English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
communications link پیوند مخابراتی
Search result with all words
additive پیوند کد مخابراتی
additives پیوند کد مخابراتی
Other Matches
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
hydrogen bonding پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
communication security monitoring کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security account میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
communication line خط مخابراتی
telenet شبکه مخابراتی
signal communications ارتباطات مخابراتی
communications channel کانال مخابراتی
signal security تامین مخابراتی
communication security تامین مخابراتی
communication satellite ماهواره مخابراتی
communication network شبکه مخابراتی
communication deception فریب مخابراتی
communication cover پوشش مخابراتی
signal services خدمات مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
communication link تسلسل مخابراتی
communication signal سیگنال مخابراتی
communications processor پردازنده مخابراتی
communications protocol پروتکل مخابراتی
copied نگهبان مخابراتی
copies نگهبان مخابراتی
copy نگهبان مخابراتی
copying نگهبان مخابراتی
communications satellite ماهوارههای مخابراتی
communications system سیستم مخابراتی
signal flag پرچم مخابراتی
communications software نرم افزار مخابراتی
selsyn سیستم سینکرونیزه مخابراتی
signalled علایم مخابراتی مخابرات
signaled علایم مخابراتی مخابرات
signal علایم مخابراتی مخابرات
communication security برقراری تامین مخابراتی
common user net work شبکه مخابراتی مشترک
way station ایستگاه رله مخابراتی
communication relay ship ناو تقویتی مخابراتی
ace high سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
communications control unit واحد کنترل مخابراتی
communications server سرویس دهنده مخابراتی
phonetic alphabet کلمات قراردادی مخابراتی
communication standing instructions دستورات ثابت مخابراتی
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
volume قدرت دستگاه مخابراتی
volumes قدرت دستگاه مخابراتی
spot net شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
courier ماهواره مخابراتی رله کننده
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
relays ایستگاه واسطه مخابراتی رله
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
phase jitter اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
approved circuit مدار تصویب شده مخابراتی
relay ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed ایستگاه واسطه مخابراتی رله
couriers ماهواره مخابراتی رله کننده
directed net شبکه توجیه شده مخابراتی
communication security custodian مسئول وسایل تامین مخابراتی
fire direction net شبکه مخابراتی هدایت اتش
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
cover دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
tie line کانال مخابراتی کرایه داده شده
simplex circuit مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
covers دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
lock on باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
way station ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
single line مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
communication security custodian مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
clocking روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
fan marker نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ecom Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
graftage پیوند
grafting پیوند
connexion پیوند
consociation پیوند
imping پیوند
grafter پیوند زن
inosculation پیوند رگ ها
inosculation رگ پیوند
ligature خط پیوند
slur پیوند
colligation پیوند
anastomosis پیوند
strapping پیوند
slurred پیوند
bonding پیوند
graft پیوند
zonule پیوند
grafted پیوند
transplantation پیوند
grafts پیوند
hyphen پیوند
hyphens پیوند
unrelated بی پیوند
merging پیوند
slurring پیوند
slurs پیوند
link پیوند
connection پیوند
connexions پیوند
syntheses پیوند
synthesis پیوند
relation پیوند
ligament پیوند
ligaments پیوند
associate هم پیوند
bond پیوند
linkage پیوند
nexus پیوند
associated هم پیوند
linkages پیوند
associates هم پیوند
associating هم پیوند
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
outer connection پیوند برونی
peptide bond پیوند پپتیدی
outcrossing پیوند دو نژاد
osteoplasty پیوند استخوانی
double bond پیوند دوگانه
organ transplantation پیوند عضو
warm link پیوند گرم
sailmaker splice پیوند چادردوز
peptide linkage پیوند پپتیدی
cut splice پیوند میانی
data link پیوند دادهای
data link پیوند داده
dative bond پیوند داتیو
defragmentation پیوند تکه ها
multiple bond پیوند چندگانه
polar bond پیوند قطبی
crossbreed پیوند زدن
radio link پیوند رادیویی
doubly linked با پیوند مضاعف
underpass approach نشیب پیوند
underpass approach سرازیری پیوند
synchondrosis پیوند غضروفی
hydrogen bond پیوند هیدروژنی
hyphenate با خط پیوند نوشتن
splicer پیوند دهنده
single bond پیوند ساده
mismarriage پیوند نامناسب
ionic bond پیوند یونی
single bond پیوند یگانه
short splice پیوند کوتاه
link register ثبات پیوند
linkage time زمان پیوند
linker پیوند دهنده
localized bond پیوند مستقر
metallic bond پیوند فلزی
long splice پیوند بلند
heat affected zone ناحیه پیوند
syndesmosis پیوند رباطی
ogee منحنی پیوند
three center bonding پیوند سه مرکزی
dynamic link پیوند پویا
triple bond پیوند سه گانه
neural bond پیوند عصبی
electrovalent bond پیوند الکترووالانسی
transplantable پیوند شدنی
multivincular بسیار پیوند
engraft پیوند زدن
equatorial bond پیوند استوایی
tie bar اهن پیوند
eye splice پیوند چشمی
root graft پیوند ریشهای
graftage پیوند زنی
syntropy پیوند سالم
mesalliance پیوند ناجور
acetylene linkage پیوند استیلنی
flanges پیوند لوله
flange پیوند لوله
splicing پیوند زدن
splicing پیوند کردن
splices پیوند کردن
spliced پیوند زدن
spliced پیوند کردن
bond distance طول پیوند
bond length طول پیوند
splice پیوند زدن
bond energy انرژی پیوند
splice پیوند کردن
splices پیوند زدن
associations پیوند ارتباط
bond moment گشتاور پیوند
bucket منحنی پیوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com