English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
tangent screw پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
Other Matches
foot screws پیچهای تنظیم تئودولیت
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
framer تنظیم کننده
corrector تنظیم کننده
regulator تنظیم کننده
regularizer تنظیم کننده
regulators تنظیم کننده
line regulator تنظیم کننده
thermostats تنظیم کننده حرارت
turbine governor تنظیم کننده توربین
control member عضو تنظیم کننده
thermostat تنظیم کننده حرارت
elevation adjustment تنظیم کننده بالابر
zero adjuster تنظیم کننده صفر
speed governor تنظیم کننده سرعت
speed regulator تنظیم کننده سرعت
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ
slip regulator تنظیم کننده لغزش
regulating resistance مقاومت تنظیم کننده
automatic timing advance تنظیم کننده خودکار
field rheostat تنظیم کننده میدان
pressure gaverner تنظیم کننده فشار
field regulator تنظیم کننده میدان
control wheel صفحه تنظیم کننده
setting ring حلقه تنظیم کننده
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
theodolite تئودولیت
theodolites تئودولیت
line drop compensator تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
thermostats تنظیم کننده هوای سرد
main regulator تنظیم کننده محور اصلی
gavernor valve سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
torque regulator تنظیم کننده گشتاور پیچشی
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
induction regulator تنظیم کننده ولتاژ القائی
voltage regulator تنظیم کننده اختلاف سطح
carbon pile voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ زغالی
thermostat تنظیم کننده هوای سرد
limbs ورنیه تئودولیت
limb ورنیه تئودولیت
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
delimit تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimits تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostat تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
adjustable stabilizer تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
thermostats تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
on board regulation تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
load regulator رگولاتور بار تنظیم کننده بار
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
medical regulator تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
shaping regulating تنظیم
calibration تنظیم
spreading تنظیم
regularization تنظیم
adjustments تنظیم
timing تنظیم
formulation تنظیم
set out تنظیم
regulation تنظیم
alignment تنظیم
alignments تنظیم
adjustment تنظیم
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
check دریچه تنظیم
spark setting تنظیم جرقه
checks دریچه تنظیم
rheostat regulation تنظیم با رئوستا
checked دریچه تنظیم
range of adjustment ناحیه تنظیم
body alinement تنظیم بدن
check gate دریچه تنظیم
rocker gear تنظیم جاروبک
range calibration تنظیم مسافت
cascade control تنظیم زنجیری
adjustment تنظیم کردن
redact تنظیم کردن
caliper setting تنظیم پرگار
adjustments تنظیم کردن
cam type regulation تنظیم بادامکی
adjustments تنظیم تطبیق
regulating switch کلید تنظیم
regulating valve سوپاپ تنظیم
check valve شیر تنظیم
carburetor adjustment تنظیم کاربراتور
crystal control تنظیم با بلور
adjust تنظیم کردن
frame تنظیم کردن
will adjust تنظیم می کنم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com