Dictiornary-Farsi | پیوند گسلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)

English	Persian
ablosung	پیوند گسلی


Other Matches

dissocialization	جامعه گسلی
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
associate	هم پیوند
strapping	پیوند
grafting	پیوند
grafter	پیوند زن
graftage	پیوند
unrelated	بی پیوند
anastomosis	پیوند
nexus	پیوند
hyphens	پیوند
hyphen	پیوند
grafts	پیوند
associated	هم پیوند
linkages	پیوند
linkage	پیوند
bond	پیوند
ligature	خط پیوند
inosculation	رگ پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
imping	پیوند
associating	هم پیوند
associates	هم پیوند
consociation	پیوند
merging	پیوند
connection	پیوند
connexions	پیوند
syntheses	پیوند
graft	پیوند
synthesis	پیوند
relation	پیوند
colligation	پیوند
ligament	پیوند
ligaments	پیوند
zonule	پیوند
bonding	پیوند
link	پیوند
slurred	پیوند
slurring	پیوند
connexion	پیوند
slurs	پیوند
slur	پیوند
transplantation	پیوند
grafted	پیوند
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
ionic bond	پیوند یونی
communications link	پیوند مخابراتی
chink grafting	پیوند اسکنهای
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
defragmentation	پیوند تکه ها
dative bond	پیوند داتیو
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
cut splice	پیوند میانی
crossbreed	پیوند زدن
cross breeding	پیوند دوجنس
double bond	پیوند دوگانه
doubly linked	با پیوند مضاعف
communication link	پیوند ارتباطی
heat affected zone	ناحیه پیوند
engraft	پیوند زدن
graftage	پیوند زنی
cold link	پیوند دستی
eye splice	پیوند چشمی
equatorial bond	پیوند استوایی
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
dynamic link	پیوند پویا
covalent bond	پیوند کووالانسی
radio link	پیوند رادیویی
syntropy	پیوند سالم
syndesmosis	پیوند رباطی
synchondrosis	پیوند غضروفی
splicer	پیوند دهنده
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
sailmaker splice	پیوند چادردوز
three center bonding	پیوند سه مرکزی
tie bar	اهن پیوند
warm link	پیوند گرم
underpass approach	نشیب پیوند
underpass approach	سرازیری پیوند
triple bond	پیوند سه گانه
transplantable	پیوند شدنی
root graft	پیوند ریشهای
polar bond	پیوند قطبی
mismarriage	پیوند نامناسب
metallic bond	پیوند فلزی
mesalliance	پیوند ناجور
long splice	پیوند بلند
localized bond	پیوند مستقر
linker	پیوند دهنده
linkage time	زمان پیوند
link register	ثبات پیوند
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
peptide linkage	پیوند پپتیدی
peptide bond	پیوند پپتیدی
outer connection	پیوند برونی
outcrossing	پیوند دو نژاد
osteoplasty	پیوند استخوانی
organ transplantation	پیوند عضو
ogee	منحنی پیوند
neural bond	پیوند عصبی
chemical bond	پیوند شیمیایی
buckets	منحنی پیوند
splice	پیوند کردن
protocol	پیوند نامه
associations	پیوند ارتباط
association	پیوند ارتباط
grafts	پیوند گیاه
protocols	پیوند نامه
acetylene bond	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
acetylenic bond	پیوند استیلنی
grafted	پیوند گیاه
acetylenic link	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
splice	پیوند زدن
confederacy	اتحاد پیوند
hybridization	پیوند زنی
linked	پیوند یافته
bucket	منحنی پیوند
additive	پیوند کد مخابراتی
flanges	پیوند لوله
flange	پیوند لوله
splicing	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
splices	پیوند زدن
spliced	پیوند زدن
additives	پیوند کد مخابراتی
confederacies	اتحاد پیوند
spliced	پیوند کردن
anaplasty	پیوند کاری
atomic bond	پیوند اتمی
basic linkage	پیوند اساسی
unions	پیوند وصلت
bond polarity	قطبیت پیوند
bent bond	پیوند خمیده
bond order	مرتبه پیوند
bond angle	زاویه پیوند
bond moment	گشتاور پیوند
union	پیوند وصلت
splices	پیوند کردن
bond energy	انرژی پیوند
bond distance	طول پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
back splice	پیوند وارون
chain splice	پیوند زنجیری
graft	پیوند گیاه
axial bond	پیوند محوری
bonding	تشکیل پیوند
link	پیوند دادن
bond strength	قدرت پیوند
back splice	پیوند معکوس
bond length	طول پیوند
link	دانه زنجیر پیوند
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
juncture	پیوند گاه درز
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
cross fertilize	باهم پیوند زدن
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
graft	جفت کردن پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
tie bar	بست جوش پیوند
grafted	جفت کردن پیوند
grafts	جفت کردن پیوند
union	پیوند اتحادیه اتصالی
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
intergraft	متقابلا پیوند شدن
intercage bond	پیوند بین قفسی
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
imping	عمل پیوند زدن
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
grafting	عمل پیوند زدن
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
homograft	پیوند از جنس خود
autoplasty	پیوند از خود بخود
homopolar bond	پیوند جور قطبی
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
back bonding	تشکیل پیوند از پشت