Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
topwork	پیوند از جنس دیگری بدرخت زدن
Other Matches
tree	بدرخت پناه بردن
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
subrogate	بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode	کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another	از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy	چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
countersignature	امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
merging	پیوند
syntheses	پیوند
bonding	پیوند
synthesis	پیوند
grafting	پیوند
connexions	پیوند
graft	پیوند
anastomosis	پیوند
grafts	پیوند
grafted	پیوند
associate	هم پیوند
associated	هم پیوند
associates	هم پیوند
zonule	پیوند
linkages	پیوند
linkage	پیوند
nexus	پیوند
inosculation	رگ پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
ligament	پیوند
ligaments	پیوند
graftage	پیوند
grafter	پیوند زن
strapping	پیوند
ligature	خط پیوند
imping	پیوند
bond	پیوند
connection	پیوند
associating	هم پیوند
connexion	پیوند
hyphens	پیوند
slurs	پیوند
link	پیوند
colligation	پیوند
relation	پیوند
hyphen	پیوند
transplantation	پیوند
consociation	پیوند
slurring	پیوند
unrelated	بی پیوند
slurred	پیوند
slur	پیوند
splices	پیوند کردن
mesalliance	پیوند ناجور
union	پیوند وصلت
three center bonding	پیوند سه مرکزی
splices	پیوند زدن
linkage time	زمان پیوند
linked	پیوند یافته
unions	پیوند وصلت
mismarriage	پیوند نامناسب
long splice	پیوند بلند
splicing	پیوند زدن
splice	پیوند کردن
link register	ثبات پیوند
splicing	پیوند کردن
spliced	پیوند زدن
splice	پیوند زدن
linker	پیوند دهنده
localized bond	پیوند مستقر
tie bar	اهن پیوند
spliced	پیوند کردن
ionic bond	پیوند یونی
hybridization	پیوند زنی
metallic bond	پیوند فلزی
transplantable	پیوند شدنی
organ transplantation	پیوند عضو
ogee	منحنی پیوند
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
osteoplasty	پیوند استخوانی
flange	پیوند لوله
outcrossing	پیوند دو نژاد
outer connection	پیوند برونی
peptide bond	پیوند پپتیدی
flanges	پیوند لوله
peptide linkage	پیوند پپتیدی
buckets	منحنی پیوند
bucket	منحنی پیوند
polar bond	پیوند قطبی
radio link	پیوند رادیویی
root graft	پیوند ریشهای
grafts	پیوند گیاه
single bond	پیوند ساده
underpass approach	نشیب پیوند
warm link	پیوند گرم
syntropy	پیوند سالم
syndesmosis	پیوند رباطی
synchondrosis	پیوند غضروفی
splicer	پیوند دهنده
associations	پیوند ارتباط
bonding	تشکیل پیوند
graft	پیوند گیاه
association	پیوند ارتباط
triple bond	پیوند سه گانه
underpass approach	سرازیری پیوند
grafted	پیوند گیاه
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
sailmaker splice	پیوند چادردوز
doubly linked	با پیوند مضاعف
back splice	پیوند وارون
back splice	پیوند معکوس
axial bond	پیوند محوری
chink grafting	پیوند اسکنهای
atomic bond	پیوند اتمی
anaplasty	پیوند کاری
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
acetylenic link	پیوند استیلنی
data link	پیوند دادهای
acetylenic bond	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene bond	پیوند استیلنی
dynamic link	پیوند پویا
basic linkage	پیوند اساسی
bond strength	قدرت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
link	پیوند دادن
bond polarity	قطبیت پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
double bond	پیوند دوگانه
bond energy	انرژی پیوند
bond length	طول پیوند
chain splice	پیوند زنجیری
bond distance	طول پیوند
chemical bond	پیوند شیمیایی
bond angle	زاویه پیوند
bent bond	پیوند خمیده
ablosung	پیوند گسلی
cold link	پیوند سرد
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
data link	پیوند داده
communications link	پیوند مخابراتی
dative bond	پیوند داتیو
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
heat affected zone	ناحیه پیوند
covalent bond	پیوند کووالانسی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
cross breeding	پیوند دوجنس
chink grafting	پیوند غلافی
crossbreed	پیوند زدن
cut splice	پیوند میانی
graftage	پیوند زنی
additive	پیوند کد مخابراتی
additives	پیوند کد مخابراتی
protocols	پیوند نامه
protocol	پیوند نامه
cold link	پیوند دستی
engraft	پیوند زدن
defragmentation	پیوند تکه ها
confederacy	اتحاد پیوند
confederacies	اتحاد پیوند
equatorial bond	پیوند استوایی
eye splice	پیوند چشمی
communication link	پیوند ارتباطی
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
tie bar	بست جوش پیوند
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
cross fertilize	باهم پیوند زدن
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
homograft	پیوند از جنس خود
homopolar bond	پیوند جور قطبی
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
interwed	باهم پیوند کردن
imping	عمل پیوند زدن
intercage bond	پیوند بین قفسی
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
juncture	پیوند گاه درز
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
autoplasty	پیوند از خود بخود
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
grafting	عمل پیوند زدن
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com