Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English
Persian
coupling of circuits
پیوست مدارها
Other Matches
circuitry
مجموعهای از مدارها
circuitry
مداربندی کردن ترتیب مدارها
demand
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demanded
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demands
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
cpu
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
logic
قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
diagnostic
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
burn in
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
buffer
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
diagnostic
روش محل یابی خطاها درنرم افزاز یا سخت افزار با بررسی مدارها یا برنامه ها
central
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
clutch
پیوست
appendages
پیوست
appendage
پیوست
enclosures
پیوست
enclosure
پیوست
clutched
پیوست
clutches
پیوست
clutching
پیوست
bond
پیوست
tie bar
پیوست
therewith
به پیوست
annexing
پیوست
annexation
پیوست
constipation
پیوست
appendixes
پیوست
appendix
پیوست
coupling
پیوست
annexes
پیوست
annex
پیوست
attached
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
mains coupling
پیوست شبکه
jaw clutch coupling
پیوست دندانه
intermediate coupling
پیوست واسطه
intelligence annex
پیوست اطلاعاتی
intelligence annex
پیوست اطلاعات
input coupling
پیوست ورودی
inductive flux linkage
پیوست القائی
inductive exposure
پیوست القائی
inductive coupling
پیوست القائی
sleeve coupling
پیوست تزویجی
transformer coupling
پیوست ترانسفورماتور
attributed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
annexed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
affixed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
affected
[added]
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
enclosed
<adj.>
<past-p.>
پیوست شده
coupling element
عنصر پیوست
inductance coupling
پیوست القائی
reunion
باز پیوست
reunions
باز پیوست
unite
بهم پیوست
coupling factor
ضریب پیوست
coupling resistance
مقاومت پیوست
unites
بهم پیوست
clutch coupling
پیوست کلاج
uniting
بهم پیوست
dog clutch
پیوست دندانهای
artillery annex
پیوست توپخانه
electric coupling
پیوست الکتریکی
impedance coupling
پیوست امپدانس
electron coupling
پیوست الکترونی
flange coupling
پیوست صفحهای
appending
اویختن پیوست کردن
coupling impedance
مقاومت فاهری پیوست
appended
اویختن پیوست کردن
append
اویختن پیوست کردن
coupling coil
سیم پیچ پیوست
impedance feedback
پیوست برگشت امپدانس
hose coupling
پیوست لوله پلاستیکی
appends
اویختن پیوست کردن
main coupling transformer
ترانسفورماتور پیوست شبکه
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
coupling instability
نااستواری پیوست تزلزل تزویج
inductive feedback
پیوست برگشت وارونه القائی
railroad coupling
پیوست یا تزویج راه اهن
enclose
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
attach
پیوست کردن ضمیمه کردن
attaches
پیوست کردن ضمیمه کردن
attaching
پیوست کردن ضمیمه کردن
coupling transformer
ترانسفورماتور تزویج ترانسفورماتور پیوست
critical coupling
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com