Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English
Persian
crimp
پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped
پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps
پیچش وانقباض عضله درخواب
Other Matches
evertor
عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor
عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
dreamt
درخواب دیدن
sleepwalking
درخواب راه رفتن
sleepwalk
درخواب راه رفتن
sleepwalked
درخواب راه رفتن
sleepwalks
درخواب راه رفتن
somnambulistic
وابسته به راهروی درخواب
somnambulistic
کسیکه درخواب راه میرود
backing off
پس پیچش
buckling
پیچش
curvature
پیچش
deflections
پیچش
deflection
پیچش
intortion
پیچش
intorsion
پیچش
ten smus
پیچش
torsion
پیچش
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
resonantly
با پیچش و ارتعاش
number of threads
تعداد پیچش ها
torsion recorder
ضباط پیچش
deflexion
انحراف پیچش
wrested
چرخش پیچش
lock torque
قفل پیچش
torsion dynamometer
پیچش سنج
geometric twist
پیچش هندسی
torsion modulus
مدول پیچش
wrest
چرخش پیچش
wresting
چرخش پیچش
torsion test
ازمایش پیچش
wrests
چرخش پیچش
curling
پیچش یا حلقه زنی
draw shot
ضربه با پیچش به عقب
direction of thread
سوی پیچش پیچ
inversion
پیچش کف پا به طرف داخل
inversions
پیچش کف پا به طرف داخل
torsion resistant
مقاوم در برابر پیچش
eversion
پیچش کف پا به طرف خارج
torsional rigidity
استحکام در مقابل پیچش
resonance
پیچش صدا طنین
intorsion
پیچش ساقه انعطاف
intortion
پیچش ساقه انعطاف
torque twist curve
منحنی گشتاور و پیچش
resonances
پیچش صدا طنین
To toss and turn. To roll over.
از پهلو به پهلو غلتیدن (درخواب وغیره )
twists
دوران حول محور افقی پیچش
twist
دوران حول محور افقی پیچش
twisting
دوران حول محور افقی پیچش
outswinger
توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
out and in
گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
triceps
عضله سه سر
thews
عضله
muscle
عضله
muscles
عضله
myograph
عضله نگار
smooth muscule
عضله صاف
tensor
عضله ممدده
sartorius
عضله خیاطه
sweeny
فلج عضله
tic
پرش عضله
myography
عضله نگاری
splenius
عضله محرکه
stabilizer muscule
عضله نگاهدارنده
myalgia
درد عضله
orbicular muscle
عضله باسطه
pronator
عضله مکبه
transverse
عضله مستعرضه
sweeney
فلج عضله
trapezius
عضله ذوذنقه
benders
عضله خم کننده
humeri
استخوان عضله
ciliary muscle
عضله مژگانی
humerus
استخوان عضله
agonist muscle
عضله موافق
humeruses
استخوان عضله
biceps
عضله دوسر
adducent muscle
عضله مقربه
bender
عضله خم کننده
ejaculator
عضله انزال
cramps
گرفتگی عضله
cramp
گرفتگی عضله
antagonist
عضله مخالف
flexor
عضله تاکننده
flexor
عضله خم کننده
antagonists
عضله مخالف
tics
پرش عضله
extensor
عضله بازکننده
protractors
عضله ممدده
protractor
عضله ممدده
wash in
پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
sphincter
عضله تنگ کننده
stabilizer muscule
عضله ثابت کننده
supinator muscle
عضله برون گردان
tonus
کشیدگی طبیعی عضله
tonus
خاصیت انقباض عضله
tonicity
کشیدگی طبیعی عضله
supinator
عضله مدیره بخارج
lobe
بخشی از عضله یا مغز
relaxing
ازاد و شل شدن عضله ها
abductors
عضله دور کننده
complexus
عضله پهن گردن
calf machine
دستگاه پرورش عضله
archer's paralysis
گرفتگی عضله کمانگیر
adductor
عضله نزدیک کننده
abductor
عضله دور کننده
crick
انقباض عضله پیداکردن
relaxes
ازاد و شل شدن عضله ها
relax
ازاد و شل شدن عضله ها
lobes
بخشی از عضله یا مغز
myosin
پروتئین اساسی عضله
pulled muscle
عضله کشیده شده
injured muscle
عضله اسیب دیده
myocardium
عضله قلب میان دل
psoas
عضله قطن پیسواس
hamstring pull
کشیدگی عضله پشت ران
epicardium
قسمت خارجی عضله قلب
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
tones
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
myoglobin
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
tone
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
cramp in the leg
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
isokinetic exercise
تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
d. muscle
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
cramp in the calf
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
levator
عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
masseter
ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
endless knots
طرح گره بدون انتها
[که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
iron boot
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
fascicule
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
charly horse
کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
stapedial
وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
isotonic exercise
تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی محرک
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
hug the rail
غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl
[nep]
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
myocarditis
اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com