandard |
زیر استاندارد |
basic standard cost |
قیمت استاندارد |
standard class |
درجه استاندارد |
standard interface |
واسطه استاندارد |
standard solution |
محلول استاندارد |
standard specification |
دستورات استاندارد |
standard section |
پروفیل استاندارد |
standard specification |
مقررات استاندارد |
frequency standard |
استاندارد فرکانس |
standard rate |
نرخ استاندارد |
standardization |
استاندارد سازی |
table lamp |
لامپ استاندارد |
standard of living |
استاندارد زندگی |
calibration |
مین یک بررسی استاندارد |
primary standard grade |
خلوص استاندارد اولیه |
standard heat of formation |
گرمای تشکیل استاندارد |
ieee |
واسط استاندارد IEEE |
data encyption standard |
استاندارد حفافت داده |
pop up menu |
منوی غیر استاندارد |
standard electrode potential |
پتانسیل الکترود استاندارد |
standard conversion factor |
ضریب تبدیل استاندارد |
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> |
متناسب با استاندارد طبیعی |
standard electrode potential |
پتانسیل استاندارد الکترود |
mnemonic |
استاندارد اختصار کلمه |
standard oil company |
استاندارد اویل کمپانی |
ambient quality standard |
استاندارد کیفیت پرمون |
ansi |
کدهای استاندارد ANSI |
standard oil company |
شرکت نفت استاندارد |
clark |
پیل استاندارد کلارک |
standard hydrogen electrode |
الکتورد هیدروژن استاندارد |
standard oxidation potential |
پتانسیل اکسایش استاندارد |
cut the mustard <idiom> |
به حد استاندارد لازم رسیدن |
NDIS |
واسط دستور استاندارد |
standard penetration |
ازمایش نفوذی استاندارد |
standard product cost |
ارزش تولید استاندارد |
international standard atmosphere |
اتمسفر استاندارد بین المللی |
international organisation for standard |
موسسه بین المللی استاندارد |
metric |
اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری |
feed back |
اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد |
calibrating standard |
تنظیم شده به صورت استاندارد |
dif |
استاندارد مخصوص فایلهای داده |
per standard compass |
برحسب قطب نمای استاندارد |
nybble |
نصف طول بایت استاندارد |
ntp |
pressure temperatureand normalشرایط استاندارد |
RJ connector |
استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی |
current standard cost |
هزینه استاندارد و مورد قبول |
standards |
عیار قانونی استاندارد مقرر |
standard |
عیار قانونی استاندارد مقرر |
ieee |
استاندارد مون Token Bus |
stp |
pressure temperatureand standardشرایط استاندارد |
standard free energy of formation |
انرژی ازاد تشکیل استاندارد |
standardizing |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
standardizes |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
standardize |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
standardising |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
army standard score |
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد |
ansi |
گونه استاندارد زبان برنامه نویس C |
density attitude |
ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا |
NetBIOS |
استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود. |
Bell compatible modem |
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند |
ECMA |
استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت |
eisa |
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر |
standardises |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
FTAM |
روش استاندارد ارسال فایل OSI |
tons |
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک |
ieee |
استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........ |
ton |
واحد استاندارد وزن در سیستم متریک |
extended industry standard architecture |
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر |
Industry Standard Architecture |
استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن |
ice point |
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد |
standardised |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
gauge railway |
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن |
quality |
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص |
qualities |
استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص |
differential effects |
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله |
depreciation of currency |
کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد |
Green Book |
مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد |
Hewlett Packard |
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک |
modularization |
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد |
MCGA |
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC |
asynchronous |
2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه |
international file format |
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD |
V series |
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم |
ieee |
استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت |
interfaces |
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی |
basic fortran |
استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن |
IFF |
استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD |
PPQN |
قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود |
special |
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست |
PCMCIA |
حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد |
standard item |
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده |
encryption |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
leap frog test |
استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند |
density |
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده |
normal |
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده |
lips |
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط |
multicolour |
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC |
interface |
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی |
SI |
Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری |
par |
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف |
densities |
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده |
bsc |
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا |
ms/dos |
سیستم عامل استاندارد DOS ام اس داس System Operating icroSoftDisk |
category wiring |
یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA |
dpi |
روش استاندارد برای شرح تواناییهای matix-dot یا اسکنر |
gpib |
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی |
eia interface |
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها |
LLC |
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح ارتباط داده |
tiffs |
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی |
presentation layer |
ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها |
linkage |
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها |
linkages |
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها |
tag image file format |
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی |
protocol |
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد |
protocols |
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد |
PRN |
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد |
ST0 standard |
استاندارد واسط دیسک که در IBM PC استفاده میشود , سافت Seaglt |
s 00 bus |
یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی |
platform |
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد |
at |
استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند |
platforms |
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد |
tiff |
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی |
Advanced Technology Attachment |
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر |
AT Attachment |
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر |
X.00 |
استاندارد CCITT که روش ارسال پست الکترونیکی را بیان میکند |
IFF |
استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی |
dotting |
روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر |
ESDI |
واسط استاندارد بین CPU و وسایل جانبی مثل درایو دیسک |
Hewlett Packard |
روش استاندارد واسط بین وسایل جانبی و یا قط عات آزمایش و کامپیوترها |
bell a |
شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه |
scsi |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
Queen's English [King's English] <idiom> |
[انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.] |
small computer systems interface |
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی |
high Sierra specification |
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD |
hercules graphics adapter |
استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation |
dot |
روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر |
EEMS |
در یک IBM PC پیشرفت EMS روش استاندارد گسترش حافظه اصلی مناسب با PC |
CD DA |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
par in |
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده |
PCL |
مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد |
CD audio |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
CD I |
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است |
ascii |
Information Codefor AmericanStandard Interchange کد استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات |
double |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
GOSIP |
استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی |
end system |
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند. |
doubled up |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
WAV file |
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت . |
ega |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا |
iee /s 00 |
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است |
BAK file extension |
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل |
three pin plug |
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته |
Internet |
بخشی از استاندارد TCP/IP که نحوه ارسال داده روی شبکه را بیان میکند |