Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
stem turn
پیچ موازی با گام برداشتن اسکی کوهی یا درهای
Other Matches
airplane turn
اسکی کوهی
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
surfboard
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboards
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
trick ski
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
telemark
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
ski
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
skis
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
dogger
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
skied
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
diagonal
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
viaducts
پل درهای
viaduct
پل درهای
valley board
اب رو درهای
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
hips
ابرو درهای
hip
ابرو درهای
paralleled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
queen of hearts
کلید درهای بسته
open door policy
سیاست درهای باز
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
quartz
در کوهی الماس کوهی
lpt
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
to list one's doors
رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
it verges on a valley
د رکنار درهای واقع شده است
Emergeny exit .
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
outsides
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outside
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
shunts
موازی موازی فرعی
shunt
موازی موازی فرعی
shunted
موازی موازی فرعی
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
gazelle
بز کوهی
gazelles
بز کوهی
ibex
بز کوهی
orological
کوهی
rock wool
پشم کوهی
reedbuck
بز کوهی افریقایی
horse radish
ترب کوهی
origanum
پونه کوهی
highlander
پشت کوهی
abiston
پنبه کوهی
orohippus
اسب کوهی
musmon
میش کوهی
rock cork
پنبه کوهی
asbestos
پنبه کوهی
quartziferous
دارای در کوهی
quartz
بلور کوهی
musmon
قوچ کوهی
rock dove
کبوتر کوهی
submontane
دامنهای کوهی
mountain pine
کاج کوهی
row an
سماق کوهی
rowan
سمان کوهی
koodoo
بز کوهی خط دار
ladys smock
تره کوهی
rock pigeon
کبوتر کوهی
meadowsweet
اسپیره کوهی
intercepting ditch
نهر کوهی
miuntain flax
پنبه کوهی
moufflon
قوچ کوهی
rowen
سمان کوهی
mouflon
قوچ کوهی
silicifoeous
دارای در کوهی
hare bell
سنبل کوهی
earth flax
پنبه کوهی
bear's garlic
والک کوهی
bear leek
والک کوهی
wood garlic
والک کوهی
deer
اهوی کوهی
gazelles
اهوی کوهی
gazelle
اهوی کوهی
broad-leaved garlic
والک کوهی
dewberry
یکجورتوت کوهی
valerian
سنبل کوهی
uphill christie
پیچ کوهی
brambling
سهره کوهی
bugleweed
گندنای کوهی
transmountain
فرا کوهی
transmontane
فرا کوهی
cardamine
تره کوهی
chive
پیاز کوهی
colluvial
دامنه کوهی
cuckoo flower
تره کوهی
bellflower
لاله کوهی
asbestus
پنبه کوهی
amianthus
پنبهء کوهی
dittany
اویشن کوهی
buckrams
والک کوهی
oregano
پونه کوهی
amiantus
پنبهء کوهی
wild garlic
والک کوهی
dittany
پونه کوهی
ramsons
والک کوهی
ground hog
موش خرمای کوهی
rupicoline
شبیه خروس کوهی
rupicolous
شبیه خروس کوهی
foin
دله یاسمور کوهی
marmot
موش خرمای کوهی
he has cut no ice
کوهی نکنده است
wormwood
افسنطین برنجاسف کوهی
hyrax
نوعی خرگوش کوهی
nylghau
بز کوهی بزرگ درهند
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
eland
گاو کوهی افریقایی
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
rosemary
اکلیل کوهی رزماری
wild rue
سداب کوهی اسپند
rowanberry
میوه سماق کوهی
To make a mountain out of a mole - hI'll .
ازکاهی کوهی ساختن
mountain ash
[rowan ]
درخت سمان کوهی
porcupines
جوجه تیغی خارپشت کوهی
There is a mountain of difficulties .
کوهی از مشکلات وجود دارد
woodchuck
موش خرمای کوهی امریکا
inyala
یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
bighorn
نوعی گوسفند کوهی امریکایی
witch hazel
نارون کوهی گورجین اغاجی
cantarellus
نوعی قارچ کوهی خوراکی
catamount
ادم پس کوهی و وحشی صفت
catamountain
ادم پس کوهی و وحشی صفت
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
porcupine
جوجه تیغی خارپشت کوهی
gemsbuck
بز یااهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
intercepting ditch
جوی کوهی ابروی بالای کند
izard
یکجور شوکا یا بز کوهی درکوههای پیرنه
skis
اسکی
skied
اسکی
ascii
اسکی
ski
اسکی
gemsbok
بزیا اهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
chives
پیاز کوهی schoenoprasum Allium از خانوادهی سوسن
goat antelope
نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
limpets
جانور نرم تن خاره چسب صدف کوهی
limpet
جانور نرم تن خاره چسب صدف کوهی
bindings
فیکساتور اسکی
ice-skate
اسکی روی یخ
cross county
اسکی صحرانوردی
tip
نوعی اسکی
ice skate
اسکی روی یخ
water ski
اسکی ابی
ice-skates
اسکی روی یخ
tipping
نوعی اسکی
uphill
اسکی سرعت
touring ski
اسکی تورینگ
ascii file
فایل اسکی
waxes
واکس اسکی
waxed
واکس اسکی
wax
واکس اسکی
water-ski
اسکی ابی
water-skied
اسکی ابی
skiing
اسکی بازی
binding
فیکساتور اسکی
ski
چوب اسکی
turtleneck
یقه اسکی
turtlenecks
یقه اسکی
ski lifts
تله اسکی
ski lift
تله اسکی
skis
چوب اسکی
skiing
ورزش اسکی
ski jumps
پرش با اسکی
skied
چوب اسکی
aquaplaning
اسکی روی اب
ski jump
پرش با اسکی
hydro ski
اسکی ابی
water-skis
اسکی ابی
ascii code
رمز اسکی
downhill
اسکی سرعت
skiier
اسکی باز
ski tow
تله اسکی
langlauf
اسکی صحرانوردی
hydro ski
اسکی روی اب
skier
اسکی باز
ski suit
لباس اسکی
ski boot
کفس اسکی
piste
پیست اسکی
skiers
اسکی باز
ski pole
چوبدست اسکی
ski boot
چکمه اسکی
skimeister
بهترین اسکی باز
axed
اسکی برروی موج
axing
اسکی برروی موج
aquaplane
تخته اسکی روی اب
ski pole
چوب اسکی بازی
slide slip
سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
ascii character set
مجموعه کاراکترهای اسکی
langlauf
مسابقه اسکی میدانی
ascii sort order
نظم ترتیبی اسکی
water skier
اسکی باز روی اب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com