Dictiornary-Farsi | پیوند دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (18 milliseconds)

English	Persian
link	پیوند دادن


Other Matches

hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
hyphen	پیوند
associated	هم پیوند
slurring	پیوند
associate	هم پیوند
strapping	پیوند
graftage	پیوند
grafter	پیوند زن
ligaments	پیوند
link	پیوند
slur	پیوند
ligament	پیوند
slurs	پیوند
merging	پیوند
bond	پیوند
syntheses	پیوند
synthesis	پیوند
relation	پیوند
imping	پیوند
linkage	پیوند
nexus	پیوند
associating	هم پیوند
zonule	پیوند
associates	هم پیوند
slurred	پیوند
connection	پیوند
bonding	پیوند
anastomosis	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
grafted	پیوند
inosculation	رگ پیوند
unrelated	بی پیوند
ligature	خط پیوند
graft	پیوند
grafts	پیوند
grafting	پیوند
hyphens	پیوند
colligation	پیوند
connexions	پیوند
transplantation	پیوند
consociation	پیوند
connexion	پیوند
linkages	پیوند
underpass approach	نشیب پیوند
bond length	طول پیوند
bond distance	طول پیوند
ionic bond	پیوند یونی
bond energy	انرژی پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
splicing	پیوند زدن
equatorial bond	پیوند استوایی
engraft	پیوند زدن
peptide linkage	پیوند پپتیدی
peptide bond	پیوند پپتیدی
anaplasty	پیوند کاری
confederacy	اتحاد پیوند
ablosung	پیوند گسلی
splicing	پیوند کردن
splices	پیوند زدن
splices	پیوند کردن
bond rupture	گسیختن پیوند
eye splice	پیوند چشمی
bond strength	قدرت پیوند
polar bond	پیوند قطبی
splice	پیوند کردن
splice	پیوند زدن
spliced	پیوند کردن
spliced	پیوند زدن
confederacies	اتحاد پیوند
bonding	تشکیل پیوند
splicer	پیوند دهنده
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
sailmaker splice	پیوند چادردوز
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
warm link	پیوند گرم
underpass approach	سرازیری پیوند
graftage	پیوند زنی
root graft	پیوند ریشهای
union	پیوند وصلت
grafts	پیوند گیاه
single bond	پیوند ساده
graft	پیوند گیاه
heat affected zone	ناحیه پیوند
protocol	پیوند نامه
short splice	پیوند کوتاه
grafted	پیوند گیاه
linked	پیوند یافته
single bond	پیوند یگانه
unions	پیوند وصلت
synchondrosis	پیوند غضروفی
syndesmosis	پیوند رباطی
bent bond	پیوند خمیده
radio link	پیوند رادیویی
protocols	پیوند نامه
atomic bond	پیوند اتمی
hybridization	پیوند زنی
transplantable	پیوند شدنی
bond angle	زاویه پیوند
flanges	پیوند لوله
axial bond	پیوند محوری
tie bar	اهن پیوند
syntropy	پیوند سالم
bucket	منحنی پیوند
buckets	منحنی پیوند
basic linkage	پیوند اساسی
triple bond	پیوند سه گانه
back splice	پیوند معکوس
three center bonding	پیوند سه مرکزی
flange	پیوند لوله
cold link	پیوند دستی
acetylene bond	پیوند استیلنی
chink grafting	پیوند غلافی
mismarriage	پیوند نامناسب
back splice	پیوند وارون
crossbreed	پیوند زدن
localized bond	پیوند مستقر
cut splice	پیوند میانی
data link	پیوند دادهای
chink grafting	پیوند اسکنهای
data link	پیوند داده
dative bond	پیوند داتیو
mesalliance	پیوند ناجور
cross breeding	پیوند دوجنس
acetylenic bond	پیوند استیلنی
cold link	پیوند سرد
acetylene linkage	پیوند استیلنی
outcrossing	پیوند دو نژاد
covalent bond	پیوند کووالانسی
additives	پیوند کد مخابراتی
osteoplasty	پیوند استخوانی
acetylenic link	پیوند استیلنی
association	پیوند ارتباط
additive	پیوند کد مخابراتی
associations	پیوند ارتباط
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
double bond	پیوند دوگانه
doubly linked	با پیوند مضاعف
communications link	پیوند مخابراتی
chemical bond	پیوند شیمیایی
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
outer connection	پیوند برونی
defragmentation	پیوند تکه ها
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
chain splice	پیوند زنجیری
multiple bond	پیوند چندگانه
organ transplantation	پیوند عضو
linker	پیوند دهنده
linkage time	زمان پیوند
dynamic link	پیوند پویا
long splice	پیوند بلند
link register	ثبات پیوند
metallic bond	پیوند فلزی
communication link	پیوند ارتباطی
ogee	منحنی پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
link	دانه زنجیر پیوند
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
union	پیوند اتحادیه اتصالی
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
juncture	پیوند گاه درز
tie bar	بست جوش پیوند
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
imping	عمل پیوند زدن
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
cross fertilize	باهم پیوند زدن
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
intercage bond	پیوند بین قفسی
intergraft	متقابلا پیوند شدن
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
interwed	باهم پیوند کردن
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
autoplasty	پیوند از خود بخود
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
homopolar bond	پیوند جور قطبی
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
grafted	جفت کردن پیوند
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
homograft	پیوند از جنس خود
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
grafts	جفت کردن پیوند
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
grafting	عمل پیوند زدن
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
graft	جفت کردن پیوند

link

پیوند دادن