Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
wing nut
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
Other Matches
keyed
دارای جاانگشتی
locknut
قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
index
جاانگشتی
indexed
جاانگشتی
indexes
جاانگشتی
finger hole
جاانگشتی
phillips nut
مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
axis
مهره دوم گردن مهره محوری
batteries
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
nut
مهره
vertebra
مهره
burnisher
مهره
vertebrate
مهره
beading
مهره مهره
beadings
مهره مهره
hot press
مهره
vertebrates
مهره
invertebral
بی مهره
spineless
بی مهره
to take eggs for money
خر مهره
bead
مهره
beads
مهره
screw bolt
مهره
vertebrae
مهره ها
weld bead
مهره جوش
spondyl
مهره
screw nut
مهره
die
مهره
invertebrate
بی مهره
burnishing stone
مهره
jetton
مهره
lumbar
در مهره پشت
chess man
مهره شطرنج
lock nut
مهره قفلی
thimblerigger
مهره باز
spina bifida
مهره ترک
field bolt
پیچ و مهره
burnishing
مهره زدن
nuts and bolts
پیچ و مهره
lumbar
مهره کمر
driving sleeve
مهره ماسوره
spiny
مهره مانند
beady
مهره دار
diamond knurled nut
مهره اج دار
crown of arch
مهره طاق
vertebra
استخوانهای مهره
joint
مهره اتصال
acantha
مهره پشت
nut
اجیل مهره
knurled nut
مهره اج دار
diesinking
مهره ساز
chessman
مهره شطرنج
slotted round nut
مهره شیاردار
chessmen
مهره شطرنج
taw
مهره بازی
nut thread
پیچ مهره
nut and union
مهره ماسوره
conduit coupling
مهره ماسوره
unions
مهره ماسوره
union
مهره ماسوره
gloss
مهره کشیدن
hot press
مهره کشیدن
vertebral column
ستون مهره
blind nut
مهره کور
vertebral
استخوانهای مهره
vertebral
مهره فقره
spinal column
ستون مهره ها
pieces
مهره شطرنج
spinal columns
ستون مهره ها
pieces
مهره پارچه
piece
مهره شطرنج
spinescent
مهره دار
vertebrata
مهره داران
bolt and nut
پیچ و مهره
spanner
مهره پیچ
spanner
مهره گشا
spanners
مهره پیچ
polishing stone
سنگ مهره
spanners
مهره گشا
glaze
مهره برق
calender
مهره کشیدن
glazes
مهره برق
vertebration
مهره بندی
bolts and nuts
پیچ و مهره
piece
مهره پارچه
spinose
مهره مانند
sleeve
مهره ماسوره
vertebrate
مهره دار
vertebrate
استخوانهای مهره
fly nut
مهره خروسکی
centrum
جسم مهره
man
مهره شطرنج
mans
مهره شطرنج
bead maker
مهره ساز
vertebrates
استخوانهای مهره
castle nut
مهره چاکدار
check nut
مهره چاکدار
sleeves
مهره ماسوره
invertebrata
جانوران بی مهره
bead
مهره ساختن
bead
مهره فتیله
beads
مهره ساختن
beads
مهره فتیله
vertebrates
مهره دار
castellated nut
مهره ریخته گی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
wing nut
مهره گوشه دار
to play marbles
مهره بازی کردن
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
touch move
لمس مهره شطرنج
radiator union
پیچ و مهره رادیاتور
turnbuckle
مهره رزوه دار
intervertebral
واقع در میان مهره ها
bead
دانه تسبیحی مهره
eye bolt
مهره چشمی دار
satined paper
گاغذ مهره کشیده
thumb nut
مهره گوشی دار
block counting test
ازمون مهره شماری
condyloid
مانند مهره استخوان
thumb nut
مهره بال دار
cap nut
مهره کلاهک دار
lock nut
مهره پشت گیر
locknut
مهره پشت بند
slotted round nut
مهره چاک دار
check nut
مهره پشت گیر
cross hole nut
مهره با سوراخ عرضی
joint bolt
پیچ و مهره اتصالی
spanner
مهره گشا بست
check lock
مهره پشت گیر
wheel nut spanner
اچار مهره چرخ
beads
دانه تسبیحی مهره
english thread
پیچ و مهره انگلیسی
countersink nut
مهره خزینه دار
spanners
مهره گشا بست
intervertebral
بین مهره داران
ringbolt
مهره حلقه دار
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
ballot
مهره رای وقرعه کشی
spinal columns
تیره پشت ستون مهره
rachitis
اماس یا ورم مهره پشت
jam nut
نوعی مهره قفلی نازک
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
centrum
مرکز بدن مهره داران
crowns
ستیغ نیمرخ مهره طاق
axis
محور تقارن مهره اسه
ballots
مهره رای وقرعه کشی
rhachitis
اماس یا ورم مهره پشت
balloted
مهره رای وقرعه کشی
ringbolt
سوراخ حلقه دار مهره
spinal column
تیره پشت ستون مهره
desperado
مهره از بین رفتنی شطرنج
naris
سوراخ بینی مهره داران
adjust
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
toes
انگشت پای مهره داران جای پا
toe
انگشت پای مهره داران جای پا
adjusts
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
to make a move
پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
mutton chop
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
premaxilla
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
clevis pin
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
jewelled
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
wire locking
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
locknut
مهرهای که وقتی بدورپیچ پیچیده شود قفل میشود مهره قفل شو
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
palnut
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
دارای سه خط
fraught with
دارای
footy
دارای پا
three-legged
دارای سه پا
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com