Dictiornary-Farsi | پیوند دوجنس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
cross breeding	پیوند دوجنس


Search result with all words

hybridism	جفت سازی یا پیوند زنی دوجنس ناجور با هم
hybridize	پیوند زدن از دوجنس ناجورباهم
Other Matches

bigeneric	میانه یا حد وسط دوجنس
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
associate	هم پیوند
grafting	پیوند
grafter	پیوند زن
graftage	پیوند
unrelated	بی پیوند
anastomosis	پیوند
linkage	پیوند
hyphens	پیوند
hyphen	پیوند
associated	هم پیوند
strapping	پیوند
associates	هم پیوند
linkages	پیوند
inosculation	رگ پیوند
nexus	پیوند
bond	پیوند
ligature	خط پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
imping	پیوند
associating	هم پیوند
grafts	پیوند
connection	پیوند
connexions	پیوند
syntheses	پیوند
synthesis	پیوند
relation	پیوند
ligament	پیوند
colligation	پیوند
ligaments	پیوند
graft	پیوند
zonule	پیوند
bonding	پیوند
link	پیوند
slur	پیوند
consociation	پیوند
connexion	پیوند
slurred	پیوند
slurring	پیوند
slurs	پیوند
merging	پیوند
grafted	پیوند
transplantation	پیوند
chink grafting	پیوند غلافی
cut splice	پیوند میانی
chink grafting	پیوند اسکنهای
cold link	پیوند سرد
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
doubly linked	با پیوند مضاعف
double bond	پیوند دوگانه
defragmentation	پیوند تکه ها
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
communications link	پیوند مخابراتی
crossbreed	پیوند زدن
dynamic link	پیوند پویا
heat affected zone	ناحیه پیوند
cold link	پیوند دستی
graftage	پیوند زنی
communication link	پیوند ارتباطی
eye splice	پیوند چشمی
equatorial bond	پیوند استوایی
engraft	پیوند زدن
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
covalent bond	پیوند کووالانسی
ionic bond	پیوند یونی
radio link	پیوند رادیویی
syntropy	پیوند سالم
syndesmosis	پیوند رباطی
synchondrosis	پیوند غضروفی
splicer	پیوند دهنده
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
sailmaker splice	پیوند چادردوز
three center bonding	پیوند سه مرکزی
tie bar	اهن پیوند
warm link	پیوند گرم
underpass approach	نشیب پیوند
underpass approach	سرازیری پیوند
triple bond	پیوند سه گانه
transplantable	پیوند شدنی
root graft	پیوند ریشهای
polar bond	پیوند قطبی
mismarriage	پیوند نامناسب
metallic bond	پیوند فلزی
mesalliance	پیوند ناجور
long splice	پیوند بلند
localized bond	پیوند مستقر
linker	پیوند دهنده
linkage time	زمان پیوند
link register	ثبات پیوند
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
peptide linkage	پیوند پپتیدی
peptide bond	پیوند پپتیدی
outer connection	پیوند برونی
outcrossing	پیوند دو نژاد
osteoplasty	پیوند استخوانی
organ transplantation	پیوند عضو
ogee	منحنی پیوند
neural bond	پیوند عصبی
chemical bond	پیوند شیمیایی
link	پیوند دادن
bucket	منحنی پیوند
buckets	منحنی پیوند
splices	پیوند کردن
hybridization	پیوند زنی
linked	پیوند یافته
additive	پیوند کد مخابراتی
additives	پیوند کد مخابراتی
confederacies	اتحاد پیوند
confederacy	اتحاد پیوند
protocol	پیوند نامه
protocols	پیوند نامه
ablosung	پیوند گسلی
acetylene bond	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
flanges	پیوند لوله
flange	پیوند لوله
union	پیوند وصلت
unions	پیوند وصلت
bonding	تشکیل پیوند
graft	پیوند گیاه
grafted	پیوند گیاه
grafts	پیوند گیاه
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
splice	پیوند کردن
splice	پیوند زدن
spliced	پیوند کردن
spliced	پیوند زدن
splices	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
splicing	پیوند زدن
acetylenic bond	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
axial bond	پیوند محوری
bond length	طول پیوند
bond distance	طول پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
bond angle	زاویه پیوند
acetylenic link	پیوند استیلنی
bond rupture	گسیختن پیوند
bent bond	پیوند خمیده
back splice	پیوند معکوس
back splice	پیوند وارون
bond strength	قدرت پیوند
atomic bond	پیوند اتمی
bond energy	انرژی پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
anaplasty	پیوند کاری
basic linkage	پیوند اساسی
chain splice	پیوند زنجیری
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
interwed	باهم پیوند کردن
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
grafted	جفت کردن پیوند
grafts	جفت کردن پیوند
graft	جفت کردن پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
juncture	پیوند گاه درز
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
tie bar	بست جوش پیوند
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
grafting	عمل پیوند زدن
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
autoplasty	پیوند از خود بخود
homopolar bond	پیوند جور قطبی
homograft	پیوند از جنس خود
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
link	دانه زنجیر پیوند
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
cross fertilize	باهم پیوند زدن
union	پیوند اتحادیه اتصالی
imping	عمل پیوند زدن
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته