Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
English
Persian
cooling coil
پیچک سرد کننده
Search result with all words
compensating coil
پیچک جبران کننده
interphase reactor
پیچک متعادل کننده
line charge compensation reactor
پیچک متعادل کننده
Other Matches
helix
پیچک
volute
پیچک
scroll
پیچک
reactors
پیچک
tendrils
پیچک
mush coil
پیچک در هم
scrolls
پیچک
impedance coil
پیچک
spray
پیچک
coils
پیچک
coiled
پیچک
solenoid
پیچک
coil
پیچک
turnbuckle
پیچک
ivy
پیچک
tendril
پیچک
reactor
پیچک
cirrus
پیچک
zigzag chock
پیچک زیگزاگ
balance coil
پیچک تراز
ivied
پیچک دار
input reactor
پیچک ورودی
search coil
پیچک کاشف
exploring coil
پیچک کاشف
current limiting reactor
پیچک کاهنده
bucking coil
پیچک مقابله
plug in coil
پیچک دو شاخکی
potential coil
پیچک پتانسیل
dead coil
پیچک هرز
retardation coil
پیچک تاخیر
pitch of armature winding
گام پیچک
coil pitch
گام پیچک
coil form
مغزی پیچک
coil box
جعبه پیچک
focusing coil
پیچک تمرکز
flux linking a coil
شاره پیچک
voltage coil
پیچک ولت
interphase transformer
پیچک مکنده
damping coil
پیچک خفنده
field coil
پیچک مغناطیس گر
current coil
پیچک اصلی
shunt coil
پیچک شنتی
primery coil
پیچک اولیه
purity coil
پیچک خلوص
magnet coil
پیچک مغناطیس
armature coil
پیچک ارمیچر
line choking coil
پیچک محافظ
transformer coil
پیچک مبدل
line choking coil
پیچک محافظ خط
armature loop
پیچک ارمیچر
ignition choke
پیچک احتراق
capacity of coil
فرفیت پیچک
secondary coil
پیچک ثانوی
holding coil
پیچک نگهدارنده
tickler
پیچک تشدید
impedance coil
پیچک ناگذرایی
convolvulus
جنس پیچک
impedance coupling
تزویج پیچک
lattice woung coil
پیچک مشبک
series coil
پیچک زنجیری
honeycomb coil
پیچک مشبک
voice coil
پیچک صدا
choking effect
اثر پیچک
antenna coil
پیچک انتن
resistance coil
پیچک مقاومتی
line charge compensation reactor
پیچک جبرانگر
tendrils
ریشه پیچک
idle coil
پیچک هرز
tendril
ریشه پیچک
lagging ciol
پیچک سنجه
ideal solenoid
پیچک ایده ال
convergence coil
پیچک همگرا
open coil armature
ارمیچر با پیچک باز
dextrosal helix
پیچک راست گرد
low frequency choke
پیچک فرکانس پایین
moving coil meter
سنجه با پیچک متحرک
loading coil
پیچک بار افزای
interphase transformer loss
تلفات پیچک صنعتی
back pitch
گام خور پیچک
tuning inductance
پیچک میزان ساز
series wound motor
موتور با پیچک سری
transformer coil magneto
مگنت پیچک مبدل
basket coil
پیچک تار عنکبوتی
spider
حلقه پیچک صدا
iron core choke
پیچک با هسته اهنی
spider web coil
پیچک تار عنکبوتی
duolateral coil
پیچک لانه زنبوری
poison ivy
پیچک سمی امریکایی
poison oak
پیچک سمی امریکایی
iron core coil
پیچک با هسته اهنی
witch hazel
موچسب پیچک دیواری
tuning coil
پیچک میزان ساز
inductor ballast
اتصال ورودی پیچک
inclined coil meter
سنجه با پیچک مایل
primary coil
پیچک راه انداز
high frequency choke
پیچک فرکانس بالا
high impedance relay
رله پیچک دار
spiders
حلقه پیچک صدا
air core chuke
پیچک با هسته هوایی
moving coil galvanometer
گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
input reactor
سلف ورودی پیچک ماقبل
inductor with adjustable air gap
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
C-scroll
[پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
meander border
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
acanthus design
طرح پیچک
[الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
arabesque
[Eslimi]
طرح اسلیمی
[الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
hangers
اویزان کننده معلق کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
choke modulation
مدولاسیون توسط پیچک مدولاسیون پیچکی تضمین پیچکی
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com