Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
ionic bond	پیوند یونی
Other Matches
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
ionic	یونی
ionic crystal	بلور یونی
ionic conduction	هدایت یونی
ion flow	جریان یونی
ionic dissociation	تفکیک یونی
ionic conduction	رسانایی یونی
ionic compound	ترکیب یونی
ionic chromatography	کروماتوگرافی یونی
ionic current	جریان یونی
ionic character	خصلت یونی
ion beam	باریکه یونی
ion rocket	راکت یونی
ion sheath	پوسته یونی
ionization current	جریان یونی
uniselector	یونی سلکتور
ionic heated cathode	کاتد یونی
ionic lattice	شبکه یونی
limiting ionic mobility	تحرک یونی حد
limiting ionic conductance	رسانایی یونی حد
ionic strength	قدرت یونی
ionic semiconductor	نیمرسانای یونی
ionic ray	پرتو یونی
ionic ray	شعاع یونی
ionic ratio	نسبت یونی
ion implantation	کاشت یونی
ion beam	اشعه یونی
ionic radius	شعاع یونی
ion engine	موتور یونی
ionic propelsion	موتور یونی
ionic mobility	تحرک یونی
ionic polymerization	بسپارش یونی
ion exchange	تبادل یونی
radical ion polymerization	بسپارش یونی رادیکال
ionic polyrizability	قطبش پذیری یونی
partial ionioc character	خصلت جزیی یونی
interionic attraction	جاذبه بین یونی
density of an ion beam	چگالی اشعه یونی
coussinet	[بالشتکی در سر ستون یونی]
ion exchange chromatography	کروماتوگرافی تبادل یونی
ionic centrifuge	شتاب دهنده یونی
ion exchange resin	رزین تبادل یونی
Bassae Order	[معماری یونی یونان]
Asiatic base	پایه یونی [آسیایی]
ion plating	روکش کاری یونی
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
cathetus	[محور چشم حلزونی یونی]
angular capital	[نوعی سرستون چهار ضلعی یونی]
Daphnis of Miletus	[معمار مقبره های یونی آپولو]
double base diode	دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
angle-volute	[طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
cation	یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
nexus	پیوند
grafting	پیوند
strapping	پیوند
linkages	پیوند
linkage	پیوند
graftage	پیوند
colligation	پیوند
merging	پیوند
connexion	پیوند
anastomosis	پیوند
consociation	پیوند
inosculation	رگ پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
imping	پیوند
grafter	پیوند زن
ligature	خط پیوند
grafts	پیوند
ligament	پیوند
relation	پیوند
synthesis	پیوند
syntheses	پیوند
unrelated	بی پیوند
connexions	پیوند
connection	پیوند
bonding	پیوند
graft	پیوند
zonule	پیوند
transplantation	پیوند
hyphen	پیوند
grafted	پیوند
hyphens	پیوند
link	پیوند
bond	پیوند
slur	پیوند
associating	هم پیوند
associates	هم پیوند
associated	هم پیوند
associate	هم پیوند
slurred	پیوند
slurring	پیوند
ligaments	پیوند
slurs	پیوند
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
dynamic link	پیوند پویا
warm link	پیوند گرم
engraft	پیوند زدن
equatorial bond	پیوند استوایی
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
bond polarity	قطبیت پیوند
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
heat affected zone	ناحیه پیوند
eye splice	پیوند چشمی
graftage	پیوند زنی
underpass approach	نشیب پیوند
peptide bond	پیوند پپتیدی
link register	ثبات پیوند
linkage time	زمان پیوند
linker	پیوند دهنده
localized bond	پیوند مستقر
outer connection	پیوند برونی
long splice	پیوند بلند
outcrossing	پیوند دو نژاد
metallic bond	پیوند فلزی
mismarriage	پیوند نامناسب
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
osteoplasty	پیوند استخوانی
organ transplantation	پیوند عضو
ogee	منحنی پیوند
peptide linkage	پیوند پپتیدی
polar bond	پیوند قطبی
radio link	پیوند رادیویی
underpass approach	سرازیری پیوند
triple bond	پیوند سه گانه
synchondrosis	پیوند غضروفی
transplantable	پیوند شدنی
mesalliance	پیوند ناجور
tie bar	اهن پیوند
three center bonding	پیوند سه مرکزی
syntropy	پیوند سالم
syndesmosis	پیوند رباطی
splicer	پیوند دهنده
single bond	پیوند ساده
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
sailmaker splice	پیوند چادردوز
root graft	پیوند ریشهای
neural bond	پیوند عصبی
chink grafting	پیوند اسکنهای
bond distance	طول پیوند
splicing	پیوند زدن
flange	پیوند لوله
bond angle	زاویه پیوند
bent bond	پیوند خمیده
basic linkage	پیوند اساسی
back splice	پیوند وارون
back splice	پیوند معکوس
bond energy	انرژی پیوند
splicing	پیوند کردن
bond moment	گشتاور پیوند
bond length	طول پیوند
splices	پیوند زدن
chemical bond	پیوند شیمیایی
chain splice	پیوند زنجیری
bond strength	قدرت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
bond order	مرتبه پیوند
flanges	پیوند لوله
axial bond	پیوند محوری
ablosung	پیوند گسلی
linked	پیوند یافته
protocols	پیوند نامه
protocol	پیوند نامه
association	پیوند ارتباط
additive	پیوند کد مخابراتی
confederacy	اتحاد پیوند
confederacies	اتحاد پیوند
acetylene bond	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
acetylene linkage	پیوند استیلنی
bucket	منحنی پیوند
atomic bond	پیوند اتمی
anaplasty	پیوند کاری
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
acetylenic link	پیوند استیلنی
buckets	منحنی پیوند
hybridization	پیوند زنی
acetylenic bond	پیوند استیلنی
additives	پیوند کد مخابراتی
splices	پیوند کردن
doubly linked	با پیوند مضاعف
chink grafting	پیوند غلافی
crossbreed	پیوند زدن
grafted	پیوند گیاه
graft	پیوند گیاه
bonding	تشکیل پیوند
cut splice	پیوند میانی
data link	پیوند دادهای
data link	پیوند داده
dative bond	پیوند داتیو
defragmentation	پیوند تکه ها
unions	پیوند وصلت
union	پیوند وصلت
link	پیوند دادن
double bond	پیوند دوگانه
cross breeding	پیوند دوجنس
covalent bond	پیوند کووالانسی
cold link	پیوند سرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com