English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English Persian
data link پیوند دادهای
Search result with all words
synchronous data link control کنترل پیوند دادهای همگام
Other Matches
relational database management system پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
charring نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
hydrogen bonding پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
data termianl پایانه دادهای
dataphone تلفن دادهای
data communication ارتباط دادهای
data statement حکم دادهای
background فعالیت ارتباط دادهای
data link escape گریز اتصال دادهای
backgrounds فعالیت ارتباط دادهای
hierarchy ساختار دادهای سلسله مراتبی
constant دادهای که مقدارش ثابت است
constants دادهای که مقدارش ثابت است
hierarchies ساختار دادهای سلسله مراتبی
flushing پاک کردن هر دادهای در بافر
integrity دادهای که آسیب ندیده است
flush پاک کردن هر دادهای در بافر
flushes پاک کردن هر دادهای در بافر
scheduled circuits خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
dynamically مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
rescue dump دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
chopped کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chop کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
objects دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
datacom امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
object دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objected دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objecting دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
broadcasts پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
broadcast پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
commas فایل دادهای که در آن داده ها با کاما از هم جدا شده اند
comma فایل دادهای که در آن داده ها با کاما از هم جدا شده اند
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
plex structure ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
format متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
formats متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
ddp عمل بازیاب یا اطلاع از دادهای که در محلهای مختلف قرار دارند
blank نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
blankest نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
delimiting فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
quantum بسته دادهای که نامش از سیگنال مقدار گذاری شده باشد
delimit فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimited فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimits فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
alphanumeric دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است
X series تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
link دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
cartesian structure ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
density حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
actual address تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
buffer فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
densities حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
transplantation پیوند
graft پیوند
inosculation رگ پیوند
bonding پیوند
zonule پیوند
inosculation پیوند رگ ها
grafted پیوند
anastomosis پیوند
merging پیوند
grafter پیوند زن
grafts پیوند
associates هم پیوند
hyphens پیوند
slurring پیوند
hyphen پیوند
slurs پیوند
associating هم پیوند
linkages پیوند
slurred پیوند
graftage پیوند
slur پیوند
colligation پیوند
bond پیوند
ligature خط پیوند
unrelated بی پیوند
ligament پیوند
relation پیوند
synthesis پیوند
syntheses پیوند
connection پیوند
connexions پیوند
associate هم پیوند
consociation پیوند
connexion پیوند
strapping پیوند
associated هم پیوند
grafting پیوند
imping پیوند
ligaments پیوند
nexus پیوند
link پیوند
linkage پیوند
bandwidth اندازه دادهای که در طول یک کابل یا کانال یا رسانه دیگر قابل ارسال است
communications link پیوند مخابراتی
cold link پیوند دستی
anaplasty پیوند کاری
communication link پیوند ارتباطی
cold link پیوند سرد
bond angle زاویه پیوند
bond length طول پیوند
bond strength قدرت پیوند
bond rupture گسیختن پیوند
bond polarity قطبیت پیوند
bond order مرتبه پیوند
bond moment گشتاور پیوند
bond energy انرژی پیوند
bent bond پیوند خمیده
back splice پیوند وارون
atomic bond پیوند اتمی
axial bond پیوند محوری
back splice پیوند معکوس
chink grafting پیوند غلافی
chink grafting پیوند اسکنهای
chemical bond پیوند شیمیایی
chain splice پیوند زنجیری
basic linkage پیوند اساسی
bond distance طول پیوند
acetylenic linkage پیوند استیلنی
single bond پیوند یگانه
short splice پیوند کوتاه
sailmaker splice پیوند چادردوز
radio link پیوند رادیویی
polar bond پیوند قطبی
peptide linkage پیوند پپتیدی
peptide bond پیوند پپتیدی
outer connection پیوند برونی
outcrossing پیوند دو نژاد
osteoplasty پیوند استخوانی
organ transplantation پیوند عضو
ogee منحنی پیوند
single bond پیوند ساده
splicer پیوند دهنده
synchondrosis پیوند غضروفی
warm link پیوند گرم
underpass approach نشیب پیوند
underpass approach سرازیری پیوند
triple bond پیوند سه گانه
transplantable پیوند شدنی
tie bar اهن پیوند
three center bonding پیوند سه مرکزی
syntropy پیوند سالم
syndesmosis پیوند رباطی
neural bond پیوند عصبی
multivincular بسیار پیوند
engraft پیوند زدن
electrovalent bond پیوند الکترووالانسی
dynamic link پیوند پویا
doubly linked با پیوند مضاعف
double bond پیوند دوگانه
defragmentation پیوند تکه ها
dative bond پیوند داتیو
metallic bond پیوند فلزی
data link پیوند داده
cut splice پیوند میانی
crossbreed پیوند زدن
cross breeding پیوند دوجنس
equatorial bond پیوند استوایی
eye splice پیوند چشمی
graftage پیوند زنی
multiple bond پیوند چندگانه
mismarriage پیوند نامناسب
mesalliance پیوند ناجور
long splice پیوند بلند
localized bond پیوند مستقر
linker پیوند دهنده
linkage time زمان پیوند
link register ثبات پیوند
ionic bond پیوند یونی
hyphenate با خط پیوند نوشتن
hydrogen bond پیوند هیدروژنی
heat affected zone ناحیه پیوند
covalent bond پیوند کووالانسی
splices پیوند کردن
associations پیوند ارتباط
graft پیوند گیاه
association پیوند ارتباط
splicing پیوند زدن
unions پیوند وصلت
grafts پیوند گیاه
linked پیوند یافته
hybridization پیوند زنی
additive پیوند کد مخابراتی
link پیوند دادن
spliced پیوند زدن
buckets منحنی پیوند
splices پیوند زدن
splicing پیوند کردن
spliced پیوند کردن
splice پیوند زدن
flange پیوند لوله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com